|

گفت‌وگو با اولین فرماندار زن در سیستان‌وبلوچستان

با مردها جنسیتی برخورد نکردم

شرق، علی ایوبی: «حمیرا ریگی» اولین فرماندار زن در استان سیستان‌وبلوچستان است. بلوچ و اهل سنت است و بسیار مهربان. با لبخند می‌گوید در این چند روزی که در تهران بوده هم‌زمان سه نقش را ایفا کرده است؛ به‌عنوان «فرماندار» در جلسات وزارت راه و وزارت بهداشت شرکت کرده، در کنگره ملی فیزیوتراپی ایران به‌عنوان «فیزیوتراپیست» حضور داشته و به‌عنوان «همسر» در بیمارستان از شوهرش پرستاری می‌کند. متولد سال 54 است و در 25سالگی به‌عنوان بخشدار مرکزی چابهار انتخاب شد و جزء بخشدارهای نمونه کشوری بود. سه فرزند دارد. فرزند اولش در زمانی که بخشدار بود به دنیا آمده و فرزند سومش، دوسال‌ونیم داشته که او به‌عنوان فرماندار انتخاب شده است. می‌گوید خداوند این توانایی را به زن داده است که هم‌زمان نقش مادری، همسری و نقش مدیریتی و اجتماعی خودش را داشته باشد. می‌گوید این‌گونه نیست که به‌عنوان یک فرماندار سریع جلسات را تمام کنم تا به خانه بروم، اما به بچه‌هایم رسیدگی می‌کنم، آشپزی را خودم انجام می‌دهم و مهمان‌داری‌های خود را هم دارم، به همه فعالیت‌های خود می‌رسم و از زمانم استفاده می‌کنم. ریگی هم‌اکنون فرماندار شهرستان «قصرقند» در جنوب استان سیستان‌وبلوچستان است. او جمعه‌شب و قبل از آنکه برای همراهی همسرش به بیمارستان برود، به «شرق» آمد. مصاحبه ما با «حمیرا ریگی» را در ادامه می‌خوانید:

شما اولین فرماندار زن در دولت حسن روحانی هستید، اما سابقه شما به عقب‌تر برمی‌گردد.
بله. من سال 80 تا 85 در دولت اصلاحات هم اولین بخشدار اهل سنت و سومین بخشدار زن ایران بودم. پنج سال بخشدار مرکزی چابهار بودم که یک سالش در دولت نهم بود. دو سال هم در دولت نهم به‌عنوان رئیس بهزیستی بودم. بعد مدتی استراحت داشتم تا اینکه به‌عنوان فرماندار شهرستان «قصرقند» که 600کیلومتری با مرکز استان سیستان‌وبلوچستان فاصله دارد، انتخاب شدم.
انتخاب شما پیشنهاد چه کسی بود؟
استاندار سیستان‌وبلوچستان به من پیشنهاد داد. استاندار این نگاه را داشت که زنان در حوزه مدیریت سیاسی وارد شوند. به‌عنوان یک شهروند بلوچ گفتم که در هر نقطه‌ای از ایران هر مسئولیتی که به من بدهند، پذیرا هستم. البته قبلا و در دهه 80 ما فرمانداری زنان را در شمیرانات تهران داشتیم اما انتخاب من اولین تجربه مدیریت سیاسی در یک شهرستان مستقل بود.
دولت این اعتماد را به شما داشت که بعد از تجربه بخشداری، فرمانداری را هم به شما واگذار کند. مردم چطور با شما برخورد کردند؟ از حضور شما استقبال شد؟
این انتصاب در جایگاه مدیریت سیاسی در یک شهرستان آن هم در استانی مثل سیستان‌وبلوچستان که هم دور از مرکز است و هم استانی مرزی و سنتی و مذهبی است، اتفاق افتاد، به‌هرحال برای مردم کمی سخت بود. در دهه 80 که من به‌عنوان بخشدار انتخاب شدم، با اینکه فرماندار محبوبیت مردمی بسیار بالایی داشت و مردم رضایت خوبی از ایشان داشتند، اما مردم از او گله‌مندی می‌کردند که چرا چنین انتخابی انجام داده است. اما همان آدم‌های معترض بعد از گذشت حدود شش ماه، پیش فرماندار آمدند و از او خواستند که بخش‌های دیگر را هم به خانم‌ها واگذار کنند. من در شهرستان دیگری فرماندار شدم اما اگر در همان شهرستانی که بخشدار بودم انتخاب می‌شدم، مطمئنم هیچ‌گونه اعتراض مردمی نداشتیم چون مدیریت سیاسی یک زن را تجربه کرده بودند. اما وقتی در «قصرقند» که از مذهبی‌ترین و سنتی‌ترین شهرستان‌های استان است و محرومیت‌های زیرساختی فراوانی داشت، به‌عنوان فرماندار انتخاب شدم، دوباره اعتراضات شروع شد و به استاندار و وزیر کشور نامه نوشتند که ما این خانم را نمی‌خواهیم. فقط به صرف زن‌بودن و نه شخصیت فردی یک شخص. شرایط بحرانی شده بود و مردم فکر می‌کردند که با این انتصاب دنیا به آخر می‌رسد و اینکه حاکم یک شهر یک زن می‌شود، مصیبتی است. اما خوشبختانه حالا بعد از چهار سال مدیریت یک زن این را رحمت الهی می‌دانند و همراه و همگام هستند و علما خیلی همراهی و همکاری می‌کنند. من به این نتیجه رسیدم که ما بستر اجتماعی را فراهم نکردیم تا مردم را امتحان کنیم و درباره پذیرش مردم پیش‌داوری می‌کنیم.
این انتخاب هم در استان مورد پذیرش قرار گرفت و هم در نظام جمهوری اسلامی به یک زن بلوچ اهل سنت این فرصت داده شده است. اینها علاوه بر اینکه سطح پذیرش مردم ما را تغییر می‌دهد، نگاه‌های بیرونی نسبت به جمهوری اسلامی را هم تغییر می‌دهد.
مسئولان استانی چطور؟ آنها هم نسبت به شما گارد داشتند؟
بالاخره وقتی فرصتی برای خانم‌ها پیش نیاید، نگاه مردسالارانه بیشتر شکل می‌گیرد. فرمانده انتظامی ما که اهل شمال کشور بود، به من می‌گفت وقتی انتصاب شما را شنیدم، برای خودم خیلی عجیب و خیلی سنگین بود اما الان در شورای تأمین، همکاری و هماهنگی خیلی خوبی با شما داریم. منظورم این است که اگر به زنان فرصت دهیم، نه‌تنها خطری برای مردان نیستند بلکه یار و یاور خوبی هستند. از طرفی زنان به دلیل خلقت خود که یک حس مادرانه دارند وقتی در این مسائل قرار می‌گیرند، به جامعه و حوزه مردان بیشتر اهمیت می‌دهند.
وقتی می‌بینم شورایی یا معتمدی یا مولوی سعی می‌کند به دختر خودش بها دهد یا او را در جامعه بیاورد و به او نقش بدهد، خیلی لذت می‌برم. وقتی می‌بینم دختران ما ادعا دارند و اگر بپرسید خیلی‌هایشان می‌گویند می‌خواهیم فرماندار و استاندار شویم و سطح نگاهشان تغییر کرده است، باعث دلگرمی می‌شود و من را تشویق می‌کند که بیشتر در این عرصه با ناملایمات کنار بیایم.
وقتی شما به‌عنوان فرماندار انتخاب شدید، ما این انتصاب را فقط در حد یک خبر شنیدیم. خیلی از زنان هستند که دوست دارند با شما از نزدیک آشنا شوند، آیا این امکان هست؟
متأسفانه در بحث اطلاع‌رسانی و ارتباطات ضعف داریم که این مشکل حتی در دولت هم وجود دارد. مسافت ما از شهرستان تا پایتخت حدود دو‌ هزار کیلومتر است و از طرفی زمانی که صرف مسائل شهرستان می‌شود، زیاد است به همین خاطر ارتباطمان به صورت چهره به چهره و حضوری در سطح ملی خیلی کمتر بوده و این ضعف باید رفع شود. حتی من این را به معاونت زنان رئیس‌جمهور هم پیشنهاد کردم که این نشست‌های ملی را با حضور تمام زنانی برگزار كنند که در سطح کشور در استان‌ها و شهرهای مختلف مدیریت و در صحنه‌‌های اجتماعی حضور دارند. این اتفاق اگر بیفتد زن آذربایجانی از زن سیستان‌وبلوچستانی و زن سیستان‌وبلوچستانی از زن شمالی و همه از هم باخبر می‌شوند. خود به خود مردم را نسبت به جامعه زنان امیدوار می‌کند.
دولت اعلام می‌کند که ما از اهل سنت و زنان استفاده می‌کنیم و شما به‌عنوان فرماندار، هم اهل سنت هستید و هم خانم. اما متأسفانه درست اطلاع‌رسانی نمی‌شود و مردم عادی متوجه این اتفاقات نمی‌شوند.
این واقعا ضعف بزرگی است. چندی‌پیش آقای سعید جلیلی سفری به شهرستان قصرقند داشتند. وقتی از سفر برگشتند، در روزنامه‌‌ها، سایت خودشان و دانشگاه تهران سخنرانی کردند و گفتند فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی وقتی کسی در یک نقطه از کشور خوب عمل می‌کند، باید از او حمایت کنیم. جلیلی گفت من در سفرم به جنوب بلوچستان خانم فرماندار اهل سنتی را دیدم که انقلابی کار می‌کرد و متدین و متعهد بود و آنچه را ما در مباحث انتخابات می‌گوییم، ایشان به آن عمل کرد. اینکه حتی طیف جناح سیاسی آقای جلیلی هم به خانم‌ها این‌طور نگاه می‌کند خیلی خوب است. یعنی وقتی جناح‌های سیاسی در قدرت هم عوض شود، نگاه به زنان تغییر نمی‌کند.
جالب است که سعید جلیلی جزء منتقدان دولت هم هست و این را می‌گوید.
بله، ولی گفت که دولت آنجا عملکرد خوبی داشته است. بازتاب خیلی خوبی هم داشت و بالاخره در سطح ملی یک نفر قصرقند را دید. امروز افق دید دختران ما تغییر کرده است. زمانی که من بخشدار بودم، وقتی با دختران صحبت می‌کردیم می‌گفتند می‌خواهیم معلم شویم و فقط این شغل را می‌گفتند چون فقط معلم را دیده بودند. اما امروز وقتی خلبان، فرماندار و معاون استاندار زن می‌بینند، هدف‌های خودشان را به توانایی‌‌های خودشان شکل می‌دهند و افق دیدشان فراتر رفته است. یکی از کارهایی که من می‌کردم، این بود که افراد شاخص و خاص را به شهرستان می‌‌آوردم و اینها را به مدارس می‌بردم. مثلا خانم فهیمه احمدی‌دستجردی اولین خلبان زن ایران را به قصرقند آوردم و به تک‌تک مدارس بردیم. این دیدن‌ها و مشاهدات عینی خیلی تأثیر بیشتری می‌گذارد و به جرئت می‌گویم که نگاه دختران قصرقند با دیگر شهرستان‌ها متفاوت است. البته از بخش مردها هم غافل نبودیم و فکر نکنید که جنسیتی برخورد کردیم.
به‌عنوان فرماندار و نه یک زن، مشکلات شهرتان و استان سیستان‌وبلوچستان را چه می‌دانید؟
ما در استان با دو کشور نابسامان افغانستان و پاکستان هم‌جوار هستیم. استانی مرزی هستیم و مرز مشکلات امنیتی خودش را دارد که برای استان ما در بدترین حالت است چون شما در خاورمیانه بی‌ثبات‌تر از افغانستان و پاکستان از لحاظ سیاسی، اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی نمی‌توانید ببینید. یک موضوع هم دوری از مرکز است که باعث شده ما عقب‌افتادگی‌‌هایی داشته باشیم. استان هم بسیار پهناور است. این عوامل عمده‌‌ای است که باعث شده براي سیستان‌وبلوچستان آنچه شایسته آن بود، اتفاق نیفتد.البته توجهاتی که در این چند‌ساله به استان شده و نگاه‌های مردم کشور را هم تغییر داده و در سال 96 مقصد گردشگری ناشناخته برای ایرانیان شد. شاید سال‌های خیلی پیش‌تر وقتی به تهران سفر می‌کردیم، ما را به‌عنوان یک بیگانه مثلا هندی یا پاکستانی حساب می‌کردند؛ نه یک هم‌وطن سیستان‌وبلوچستانی؛ اما الان مردم با سیستان‌وبلوچستان آشنا هستند. همین اتفاقات سطح رضایتمندی مردم را بالا برده است. در این مناطق مردم دولت را نماد عینی خدمات نظام جمهوری اسلامی می‌دانند و هرچه خدمت دولت بیشتر شود و ملموس‌تر باشد، توجه مردم به نظام هم بیشتر می‌شود. ما قبل از 93 راه‌آهن و گاز نداشتیم و ظرفیت ترانزیتی بندر چابهار به‌خوبی استفاده نمی‌شد؛ اما الان راه‌آهن از جنوب به شمال استان به‌شدت در حال ساخت است. اتفاق خیلی خوب دیگر توسعه سواحل مکران است که به دستور مقام معظم رهبری و تحت‌ نظارت ایشان اتفاق می‌‌افتد. ما 300 کیلومتر مرز آبی با دریای عمان داریم که با اقیانوس هند مرتبط است. اگر اینها با شدت و حدت دنبال شود، مطمئن باشید استان سیستان‌وبلوچستان قدوقواره خودش را در سطح ملی پیدا خواهد کرد.
من در تعطیلات عید می‌خواستم به استان شما سفر کنم. خیلی‌ از افراد به من می‌گفتند که حتما فلان شهر یا فلان جای دیدنی را برو که نشان می‌داد مردم به جاهای دیدنی سیستان‌وبلوچستان آشنایی دارند؛ اما در مقابل عده‌ای هم می‌پرسیدند آنجا خطرناک نیست و امنیت دارد؟ جواب شما به این سؤال چیست؟
ببینید، وقتی در شهرستانی که در بالاترین رده امنیتی و سیاسی است، یک زن فرماندار است، این یعنی امنیت وجود دارد. اگر هنوز مردم نگاه امنیتی به سیستان‌وبلوچستان دارند، به خاطر رسوب نگاه‌های گذشته است. متأسفانه در گذشته رسانه‌‌های ما با نمایش شرارت و قاچاق در این استان، مردم را بدبین کرده بودند. خوشبختانه الان رسانه‌‌ها هم تغییر رویه داده‌اند. البته به‌جز فیلم «بادیگارد» که مورد اعتراض مردم استان هم قرار گرفت. اعتراضشان هم به‌حق بود؛ چون در زمانی ابراهیم حاتمی‌کیا این فیلم را ساخت که در آن معاون رئیس‌جمهور در استان سیستان‌وبلوچستان ترور می‌شود. کم‌کم داشت نگاه امنیتی از روی استان برداشته می‌شد و نگاه گردشگری شکل می‌گرفت؛ اما با پخش این فیلم دوباره مقداری نگاه امنیتی ایجاد شد. من به‌عنوان یک شهروند سیستان‌وبلوچستانی از رسانه‌های ملی و هنرمندان تقاضایی دارم؛ اگر سفری به استان ما داشته باشند و معرفت و مظلومیت استان را ببینند و شرایط سخت اقلیم را ببینند، به خودشان اجازه نمی‌دهند که این تصاویر را از مردم ارائه دهند. در بحث امنیت باید بگویم که خیلی از مقامات کشوری به شهرستان ما که کوهستانی و صعب‌العبور است، آمدند؛ اما در امنیت کامل بودند و حتی رده‌های خاص امنیتی را به کار نبردند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.
دی‌ماه در کشور اعتراضاتی صورت گرفت. در شهرستان شما هم اتفاق خاصی افتاد؟ چگونه مدیریت کردید؟
در شهرستان ما هم یک‌سری اعتراضات در حال شکل‌گیری بود. وقتی فراخوان برای تجمع داده شد، اولین اقدامی که من به‌عنوان رئیس شورای تأمین داشتم، این بود که افرادی را که فراخوان زده بودند، شناسایی کردیم و آنها را قبل از شکل‌گیری تجمع به دفتر خودمان دعوت کردیم. علما و معتمدان را هم دعوت کردیم و با هم گفت‌وگو کردیم که چرا می‌خواهید اعتراض کنید و دلیل آن چیست؟ اینجا نماینده دولت به‌گونه‌ای است که بین مردم و با مردم است. درهای ادارات و دفتر من شبانه‌روز به روی مردم باز است. گفتیم که در این فضا چرا می‌خواهید اعتراض کنید و هرگونه نگرانی که دارید، با ما مطرح کنید و ما موظفیم که پاسخ‌گو باشیم و پیگیری کنیم. با این گفتمان خیلی از افرادی که نارضایتی داشتند و به نظر من بخشی از آن به دلیل نبود اطلاع‌رسانی از خدمات است، قانع شدند و تجمعی هم صورت نگرفت. به نظر من اگر از درون مردم را داشته باشیم و دریابیم و در بین آنها باشیم، هیچ‌گونه نگرانی وجود ندارد و من این تجربه را در شهرستان قصرقند داشتم. گاهی ما ظرفیت‌هایی در نظام جمهوری اسلامی داریم که از آن غافل می‌شویم. من به‌عنوان یک فرماندار از تمام ظرفیت‌های نظام برای توسعه عمران و آبادانی شهرستان خودم استفاده می‌کنم. این نکته‌ای است که آنهایی که باید بدانند، ان‌شاءالله جمله را بگیرند.
شما در ابتدای مصاحبه گفتید که برخی از دختران شهرستان دوست دارند که بخشدار و فرماندار شوند. شما اکنون الگوی آنها هستید. این برای شما انگیزه نشده تا بخواهید استاندار یا حتی رئیس‌جمهور شوید؟
امیدوارم روزی برسد که ورای جنسیت و قومیت و مذهب، شایسته‌سالاری در کشور حاکم شود. اگر می‌بینیم که یک آقا یا خانم در هر نقطه از کشور توانمندی‌هایی دارد، چرا از او استفاده نکنیم؟ این آرزوی ما بوده و همیشه می‌گفتم که چرا من که در سیستان‌وبلوچستان هستم، نتوانم در سطح ملی نقش داشته باشم. این مشارکت مردم در نقاط مختلف کشور باعث هم‌گرایی می‌شود. این یک حالت برد-برد است که هم برای مردم و هم سیاست‌مردان و دولت می‌تواند مفید باشد.

شرق، علی ایوبی: «حمیرا ریگی» اولین فرماندار زن در استان سیستان‌وبلوچستان است. بلوچ و اهل سنت است و بسیار مهربان. با لبخند می‌گوید در این چند روزی که در تهران بوده هم‌زمان سه نقش را ایفا کرده است؛ به‌عنوان «فرماندار» در جلسات وزارت راه و وزارت بهداشت شرکت کرده، در کنگره ملی فیزیوتراپی ایران به‌عنوان «فیزیوتراپیست» حضور داشته و به‌عنوان «همسر» در بیمارستان از شوهرش پرستاری می‌کند. متولد سال 54 است و در 25سالگی به‌عنوان بخشدار مرکزی چابهار انتخاب شد و جزء بخشدارهای نمونه کشوری بود. سه فرزند دارد. فرزند اولش در زمانی که بخشدار بود به دنیا آمده و فرزند سومش، دوسال‌ونیم داشته که او به‌عنوان فرماندار انتخاب شده است. می‌گوید خداوند این توانایی را به زن داده است که هم‌زمان نقش مادری، همسری و نقش مدیریتی و اجتماعی خودش را داشته باشد. می‌گوید این‌گونه نیست که به‌عنوان یک فرماندار سریع جلسات را تمام کنم تا به خانه بروم، اما به بچه‌هایم رسیدگی می‌کنم، آشپزی را خودم انجام می‌دهم و مهمان‌داری‌های خود را هم دارم، به همه فعالیت‌های خود می‌رسم و از زمانم استفاده می‌کنم. ریگی هم‌اکنون فرماندار شهرستان «قصرقند» در جنوب استان سیستان‌وبلوچستان است. او جمعه‌شب و قبل از آنکه برای همراهی همسرش به بیمارستان برود، به «شرق» آمد. مصاحبه ما با «حمیرا ریگی» را در ادامه می‌خوانید:

شما اولین فرماندار زن در دولت حسن روحانی هستید، اما سابقه شما به عقب‌تر برمی‌گردد.
بله. من سال 80 تا 85 در دولت اصلاحات هم اولین بخشدار اهل سنت و سومین بخشدار زن ایران بودم. پنج سال بخشدار مرکزی چابهار بودم که یک سالش در دولت نهم بود. دو سال هم در دولت نهم به‌عنوان رئیس بهزیستی بودم. بعد مدتی استراحت داشتم تا اینکه به‌عنوان فرماندار شهرستان «قصرقند» که 600کیلومتری با مرکز استان سیستان‌وبلوچستان فاصله دارد، انتخاب شدم.
انتخاب شما پیشنهاد چه کسی بود؟
استاندار سیستان‌وبلوچستان به من پیشنهاد داد. استاندار این نگاه را داشت که زنان در حوزه مدیریت سیاسی وارد شوند. به‌عنوان یک شهروند بلوچ گفتم که در هر نقطه‌ای از ایران هر مسئولیتی که به من بدهند، پذیرا هستم. البته قبلا و در دهه 80 ما فرمانداری زنان را در شمیرانات تهران داشتیم اما انتخاب من اولین تجربه مدیریت سیاسی در یک شهرستان مستقل بود.
دولت این اعتماد را به شما داشت که بعد از تجربه بخشداری، فرمانداری را هم به شما واگذار کند. مردم چطور با شما برخورد کردند؟ از حضور شما استقبال شد؟
این انتصاب در جایگاه مدیریت سیاسی در یک شهرستان آن هم در استانی مثل سیستان‌وبلوچستان که هم دور از مرکز است و هم استانی مرزی و سنتی و مذهبی است، اتفاق افتاد، به‌هرحال برای مردم کمی سخت بود. در دهه 80 که من به‌عنوان بخشدار انتخاب شدم، با اینکه فرماندار محبوبیت مردمی بسیار بالایی داشت و مردم رضایت خوبی از ایشان داشتند، اما مردم از او گله‌مندی می‌کردند که چرا چنین انتخابی انجام داده است. اما همان آدم‌های معترض بعد از گذشت حدود شش ماه، پیش فرماندار آمدند و از او خواستند که بخش‌های دیگر را هم به خانم‌ها واگذار کنند. من در شهرستان دیگری فرماندار شدم اما اگر در همان شهرستانی که بخشدار بودم انتخاب می‌شدم، مطمئنم هیچ‌گونه اعتراض مردمی نداشتیم چون مدیریت سیاسی یک زن را تجربه کرده بودند. اما وقتی در «قصرقند» که از مذهبی‌ترین و سنتی‌ترین شهرستان‌های استان است و محرومیت‌های زیرساختی فراوانی داشت، به‌عنوان فرماندار انتخاب شدم، دوباره اعتراضات شروع شد و به استاندار و وزیر کشور نامه نوشتند که ما این خانم را نمی‌خواهیم. فقط به صرف زن‌بودن و نه شخصیت فردی یک شخص. شرایط بحرانی شده بود و مردم فکر می‌کردند که با این انتصاب دنیا به آخر می‌رسد و اینکه حاکم یک شهر یک زن می‌شود، مصیبتی است. اما خوشبختانه حالا بعد از چهار سال مدیریت یک زن این را رحمت الهی می‌دانند و همراه و همگام هستند و علما خیلی همراهی و همکاری می‌کنند. من به این نتیجه رسیدم که ما بستر اجتماعی را فراهم نکردیم تا مردم را امتحان کنیم و درباره پذیرش مردم پیش‌داوری می‌کنیم.
این انتخاب هم در استان مورد پذیرش قرار گرفت و هم در نظام جمهوری اسلامی به یک زن بلوچ اهل سنت این فرصت داده شده است. اینها علاوه بر اینکه سطح پذیرش مردم ما را تغییر می‌دهد، نگاه‌های بیرونی نسبت به جمهوری اسلامی را هم تغییر می‌دهد.
مسئولان استانی چطور؟ آنها هم نسبت به شما گارد داشتند؟
بالاخره وقتی فرصتی برای خانم‌ها پیش نیاید، نگاه مردسالارانه بیشتر شکل می‌گیرد. فرمانده انتظامی ما که اهل شمال کشور بود، به من می‌گفت وقتی انتصاب شما را شنیدم، برای خودم خیلی عجیب و خیلی سنگین بود اما الان در شورای تأمین، همکاری و هماهنگی خیلی خوبی با شما داریم. منظورم این است که اگر به زنان فرصت دهیم، نه‌تنها خطری برای مردان نیستند بلکه یار و یاور خوبی هستند. از طرفی زنان به دلیل خلقت خود که یک حس مادرانه دارند وقتی در این مسائل قرار می‌گیرند، به جامعه و حوزه مردان بیشتر اهمیت می‌دهند.
وقتی می‌بینم شورایی یا معتمدی یا مولوی سعی می‌کند به دختر خودش بها دهد یا او را در جامعه بیاورد و به او نقش بدهد، خیلی لذت می‌برم. وقتی می‌بینم دختران ما ادعا دارند و اگر بپرسید خیلی‌هایشان می‌گویند می‌خواهیم فرماندار و استاندار شویم و سطح نگاهشان تغییر کرده است، باعث دلگرمی می‌شود و من را تشویق می‌کند که بیشتر در این عرصه با ناملایمات کنار بیایم.
وقتی شما به‌عنوان فرماندار انتخاب شدید، ما این انتصاب را فقط در حد یک خبر شنیدیم. خیلی از زنان هستند که دوست دارند با شما از نزدیک آشنا شوند، آیا این امکان هست؟
متأسفانه در بحث اطلاع‌رسانی و ارتباطات ضعف داریم که این مشکل حتی در دولت هم وجود دارد. مسافت ما از شهرستان تا پایتخت حدود دو‌ هزار کیلومتر است و از طرفی زمانی که صرف مسائل شهرستان می‌شود، زیاد است به همین خاطر ارتباطمان به صورت چهره به چهره و حضوری در سطح ملی خیلی کمتر بوده و این ضعف باید رفع شود. حتی من این را به معاونت زنان رئیس‌جمهور هم پیشنهاد کردم که این نشست‌های ملی را با حضور تمام زنانی برگزار كنند که در سطح کشور در استان‌ها و شهرهای مختلف مدیریت و در صحنه‌‌های اجتماعی حضور دارند. این اتفاق اگر بیفتد زن آذربایجانی از زن سیستان‌وبلوچستانی و زن سیستان‌وبلوچستانی از زن شمالی و همه از هم باخبر می‌شوند. خود به خود مردم را نسبت به جامعه زنان امیدوار می‌کند.
دولت اعلام می‌کند که ما از اهل سنت و زنان استفاده می‌کنیم و شما به‌عنوان فرماندار، هم اهل سنت هستید و هم خانم. اما متأسفانه درست اطلاع‌رسانی نمی‌شود و مردم عادی متوجه این اتفاقات نمی‌شوند.
این واقعا ضعف بزرگی است. چندی‌پیش آقای سعید جلیلی سفری به شهرستان قصرقند داشتند. وقتی از سفر برگشتند، در روزنامه‌‌ها، سایت خودشان و دانشگاه تهران سخنرانی کردند و گفتند فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی وقتی کسی در یک نقطه از کشور خوب عمل می‌کند، باید از او حمایت کنیم. جلیلی گفت من در سفرم به جنوب بلوچستان خانم فرماندار اهل سنتی را دیدم که انقلابی کار می‌کرد و متدین و متعهد بود و آنچه را ما در مباحث انتخابات می‌گوییم، ایشان به آن عمل کرد. اینکه حتی طیف جناح سیاسی آقای جلیلی هم به خانم‌ها این‌طور نگاه می‌کند خیلی خوب است. یعنی وقتی جناح‌های سیاسی در قدرت هم عوض شود، نگاه به زنان تغییر نمی‌کند.
جالب است که سعید جلیلی جزء منتقدان دولت هم هست و این را می‌گوید.
بله، ولی گفت که دولت آنجا عملکرد خوبی داشته است. بازتاب خیلی خوبی هم داشت و بالاخره در سطح ملی یک نفر قصرقند را دید. امروز افق دید دختران ما تغییر کرده است. زمانی که من بخشدار بودم، وقتی با دختران صحبت می‌کردیم می‌گفتند می‌خواهیم معلم شویم و فقط این شغل را می‌گفتند چون فقط معلم را دیده بودند. اما امروز وقتی خلبان، فرماندار و معاون استاندار زن می‌بینند، هدف‌های خودشان را به توانایی‌‌های خودشان شکل می‌دهند و افق دیدشان فراتر رفته است. یکی از کارهایی که من می‌کردم، این بود که افراد شاخص و خاص را به شهرستان می‌‌آوردم و اینها را به مدارس می‌بردم. مثلا خانم فهیمه احمدی‌دستجردی اولین خلبان زن ایران را به قصرقند آوردم و به تک‌تک مدارس بردیم. این دیدن‌ها و مشاهدات عینی خیلی تأثیر بیشتری می‌گذارد و به جرئت می‌گویم که نگاه دختران قصرقند با دیگر شهرستان‌ها متفاوت است. البته از بخش مردها هم غافل نبودیم و فکر نکنید که جنسیتی برخورد کردیم.
به‌عنوان فرماندار و نه یک زن، مشکلات شهرتان و استان سیستان‌وبلوچستان را چه می‌دانید؟
ما در استان با دو کشور نابسامان افغانستان و پاکستان هم‌جوار هستیم. استانی مرزی هستیم و مرز مشکلات امنیتی خودش را دارد که برای استان ما در بدترین حالت است چون شما در خاورمیانه بی‌ثبات‌تر از افغانستان و پاکستان از لحاظ سیاسی، اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی نمی‌توانید ببینید. یک موضوع هم دوری از مرکز است که باعث شده ما عقب‌افتادگی‌‌هایی داشته باشیم. استان هم بسیار پهناور است. این عوامل عمده‌‌ای است که باعث شده براي سیستان‌وبلوچستان آنچه شایسته آن بود، اتفاق نیفتد.البته توجهاتی که در این چند‌ساله به استان شده و نگاه‌های مردم کشور را هم تغییر داده و در سال 96 مقصد گردشگری ناشناخته برای ایرانیان شد. شاید سال‌های خیلی پیش‌تر وقتی به تهران سفر می‌کردیم، ما را به‌عنوان یک بیگانه مثلا هندی یا پاکستانی حساب می‌کردند؛ نه یک هم‌وطن سیستان‌وبلوچستانی؛ اما الان مردم با سیستان‌وبلوچستان آشنا هستند. همین اتفاقات سطح رضایتمندی مردم را بالا برده است. در این مناطق مردم دولت را نماد عینی خدمات نظام جمهوری اسلامی می‌دانند و هرچه خدمت دولت بیشتر شود و ملموس‌تر باشد، توجه مردم به نظام هم بیشتر می‌شود. ما قبل از 93 راه‌آهن و گاز نداشتیم و ظرفیت ترانزیتی بندر چابهار به‌خوبی استفاده نمی‌شد؛ اما الان راه‌آهن از جنوب به شمال استان به‌شدت در حال ساخت است. اتفاق خیلی خوب دیگر توسعه سواحل مکران است که به دستور مقام معظم رهبری و تحت‌ نظارت ایشان اتفاق می‌‌افتد. ما 300 کیلومتر مرز آبی با دریای عمان داریم که با اقیانوس هند مرتبط است. اگر اینها با شدت و حدت دنبال شود، مطمئن باشید استان سیستان‌وبلوچستان قدوقواره خودش را در سطح ملی پیدا خواهد کرد.
من در تعطیلات عید می‌خواستم به استان شما سفر کنم. خیلی‌ از افراد به من می‌گفتند که حتما فلان شهر یا فلان جای دیدنی را برو که نشان می‌داد مردم به جاهای دیدنی سیستان‌وبلوچستان آشنایی دارند؛ اما در مقابل عده‌ای هم می‌پرسیدند آنجا خطرناک نیست و امنیت دارد؟ جواب شما به این سؤال چیست؟
ببینید، وقتی در شهرستانی که در بالاترین رده امنیتی و سیاسی است، یک زن فرماندار است، این یعنی امنیت وجود دارد. اگر هنوز مردم نگاه امنیتی به سیستان‌وبلوچستان دارند، به خاطر رسوب نگاه‌های گذشته است. متأسفانه در گذشته رسانه‌‌های ما با نمایش شرارت و قاچاق در این استان، مردم را بدبین کرده بودند. خوشبختانه الان رسانه‌‌ها هم تغییر رویه داده‌اند. البته به‌جز فیلم «بادیگارد» که مورد اعتراض مردم استان هم قرار گرفت. اعتراضشان هم به‌حق بود؛ چون در زمانی ابراهیم حاتمی‌کیا این فیلم را ساخت که در آن معاون رئیس‌جمهور در استان سیستان‌وبلوچستان ترور می‌شود. کم‌کم داشت نگاه امنیتی از روی استان برداشته می‌شد و نگاه گردشگری شکل می‌گرفت؛ اما با پخش این فیلم دوباره مقداری نگاه امنیتی ایجاد شد. من به‌عنوان یک شهروند سیستان‌وبلوچستانی از رسانه‌های ملی و هنرمندان تقاضایی دارم؛ اگر سفری به استان ما داشته باشند و معرفت و مظلومیت استان را ببینند و شرایط سخت اقلیم را ببینند، به خودشان اجازه نمی‌دهند که این تصاویر را از مردم ارائه دهند. در بحث امنیت باید بگویم که خیلی از مقامات کشوری به شهرستان ما که کوهستانی و صعب‌العبور است، آمدند؛ اما در امنیت کامل بودند و حتی رده‌های خاص امنیتی را به کار نبردند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.
دی‌ماه در کشور اعتراضاتی صورت گرفت. در شهرستان شما هم اتفاق خاصی افتاد؟ چگونه مدیریت کردید؟
در شهرستان ما هم یک‌سری اعتراضات در حال شکل‌گیری بود. وقتی فراخوان برای تجمع داده شد، اولین اقدامی که من به‌عنوان رئیس شورای تأمین داشتم، این بود که افرادی را که فراخوان زده بودند، شناسایی کردیم و آنها را قبل از شکل‌گیری تجمع به دفتر خودمان دعوت کردیم. علما و معتمدان را هم دعوت کردیم و با هم گفت‌وگو کردیم که چرا می‌خواهید اعتراض کنید و دلیل آن چیست؟ اینجا نماینده دولت به‌گونه‌ای است که بین مردم و با مردم است. درهای ادارات و دفتر من شبانه‌روز به روی مردم باز است. گفتیم که در این فضا چرا می‌خواهید اعتراض کنید و هرگونه نگرانی که دارید، با ما مطرح کنید و ما موظفیم که پاسخ‌گو باشیم و پیگیری کنیم. با این گفتمان خیلی از افرادی که نارضایتی داشتند و به نظر من بخشی از آن به دلیل نبود اطلاع‌رسانی از خدمات است، قانع شدند و تجمعی هم صورت نگرفت. به نظر من اگر از درون مردم را داشته باشیم و دریابیم و در بین آنها باشیم، هیچ‌گونه نگرانی وجود ندارد و من این تجربه را در شهرستان قصرقند داشتم. گاهی ما ظرفیت‌هایی در نظام جمهوری اسلامی داریم که از آن غافل می‌شویم. من به‌عنوان یک فرماندار از تمام ظرفیت‌های نظام برای توسعه عمران و آبادانی شهرستان خودم استفاده می‌کنم. این نکته‌ای است که آنهایی که باید بدانند، ان‌شاءالله جمله را بگیرند.
شما در ابتدای مصاحبه گفتید که برخی از دختران شهرستان دوست دارند که بخشدار و فرماندار شوند. شما اکنون الگوی آنها هستید. این برای شما انگیزه نشده تا بخواهید استاندار یا حتی رئیس‌جمهور شوید؟
امیدوارم روزی برسد که ورای جنسیت و قومیت و مذهب، شایسته‌سالاری در کشور حاکم شود. اگر می‌بینیم که یک آقا یا خانم در هر نقطه از کشور توانمندی‌هایی دارد، چرا از او استفاده نکنیم؟ این آرزوی ما بوده و همیشه می‌گفتم که چرا من که در سیستان‌وبلوچستان هستم، نتوانم در سطح ملی نقش داشته باشم. این مشارکت مردم در نقاط مختلف کشور باعث هم‌گرایی می‌شود. این یک حالت برد-برد است که هم برای مردم و هم سیاست‌مردان و دولت می‌تواند مفید باشد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها