آب از آسیاب افتاده
امید بزرگحداد . علی عارفینیا
ساختمان کتابخانه انگلستان قدیمی بود و تعمیر آن نیز فایدهای نداشت. قرار شد کتابخانه جدیدی ساخته شود؛ اما وقتی ساخت بنا به پایان رسید، کارمندان کتابخانه برای انتقال میلیونها جلد کتاب دچار مشکل شدند. یک شرکت انتقال اثاثیه از کتابخانه خواست برای این کار سهمیلیونو 500 هزار پوند بپردازد تا این کار را انجام دهد؛ اما به دلیل نداشتن بودجه کافی، این درخواست از سوی کتابخانه رد شد. فصل بارندگی فرا رسید و اگر کتابها بهزودی منتقل نمیشدند، خسارهای سنگین فرهنگی و مادیای را متوجه انگلیس میکرد. رئیس کتابخانه نگران و بیمار شد. روزی، کارمند جوانی از دفتر رئیس کتابخانه عبور میکرد. با دیدن صورت سفید و رنگپریده رئیس، بسیار تعجب کرد و از او پرسید چرا اینقدر ناراحت است. رئیس کتابخانه مشکل کتابخانه را برای کارمند جوان تشریح کرد؛ اما برخلاف توقع وی، جوان پاسخ داد: سعی میکنم مسئله را حل کنم. روز دیگر، در همه شبکههای تلویزیونی و روزنامهها آگهیای با این مضمون منتشر شد: همه شهروندان میتوانند به رایگان و بدون محدودیت کتابهای کتابخانه را امانت بگیرند؛ اما هنگام بازگرداندن آن را به نشانی زیر تحویل دهند. داستان مدیریت منابع آب کشورمان نیز مثل سرگذشت کتابخانه قدیمی انگلیس است. راهحل مؤثر حل بحران آبی کشور جذب مشارکت مردمی و همه ذینفعان در حوزه آب کشور است و از جایگاه ویژه مطبوعات و رسانه در این امر نمیتوان چشمپوشی کرد؛ اما متأسفانه ساختار سلسلهمراتبی و از بالا به پایین در محدوده قوانین و نهادهای سیاستگذار و تصمیمگیر بهخوبی مشهود است. از وزارتخانه دستور میآید و سازمان زیردست بدون درنظرگرفتن اینکه تصمیمگیری در هر حوضه باید بر اساس شرایط همان حوضه انجام شود، اجرا میکند و مردمی که سالهای دراز آب را بین خود بدون هیچ متولی و در دموکراسیترین حالت تقسیم میکردهاند، فقط مجبورند قبول کنند در نوع امروزی تخصیصهای آبی جایگاهی ندارند. مدیران منابع آب باید این نکته را آویزه گوش کنند که راهی جز جذب مشارکت مردم در راستای سازگاری با کمآبی برای عبور از بحران وجود ندارد؛ اما شواهد گواه چیز دیگری است.
ساختمان کتابخانه انگلستان قدیمی بود و تعمیر آن نیز فایدهای نداشت. قرار شد کتابخانه جدیدی ساخته شود؛ اما وقتی ساخت بنا به پایان رسید، کارمندان کتابخانه برای انتقال میلیونها جلد کتاب دچار مشکل شدند. یک شرکت انتقال اثاثیه از کتابخانه خواست برای این کار سهمیلیونو 500 هزار پوند بپردازد تا این کار را انجام دهد؛ اما به دلیل نداشتن بودجه کافی، این درخواست از سوی کتابخانه رد شد. فصل بارندگی فرا رسید و اگر کتابها بهزودی منتقل نمیشدند، خسارهای سنگین فرهنگی و مادیای را متوجه انگلیس میکرد. رئیس کتابخانه نگران و بیمار شد. روزی، کارمند جوانی از دفتر رئیس کتابخانه عبور میکرد. با دیدن صورت سفید و رنگپریده رئیس، بسیار تعجب کرد و از او پرسید چرا اینقدر ناراحت است. رئیس کتابخانه مشکل کتابخانه را برای کارمند جوان تشریح کرد؛ اما برخلاف توقع وی، جوان پاسخ داد: سعی میکنم مسئله را حل کنم. روز دیگر، در همه شبکههای تلویزیونی و روزنامهها آگهیای با این مضمون منتشر شد: همه شهروندان میتوانند به رایگان و بدون محدودیت کتابهای کتابخانه را امانت بگیرند؛ اما هنگام بازگرداندن آن را به نشانی زیر تحویل دهند. داستان مدیریت منابع آب کشورمان نیز مثل سرگذشت کتابخانه قدیمی انگلیس است. راهحل مؤثر حل بحران آبی کشور جذب مشارکت مردمی و همه ذینفعان در حوزه آب کشور است و از جایگاه ویژه مطبوعات و رسانه در این امر نمیتوان چشمپوشی کرد؛ اما متأسفانه ساختار سلسلهمراتبی و از بالا به پایین در محدوده قوانین و نهادهای سیاستگذار و تصمیمگیر بهخوبی مشهود است. از وزارتخانه دستور میآید و سازمان زیردست بدون درنظرگرفتن اینکه تصمیمگیری در هر حوضه باید بر اساس شرایط همان حوضه انجام شود، اجرا میکند و مردمی که سالهای دراز آب را بین خود بدون هیچ متولی و در دموکراسیترین حالت تقسیم میکردهاند، فقط مجبورند قبول کنند در نوع امروزی تخصیصهای آبی جایگاهی ندارند. مدیران منابع آب باید این نکته را آویزه گوش کنند که راهی جز جذب مشارکت مردم در راستای سازگاری با کمآبی برای عبور از بحران وجود ندارد؛ اما شواهد گواه چیز دیگری است.