|

یادی از استاد محمدجعفر جعفری‌لنگرودی

معلم نادیده

اگر دکتر جعفری‌لنگرودی از نعمت حیات مادی برخوردار بود، 24 فروردین امسال ‌101‌ساله می‌شد. در عالم حقوق برای یادگیری، متن محور آموزش است. اگر دانشجویی دسترسی به استاد نداشته باشد، خواندن کتاب‌هایش تا حد زیادی کمبود معلم را برطرف می‌کند. قضات و وکلای دادگستری در دوران تحصیل خود نزد استادان بسیاری شاگردی کرده‌اند، بدون اینکه یک روز او را دیده باشند یا حتی بدانند زنده است یا خیر. برای یک تازه‌وارد به دانشکده حقوق، وجود آثار فراوان به قلم نویسنده‌ای به نام لنگرودی و نبود او در فضای دانشگاهی ایران کمی معماست. کتاب‌هایی که طول و عرض قفسه‌های کتابخانه دانشکده را پر کرده‌اند، ولی چندان متن درسی به حساب نمی‌آیند؛ مانند‌ «دانشنامه حقوقی»، «مبسوط در ترمینولوژی حقوق»، «دایره‌المعارف علوم اسلامی»، «فرهنگ عناصر‌شناسی حقوق مدنی» و... همگی مفصل، چند‌جلدی و با عناوینی اغواکننده برای دوستداران دانش حقوق.

معلم نادیده

اگر دکتر جعفری‌لنگرودی از نعمت حیات مادی برخوردار بود، 24 فروردین امسال ‌101‌ساله می‌شد. در عالم حقوق برای یادگیری، متن محور آموزش است. اگر دانشجویی دسترسی به استاد نداشته باشد، خواندن کتاب‌هایش تا حد زیادی کمبود معلم را برطرف می‌کند. قضات و وکلای دادگستری در دوران تحصیل خود نزد استادان بسیاری شاگردی کرده‌اند، بدون اینکه یک روز او را دیده باشند یا حتی بدانند زنده است یا خیر. برای یک تازه‌وارد به دانشکده حقوق، وجود آثار فراوان به قلم نویسنده‌ای به نام لنگرودی و نبود او در فضای دانشگاهی ایران کمی معماست. کتاب‌هایی که طول و عرض قفسه‌های کتابخانه دانشکده را پر کرده‌اند، ولی چندان متن درسی به حساب نمی‌آیند؛ مانند‌ «دانشنامه حقوقی»، «مبسوط در ترمینولوژی حقوق»، «دایره‌المعارف علوم اسلامی»، «فرهنگ عناصر‌شناسی حقوق مدنی» و... همگی مفصل، چند‌جلدی و با عناوینی اغواکننده برای دوستداران دانش حقوق.

یکی از دانشجویان نزدیک استاد به نام محمدرضا قنبری، در کتاب ارشمند «بر تارک علم» به شرح زندگانی ایشان پرداخته‌ است. در بخشی از این کتاب، لنگرودی در شرح‌حال‌ خودنوشتی به چگونگی تحصیل در مدارس قدیمه (حوزه علمیه) و جدیده (دانشگاه) اشاره می‌کند. شرح شوق آموختن از دوران کودکی و همنشینی با استادانی سرشناس همچون هاشم مدرس‌قزوینی، هادی کدکنی‌خراسانی، محمدکاظم مهدوی‌دامغانی و میزرا مهدی غروی‌اصفهانی (بنیان‌گذار مکتب تفکیک) در خراسان و سیدحسن امامی، موسی عمید و سیدمحمد مشکوه در تهران، تنها بخشی از ماجراست. لنگرودی در چهارم دی‌ماه 1339 در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران از رساله دکترای خود با نام «تأثیر اراده در حقوق مدنی» دفاع می‌کند که علاوه بر دریافت درجه عالی، در اقدامی بی‌نظیر تا به امروز، تقدیر هیئت رسیدگی‌کننده (امامی، عمید و مشکوت) را هم دریافت می‌کند.

افسوس در فضای دانشگاهی ما رابطه «مراد و مریدی» جایگزین رابطه «استاد و شاگردی» شده است و در هنگام ارزیابی آثار یک حقوق‌دان، شیفتگی یا خصومت جای معیارهای علمی و نقد را می‌گیرد. نقد به خصومت تفسیر می‌شود. اینکه با همه زحماتی که دکتر جعفری‌لنگرودی کشیده‌اند، اما آثار ایشان چندان در فضای دانشگاهی راه ندارد و کتاب درسی به حساب نمی‌آید، باید واکاوی شود. قلم سنگین، نداشتن چارچوب‌ روشن برای طرح کتاب، نبود فهرست منابع و حتی گاهی فهرست صفحات، تکرار موضوعات در چند کتاب و به‌طور خلاصه ساختار فقهی برای کتابی حقوقی، از نکاتی است که به نظر درخور بررسی می‌رسد. فقدان حضور در فضای دانشگاهی ایران، عدم پرورش دانشجو و انزوا‌گزینی را شاید بتوان دلایل قابل درک مهجوری آثار ایشان دانست. دکتر امیرناصر کاتوزیان از هم‌دوره‌ای‌های استاد در کتاب زندگی‌نامه خود‌نوشت‌ «از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود؟» به حضور مؤثر اما کم‌رنگ او در جلسات گروه تهیه‌کنندگان پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1357 اشاراتی دارد.

یکی از منابع اصلی کاتوزیان در آثار پرشمار خود، کتاب‌ها و فرهنگ‌های جعفری‌لنگرودی بوده است؛ برای نمونه در کتاب «قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی» به‌عنوان اثری خلاقانه در تدوین قانون که علاوه بر ارائه متنی دقیق از قانون مدنی، به شروح معتبر و رویه قضائی نیز اشاره شده، نظرات استاد جعفری، یکی از سه شرح اصلی پانویس‌ها را شکل می‌دهد. ناصر کاتوزیان در گفت‌وگویی به شکلی روشن‌تر دیدگاه خود را بیان می‌کند: «از حقوق‌دانان باید از دکتر محمدجعفر جعفری‌لنگرودی یاد کنم. دکتر جعفری هم وقتی فقه را مطالعه می‌کند، از حیث منابع واقعا غنی است. وی به کتاب‌هایی‌ مخصوصا‌ در حوزه فقه دسترسی داشته که در دسترس کمتر کسی بوده و هست. برای راه‌یافتن به آن منابع، خواندن کتاب‌هایش بسیار مفید است. اما به نظر من دکتر جعفری در تدوین چندان قوی نیست و به همین جهت هم بیشتر به «فرهنگ‌نویسی» روی آورده‌ و یکی، دو تا کتاب هم که نوشته به شرح مواد پرداخته که همان سبک اگزژز است که من به آن بسیار انتقاد دارم. وی در جاهایی هم که به حقوق اروپایی روی آورده و می‌خواسته توضیحاتی در آن باره ارائه کند، دچار خطاهای فاحشی شده، ولی قسمت فقهی‌اش بسیار جالب توجه است». گرچه داوری صریحی است، ولی از حقیقت بهره دارد. با وجود حضور پرثمر جعفری‌لنگرودی در شورای عالی ثبت و دور‌نبودن از دنیای عمل، در کتاب‌ها کمتر به رویه قضائی و مثال‌های روز پرداخته می‌شود.

بیشتر حقوق‌خواندگان از دنیای ادبیات پا به این جهان گذاشته‌اند و از ذوق بهره‌ای دارند. زبان فارسی برای ایران‌دوستان جایگاه بلندی دارد. از آثار لنگرودی در زمینه شعر می‌توان به «راز بقای ایران در سخن حافظ»، «راز بقای ایران در سخن فردوسی»، «راز بقای ایران در سخن نظامی» و «راز بقای ایران در سخن مولوی» نام برد. وی کتابی شش‌جلدی با نام «سیمای شعر» نیز نگاشته آن که تاکنون سه جلد آن با عناوین «تاریخ شعر در جهان»، «هنر و هنرشناسی» و «شعر تطبیقی» در یک مجلد و نزدیک به هزار صفحه توسط انتشارات گنج دانش، ناشر اختصاصی استاد، به زیور طبع آراسته شده است. گفته شده دیوان شعری به زبان عربی نیز سروده‌اند. شگفت اینکه این حقوق‌دانان پرکار، کتاب «فرهنگ و هنر» را بهترین اثر خود توصیف می‌کند! در بخشی از پیشگفتار بسیار کوتاه این اثر می‌خوانیم: «آدمی وقتی درخشنده‌تر از ستاره می‌شود که مانند ستارگان، محکوم نباشد که در مدار خاصی زندانی باشد و میلیون‌ها سال بر همان مدار، شنا کند؛ در مسیری مستدیر بگردد؛ چون دف، حلقه‌به‌گوش باشد، و از دایره خود هرگز نتواند بیرون برود».

اینکه جعفری‌لنگرودی با این میزان عشق به ایران و دانش عمیقی حقوقی، فقهی و ادبی که با حضور در فضای علمی داخل می‌توانست منشأ خدمات بسیار ارزشمندتری شود، ناگهان از ایران به انگلستان هجرت کرد و هیچ‌گاه بازنگشت، پرسش بی‌پاسخی برای نگارنده است. رفتن برای درمان بیماری‌ چندان قانع‌کننده نیست. داستان دکتر لنگرودی، سرگذشت و سرنوشت «دانشمند ایرانی» است که همچنان قدر نمی‌بیند. پایان سخن، جملات شادروان احمد مهدوی‌دامغانی در بیان مقام هم‌کلاس سابق خود است: «وجود دکتر جعفری شبهه‌ای را که درباره تألیفات بعضی از متقدمین مثل بیهقی ‌یا سیوطی... وجود داشت، برطرف ساخت. تألیفات زیای به اینها نسبت می‌دادند که مثلا چهارصد، پانصد تألیف داشته‌اند که ما تردید می‌کردیم چطور این تألیفات می‌تواند از یک نفر باشد. تعداد تألیفات ایشان دلیل زنده‌ای است بر اینکه اگر یک فرد همتش بر علم باشد، می‌تواند آثار خیلی زیاد و عزیز و عمیقی عرضه کند».

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها