سلطان تیتر
سیدعلی طباطبایی.استاد دانشگاه و روزنامهنگار
سوماردیبهشت،سومین سالروز درگذشت حسین قندی، روزنامهنگار برجسته و پیشکسوت کشور است. تیترهای درگذشت حسین قندی در سال 1394 هم بیانکننده حس روزنامهنگاران کشور در فقدان او برای جامعه خبری کشور بود و هم کموبیش انعکاسی از تأثیر او در روزنامهنگاری کشور نیز به حساب میآمد. از میان این تیترها سه تیترِ «وداع با سلطان تیتر»، «تیتر یتیم شد» و «آقای تیتر، تیتر شد» همواره در یادها خواهد ماند. همچنین یکی از روزنامهها هم به احترام او بدون تیتر یک منتشر شد.
اگر من هم به خاطرات بیش از دو دهه پیش روزنامهنگاری خود رجوع کنم، باید بگویم اواخر پاییز 1371 یعنی حدود 26 سال پیش بود که من روزنامهنگاری را از تحریریه روزنامه ابرار در خیابان دهکده بلوار کشاورز آغاز کردم. در آن روزها در عصرهای غمگین پاییزی در محیط شاد و پر از نشاط روزنامه ابرار، بر من بسیار خاطرهانگیز میگذشت. آموختن از پیشکسوتان مطبوعاتی همراه بالاوپایینهای مطبوعاتی بهویژه در آن زمان که جنگ به پایان رسیده بود، اما نخبگان درباره آینده کشور به اجماع نرسیده بودند (و تحقیقا اکنون نیز به اجماع نرسیدهاند و دلیل عمده تنشهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و بینالمللی در کشور همین موضوع است) موجب شد من دلبسته این حرفه شوم و پس از 26 سال، همواره مشق مطبوعاتی کنم و سرمشقگیری از پیشکسوتان این حرفه را تداوم بخشم. در آن سالها ایرج جمشیدی، دبیر سرویس اقتصادی (سردبیر کنونی آسیا) و حسن فتحی، دبیر سرویس بینالملل روزنامه ابرار، بودند که به سردبیری سیدحسین سجادی و مدیرمسئولی غفور گرشاسبی، همراه حسین قندی در شورای سردبیری و شورای تیتر روزنامه ابرار فعالیت میکردند. در میان مدیران روزنامه ابرار، حسین قندی که فردی
میانسال بود و معمولا کتوشلوار خوشدوختی به تن داشت و بسیار خوشمشرب و خوشبرخورد بود، من را بیشتر به خود جلب کرده بود. او به نام دکتر قندی در تحریریه فعال بود و به «تیترزنی قهار» معروف بود. تیترهای دوخطی، تیترهای باابهام و تیترهای جذاب خلاقانه، ازجمله هنرهای او بود که در مطبوعات بسته و سنتی اوایل دهه 70 به چشم میآمد.
شاید «استاد قندی» را بتوان از نوگرایان عرصه مطبوعات دانست که پیش از بهار مطبوعات یعنی پس از دوم خرداد، کار خود را آغاز کرده بود. استاد حسین قندی در آن سالها هم در عرصه آموزش تئوریک در دانشگاه علامهطباطبایی و دیگر دانشگاههای کشور و هم در عرصه آموزش پراتیک در تحریریه روزنامههای کشور، به پرورش روزنامهنگارانی پرداخت که امروزه میتوانند مطبوعات کشور را در حد استانداردهای بینالمللی به مخاطبان تقدیم کنند. به نظر میآید با تلاش و مجاهدت استادان و روزنامهنگاران کشور، روزنامهنگاری ایران با وجود محدودیتهای پنهان و پیدا در سطح اول منطقه هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا قرار گرفته باشد. درگذشت استاد حسین قندی مرد پرپرستیژ مطبوعات ایران در سال 1394 را باید ضایعهای برای مطبوعات کشور دانست که با کمترینها، بیشترینها را میآفرینند. باید گفت که تلاشگران عرصه خبر و روشنگری جامعه در مطبوعات کشور باید پیش از فقدان سرمایههای معنوی خود (مانند حسین قندی) آنها گرامی بدارند و آنها را عزیز شمارند و بر صدر نشانند. پیشنهاد میکنم جایزه ویژهای به یاد استاد حسین قندی توسط اهالی مطبوعات هرساله به بهترین تیتر یک سال گذشته
مطبوعات کشور اهدا شود. تا یاد و خاطره این استاد و همچنین تلاشگران عرصه مطبوعات همواره گرامی بماند.
سوماردیبهشت،سومین سالروز درگذشت حسین قندی، روزنامهنگار برجسته و پیشکسوت کشور است. تیترهای درگذشت حسین قندی در سال 1394 هم بیانکننده حس روزنامهنگاران کشور در فقدان او برای جامعه خبری کشور بود و هم کموبیش انعکاسی از تأثیر او در روزنامهنگاری کشور نیز به حساب میآمد. از میان این تیترها سه تیترِ «وداع با سلطان تیتر»، «تیتر یتیم شد» و «آقای تیتر، تیتر شد» همواره در یادها خواهد ماند. همچنین یکی از روزنامهها هم به احترام او بدون تیتر یک منتشر شد.
اگر من هم به خاطرات بیش از دو دهه پیش روزنامهنگاری خود رجوع کنم، باید بگویم اواخر پاییز 1371 یعنی حدود 26 سال پیش بود که من روزنامهنگاری را از تحریریه روزنامه ابرار در خیابان دهکده بلوار کشاورز آغاز کردم. در آن روزها در عصرهای غمگین پاییزی در محیط شاد و پر از نشاط روزنامه ابرار، بر من بسیار خاطرهانگیز میگذشت. آموختن از پیشکسوتان مطبوعاتی همراه بالاوپایینهای مطبوعاتی بهویژه در آن زمان که جنگ به پایان رسیده بود، اما نخبگان درباره آینده کشور به اجماع نرسیده بودند (و تحقیقا اکنون نیز به اجماع نرسیدهاند و دلیل عمده تنشهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و بینالمللی در کشور همین موضوع است) موجب شد من دلبسته این حرفه شوم و پس از 26 سال، همواره مشق مطبوعاتی کنم و سرمشقگیری از پیشکسوتان این حرفه را تداوم بخشم. در آن سالها ایرج جمشیدی، دبیر سرویس اقتصادی (سردبیر کنونی آسیا) و حسن فتحی، دبیر سرویس بینالملل روزنامه ابرار، بودند که به سردبیری سیدحسین سجادی و مدیرمسئولی غفور گرشاسبی، همراه حسین قندی در شورای سردبیری و شورای تیتر روزنامه ابرار فعالیت میکردند. در میان مدیران روزنامه ابرار، حسین قندی که فردی
میانسال بود و معمولا کتوشلوار خوشدوختی به تن داشت و بسیار خوشمشرب و خوشبرخورد بود، من را بیشتر به خود جلب کرده بود. او به نام دکتر قندی در تحریریه فعال بود و به «تیترزنی قهار» معروف بود. تیترهای دوخطی، تیترهای باابهام و تیترهای جذاب خلاقانه، ازجمله هنرهای او بود که در مطبوعات بسته و سنتی اوایل دهه 70 به چشم میآمد.
شاید «استاد قندی» را بتوان از نوگرایان عرصه مطبوعات دانست که پیش از بهار مطبوعات یعنی پس از دوم خرداد، کار خود را آغاز کرده بود. استاد حسین قندی در آن سالها هم در عرصه آموزش تئوریک در دانشگاه علامهطباطبایی و دیگر دانشگاههای کشور و هم در عرصه آموزش پراتیک در تحریریه روزنامههای کشور، به پرورش روزنامهنگارانی پرداخت که امروزه میتوانند مطبوعات کشور را در حد استانداردهای بینالمللی به مخاطبان تقدیم کنند. به نظر میآید با تلاش و مجاهدت استادان و روزنامهنگاران کشور، روزنامهنگاری ایران با وجود محدودیتهای پنهان و پیدا در سطح اول منطقه هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا قرار گرفته باشد. درگذشت استاد حسین قندی مرد پرپرستیژ مطبوعات ایران در سال 1394 را باید ضایعهای برای مطبوعات کشور دانست که با کمترینها، بیشترینها را میآفرینند. باید گفت که تلاشگران عرصه خبر و روشنگری جامعه در مطبوعات کشور باید پیش از فقدان سرمایههای معنوی خود (مانند حسین قندی) آنها گرامی بدارند و آنها را عزیز شمارند و بر صدر نشانند. پیشنهاد میکنم جایزه ویژهای به یاد استاد حسین قندی توسط اهالی مطبوعات هرساله به بهترین تیتر یک سال گذشته
مطبوعات کشور اهدا شود. تا یاد و خاطره این استاد و همچنین تلاشگران عرصه مطبوعات همواره گرامی بماند.