محسن هاشمی:
یکی از موافقان حضور من در شهرداری جهانگیری است
محسن هاشمي، رئيس شوراي شهر تهران، در گفتوگو با خبرگزاري ايرنا، به موضوع شهرداري تهران پرداخته و از نظر موافق جهانگيري، معاون اول دولت، با شهردارشدن خود خبر داده است. مشروح اين گفتوگو در پي ميآيد:
زمزمه انتخاب شما بهعنوان شهردار تهران حدود پنج سال است شنيده ميشود اما هر بار منجر به نتيجه نميشود، اين بار آيا مسئله جدي است؟
زماني که سال گذشته در انتخابات شوراي پنجم نيز با توصيه بزرگان جريان اعتدال و اصلاحات ثبتنام کردم، بسياري از شهروندان و اصحاب رسانه اين حضور را بهعنوان گزينه شهرداري آينده مطرح کردند اما پس از انتخابات در همفکري با اعضاي شورا به اين نتيجه رسيديم که انتخاب شهردار خارج از شورا باشد و سرانجام دکتر نجفي انتخاب شد. بعد از استعفاي ايشان، مجدد اين موضوع مطرح شده است که هنوز درباره آن به تصميم نرسيديم؛ البته موافقان و مخالفان دلايل مختلفي مطرح کردهاند که نياز به بحث و تأمل بيشتري دارد و در حال بررسي و مشورت هستيم.
نظر شخص شما دراينباره چيست؟
فکر ميکنم بايد از زواياي ديگري هم به موضوع نگاه کنيم و مسئله ما صرفا موضوعات سياسي نباشد، اصليترين مسئله مديريت شهري تهران، کارآمدي و موفقيت آن است. انتظار اصلي مردم و تکليفي که به دوش ما بهعنوان نماينده شهروندان تهراني گذاشته شده، حل مسائل تهران است و همانطور که در دهه فجر اشاره کردم، ما در مدت فعاليت خود آنگونه که بايد در آن موفق نبوديم. در حوزه فعاليتهاي عمراني بهخصوص حملونقل عمومي و تجهيز مترو، منابع مالي لازم و حمايتهاي مديريتي تزريق نشده است و ما شاهد هستيم با وجود زيرساختهاي مناسب، هنوز ظرفيت مترو در حد دوميليوننفري که من در سال 1390 تحويل دادم باقي مانده است که ميتواند به هفت ميليون نفر برسد در حالي که ما براي حل معضل ترافيک و آلودگي هوا، گزينهاي جز توسعه حملونقل عمومي ارزان، سريع، غيرآلاينده، انبوه و دقيق نداريم. در ساير حوزههاي شهري مانند بافتهاي فرسوده، پسماند و پروژههاي نيمهتمام نيز کارهاي بزرگي بايد صورت گيرد و اگر ما بخواهيم فرصت محدود و کوتاه مسئوليت را صرف چانهزنيهاي سياسي و کشمکش کنيم، به رأي مردم خيانت کردهايم.
... برخي ديگر هم معتقدند شهرداري تهران بهعنوان تنها نمادي که برخلاف دولت و مجلس در اختيار اصلاحطلبان است، بايد هويت اصلاحطلبي داشته باشد و در مقابل نهادهايي که گرايش اصولگرايي دارند، مقاومت کند، نظر شما چيست؟
اين همان نوع نگاه سياسي است که من با آن موافق نيستم. شما تجربه صدساله بلديه يا شهرداري تهران را اگر مطالعه کنيد، ميبينيد دورههاي ثبات و موفقيت در اين مجموعه دقيقا در مواقعي بوده که بين مديريت شهري و مديريت نظام سياسي تعامل خوبي وجود داشته است. در همين دهههاي اخير ميبينيد که يکي از موفقترين دورهها در شهرداري تهران دوره سازندگي است که آقاي کرباسچي بهعنوان شهردار وقت مورد حمايت آيتالله هاشميرفسنجاني بهعنوان رئيسجمهور و شخصيت کليدي کشور قرار دارد اما همين شهرداري زماني که در دعواهاي سياسي واقع ميشود و پس از دوم خرداد به موضوعي چالشي بين دو جناح سياسي تبديل ميشود، ميبينيم که دچار مشکلات جدي ميشود، با آقاي کرباسچي برخورد ميشود و در يک دوره چهارساله چندين شهردار و سرپرست براي شهرداري تهران انتخاب ميشود و سرانجام هم نتيجه اين چالش بهقدرترسيدن آقاي احمدينژاد ميشود. اصولا فعاليت اجرائي با دعواي سياسي قرابت ندارد و براي موفقيت در کار اجرائي نياز به تعامل و حمايت همه دستگاههاي مرتبط داريم. اتفاقا اگر قرار باشد مديريت شهري به جاي فعاليت اجرائي و خدمت به مردم، به محل نزاع و درگيري سياسي تبديل شود،
در وظايف خود موفق نميشود و اين به پاشنه آشيل اصلاحطلبان تبديل خواهد شد.
جريانات سياسي، انتخاب شهردار تهران را به انتخابات رياستجمهوري گره ميزنند.
اين مسائل شايعات سياسي است که معمولا با هدف تخريب به آنها دامن زده ميشود. با اين معضلات و مسائلي که شهر تهران و 12 ميليون نفر از مردم را درگير خود کرده است، اگر کسي بخواهد شهرداري تهران را پله و سکوي ترقي خود براي رياستجمهوري کند، به شهروندان خيانت کرده است. اتفاقا يکي از موافقان حضور بنده در شهرداري تهران بعد از استعفاي آقاي نجفي، معاون اول رئيسجمهور هستند که چند بار هم با بنده صحبت کرده و هم در جلسه سران اعتدال و اصلاحات نيز اين مسئله را مطرح کرده است. بنده نيز به ايشان به صراحت گفتم که اگر با دوستان شورا به اين تصميم برسيم، تنها توقع و انتظارم حمايت کامل دولت و ساير دستگاههاي مؤثر نظام از شهرداري براي حل معضلات بزرگ شهر است و در هيچگونه استفاده تبليغاتي و سياسي از اين مسئوليت ورود نميکنم، چه رسد به کانديداتوري رياستجمهوري.
محسن هاشمي، رئيس شوراي شهر تهران، در گفتوگو با خبرگزاري ايرنا، به موضوع شهرداري تهران پرداخته و از نظر موافق جهانگيري، معاون اول دولت، با شهردارشدن خود خبر داده است. مشروح اين گفتوگو در پي ميآيد:
زمزمه انتخاب شما بهعنوان شهردار تهران حدود پنج سال است شنيده ميشود اما هر بار منجر به نتيجه نميشود، اين بار آيا مسئله جدي است؟
زماني که سال گذشته در انتخابات شوراي پنجم نيز با توصيه بزرگان جريان اعتدال و اصلاحات ثبتنام کردم، بسياري از شهروندان و اصحاب رسانه اين حضور را بهعنوان گزينه شهرداري آينده مطرح کردند اما پس از انتخابات در همفکري با اعضاي شورا به اين نتيجه رسيديم که انتخاب شهردار خارج از شورا باشد و سرانجام دکتر نجفي انتخاب شد. بعد از استعفاي ايشان، مجدد اين موضوع مطرح شده است که هنوز درباره آن به تصميم نرسيديم؛ البته موافقان و مخالفان دلايل مختلفي مطرح کردهاند که نياز به بحث و تأمل بيشتري دارد و در حال بررسي و مشورت هستيم.
نظر شخص شما دراينباره چيست؟
فکر ميکنم بايد از زواياي ديگري هم به موضوع نگاه کنيم و مسئله ما صرفا موضوعات سياسي نباشد، اصليترين مسئله مديريت شهري تهران، کارآمدي و موفقيت آن است. انتظار اصلي مردم و تکليفي که به دوش ما بهعنوان نماينده شهروندان تهراني گذاشته شده، حل مسائل تهران است و همانطور که در دهه فجر اشاره کردم، ما در مدت فعاليت خود آنگونه که بايد در آن موفق نبوديم. در حوزه فعاليتهاي عمراني بهخصوص حملونقل عمومي و تجهيز مترو، منابع مالي لازم و حمايتهاي مديريتي تزريق نشده است و ما شاهد هستيم با وجود زيرساختهاي مناسب، هنوز ظرفيت مترو در حد دوميليوننفري که من در سال 1390 تحويل دادم باقي مانده است که ميتواند به هفت ميليون نفر برسد در حالي که ما براي حل معضل ترافيک و آلودگي هوا، گزينهاي جز توسعه حملونقل عمومي ارزان، سريع، غيرآلاينده، انبوه و دقيق نداريم. در ساير حوزههاي شهري مانند بافتهاي فرسوده، پسماند و پروژههاي نيمهتمام نيز کارهاي بزرگي بايد صورت گيرد و اگر ما بخواهيم فرصت محدود و کوتاه مسئوليت را صرف چانهزنيهاي سياسي و کشمکش کنيم، به رأي مردم خيانت کردهايم.
... برخي ديگر هم معتقدند شهرداري تهران بهعنوان تنها نمادي که برخلاف دولت و مجلس در اختيار اصلاحطلبان است، بايد هويت اصلاحطلبي داشته باشد و در مقابل نهادهايي که گرايش اصولگرايي دارند، مقاومت کند، نظر شما چيست؟
اين همان نوع نگاه سياسي است که من با آن موافق نيستم. شما تجربه صدساله بلديه يا شهرداري تهران را اگر مطالعه کنيد، ميبينيد دورههاي ثبات و موفقيت در اين مجموعه دقيقا در مواقعي بوده که بين مديريت شهري و مديريت نظام سياسي تعامل خوبي وجود داشته است. در همين دهههاي اخير ميبينيد که يکي از موفقترين دورهها در شهرداري تهران دوره سازندگي است که آقاي کرباسچي بهعنوان شهردار وقت مورد حمايت آيتالله هاشميرفسنجاني بهعنوان رئيسجمهور و شخصيت کليدي کشور قرار دارد اما همين شهرداري زماني که در دعواهاي سياسي واقع ميشود و پس از دوم خرداد به موضوعي چالشي بين دو جناح سياسي تبديل ميشود، ميبينيم که دچار مشکلات جدي ميشود، با آقاي کرباسچي برخورد ميشود و در يک دوره چهارساله چندين شهردار و سرپرست براي شهرداري تهران انتخاب ميشود و سرانجام هم نتيجه اين چالش بهقدرترسيدن آقاي احمدينژاد ميشود. اصولا فعاليت اجرائي با دعواي سياسي قرابت ندارد و براي موفقيت در کار اجرائي نياز به تعامل و حمايت همه دستگاههاي مرتبط داريم. اتفاقا اگر قرار باشد مديريت شهري به جاي فعاليت اجرائي و خدمت به مردم، به محل نزاع و درگيري سياسي تبديل شود،
در وظايف خود موفق نميشود و اين به پاشنه آشيل اصلاحطلبان تبديل خواهد شد.
جريانات سياسي، انتخاب شهردار تهران را به انتخابات رياستجمهوري گره ميزنند.
اين مسائل شايعات سياسي است که معمولا با هدف تخريب به آنها دامن زده ميشود. با اين معضلات و مسائلي که شهر تهران و 12 ميليون نفر از مردم را درگير خود کرده است، اگر کسي بخواهد شهرداري تهران را پله و سکوي ترقي خود براي رياستجمهوري کند، به شهروندان خيانت کرده است. اتفاقا يکي از موافقان حضور بنده در شهرداري تهران بعد از استعفاي آقاي نجفي، معاون اول رئيسجمهور هستند که چند بار هم با بنده صحبت کرده و هم در جلسه سران اعتدال و اصلاحات نيز اين مسئله را مطرح کرده است. بنده نيز به ايشان به صراحت گفتم که اگر با دوستان شورا به اين تصميم برسيم، تنها توقع و انتظارم حمايت کامل دولت و ساير دستگاههاي مؤثر نظام از شهرداري براي حل معضلات بزرگ شهر است و در هيچگونه استفاده تبليغاتي و سياسي از اين مسئوليت ورود نميکنم، چه رسد به کانديداتوري رياستجمهوري.