|

تبعات توافق هسته‌اي در شبه‌جزيره كره چيست

تأثير توافق ترامپ و كره‌شمالي بر برجام

شرق، زينب اسماعيلي: همه شواهد نشان مي‌دهد که ترامپ مي‌خواهد نسخه برنامه‌اي را که با کره‌شمالي پيش برده، با ايران نيز تکرار کند؛ حالا شايد با اندکي تغيير. روز گذشته بعد از چندين بار برهم‌خوردن ملاقات دو رهبر، بالاخره اين ديدار در سنگاپور انجام شد و دونالد ترامپ و کيم جونگ اون، سند توافقي امضا کردند. مذاکره با کيم جونگ اون نيز براي رئيس‌جمهوري آمريكا فرصتي است تا به توافق هسته‌اي با ايران و البته دولت پيشين‌ خود بتازد؛ زیرا موضوع هسته‌اي در هر دو مورد مشترک است. دونالد ترامپ در نشست خبري بعد از توافق با رهبر کره‌شمالي در سنگاپور گفته «من مثل اوباما باج ندادم و با کره توافق کردم».او بار ديگر تأکيد کرده که «توافق هسته‌اي ايران بد بود. من از آن خارج شدم. تحريم‌هاي خود را ادامه مي‌دهيم تا رفتار ايران عوض شود». ترامپ چند روز پيش هم در توييتي مدعي شده که با خروج آمريكا از برجام رفتار ايران در منطقه تغيير کرده است. روز گذشته سخنگوي وزارت امور خارجه ايران در واکنش به اين ادعا گفت که گويا ترامپ اتاقش را عوض کرده يا اينکه با تلسکوپ متفاوتي منطقه را نگاه کرده است. به گزارش عصر ايران، ترامپ به کنايه اوباما را به باج‌دادن به ايران در جريان انعقاد موافقت‌نامه برجام متهم کرد و از زندانيان آزاد‌شده آمريكايي هم‌زمان با اجرائي‌شدن برجام به‌عنوان «گروگان» ياد کرد و اوباما را متهم کرد که بابت آزادي آنها به ايران باج داده است.
اما اين توافق خطرناک مي‌تواند براي جهان و البته ايران نگران‌کننده باشد. توافق کره‌شمالي و آمريكا مي‌تواند آينده برجام و وضعيت تحريم‌ها عليه ايران را نگران‌کننده‌تر از پيش کند و اين را مي‌توان در اظهارنظر اغلب کارشناسان ديد که اين توافق را با نگراني و البته احتياط رصد مي‌کنند. واشنگتن تايمز در این زمينه يک نگراني را مطرح کرده است «در صورت توافق سران کره‌شمالي و آمريكا، ممکن است پيونگ‌يانگ اطلاعاتي را که درباره برنامه هسته‌اي ايران دارد، در اختيار واشنگتن قرار دهد». اگرچه اين گمانه ممکن است با پاسخ منفي ايران مواجه شود؛ اما بالاخره مي‌تواند تا بخشي نگران‌کننده باشد.
محمدباقر نوبخت، سخنگوي دولت، روز گذشته در واکنش به ملاقات رهبر کره‌شمالي و دونالد ترامپ گفت که «نمي‌دانم رهبر کره‌شمالي با چه کسي دارد مذاکره مي‌کند؟ اين شخص نماينده فهيم آمريكا نيست، اميدواريم خود ملت آمريكا فکري براي او بکند که آدم‌هاي کوچکي در جاهاي بزرگي قرار گرفته‌اند». نوبخت گفت: «امروز با کسي روبه‌رو هستيم که در هواپيما با يک تویيت امضاي خود را پس مي‌گيرد». موضع مشابهي روز گذشته از سوی سخنگوي وزارت امور خارجه ايران اتخاذ شد و به کره‌شمالي توصيه کرد که هوشيار باشد. دونالد ترامپ تلاش دارد ايران را به نقطه‌اي برساند که با فشار تحريم‌ها، به توافق مجددي با او تن بدهد و دونالد ترامپ را از زير سنگيني يوغ توافق دولت اوباما با ايران برهاند. به تبعات اين توافق برای برجام در گفت‌وگو با دياکو حسيني، عضو ارشد مرکز بررسي‌هاي استراتژيک رياست‌جمهوري پرداختيم.
تحليل دياکو حسيني، عضو ارشد مرکز بررسي‌هاي استراتژيک رياست‌جمهوري از تبعات توافق آمريكا و کره‌شمالي برای برجام:
ديپلماسي مخفي براي تشويق ايران به مذاکره
‌ ترامپ در جريان توافق با رهبر کره‌شمالي، بار ديگر از توافق با ايران انتقاد کرده. او اوباما را متهم به باج‌دادن به ايران کرده و گفته در توافق با کره‌شمالي، باج نداده. چقدر اين گزاره صحيح و منطبق بر اصول مذاکراتي است؟
در اولين بررسي از نحوه آغاز گفت‌وگوهاي رئيس‌جمهور آمريكا و رهبر کره‌شمالي و مطابق با جزئياتي که تاکنون منتشر شده، به نظر مي‌رسد که نشست سنگاپور بدون دستاورد معيني صرفا به ابراز اراده و تمايل دو کشور براي رسيدن به صلح و تداوم مذاکرات خاتمه يافته باشد. هيچ شکلي از توافق فني که بايد شامل جزئيات زيادي درباره چگونگي برچيدن برگشت‌ناپذير برنامه‌هاي هسته‌اي کره‌شمالي، رژيم راستي‌آزمايي آن و همين‌طور تعهدات امنيتي آمريكا به کره‌شمالي باشد، اعلام‌ نشده و همه اينها نشان مي‌دهد که اين نشست چيزي بيشتر از يک نمايش ديپلماتيک براي حل يکي از پيچيده‌ترين اختلافات بين‌المللي نيست و به‌همين‌دليل نمي‌توانيم اين به‌اصطلاح توافق را با برجام که داراي جزئيات بسيار دقيق و پيچيده‌اي است، مقايسه کنيم. تا همين‌جاي کار، کره‌شمالي توانسته است سايه جنگي را که مي‌توانست براي بقاي اين کشور تعيين‌کننده باشد، کنار بزند و دولت آمريكا را از طريق سرگرم مذاکره‌کردن از تهديد به جنگ و تشديد تحريم‌ها و ساير اقدامات تحريک‌کننده، دور کند. اين ‌يک موفقيت براي کره‌شمالي است؛ اما در طرف ديگر ترامپ حاضر شده که بدون هيچ مابازاي قطعي، با رهبر کره‌شمالي ديدار کند و رزمايش مشترک با کره‌جنوبي را بي‌معنا کند. ادبيات به‌کاررفته از سوي آقاي ترامپ سرشار از تحسين و ستايش رهبر کره‌شمالي است. همه اينها بدون اينکه آمريكا امتيازي از کره‌شمالي بگيرد، اتفاق افتاده است؛ نه‌تنها اين باج‌دادن به کره‌شمالي است؛ بلکه يکي از بدترين اشکال دلجويي هم هست.
‌ ترامپ در جريان خروج از برجام نيز به موضوع توافق با کره‌شمالي به‌عنوان الگو براي ايران پرداخت. بالاخره اين توافق که با همه کج‌دار‌ومريزهايش انجام شده است؛ چقدر مي‌تواند بر برجام و آينده اين توافق تأثير بگذارد؟
تمام هدف دولت ترامپ از رفتن به ‌سوي مذاکره با کره‌شمالي، اثبات اين ادعا در حد يک شو و تبليغات سياسي بود که مذاکره‌کننده بهتري در مقايسه با باراک اوباماست؛ اما واقعيت اين است که او حتي تيم مشورتي قابل‌اعتمادي نیز که درک درستي از جزئيات و تاريخچه برنامه‌هاي هسته‌اي کره‌شمالي داشته باشند، در اطرافش ندارد. بنابراين ميان آنچه در توافق هسته‌اي با ايران و با مشارکت ده‌ها نفر از متخصصان امور مالي و هسته‌اي از کشورهاي مختلف در حداقل دو سال به دست آمد، با اين ديدار صرفا تبليغاتي و سطحي بين ترامپ و کيم جونگ اون نسبتي وجود ندارد؛ البته اينها به اين معنا نيست که نتايج اين گفت‌وگوها تأثيراتي بر مسائل مربوط به توافق هسته‌اي ايران نخواهد داشت. به اعتقاد من، اين تأثيرات دو دسته هستند؛ در درجه اول، نتايج اين ملاقات‌ها و توافق‌ها، آزموني براي سنجش و مقايسه ميان چندجانبه‌گرايي و پيچيدگي در تفکر و عمل درباره اختلاف‌های ديپلماتيک از يک‌ طرف و يک‌جانبه‌گرايي و ساده‌سازي در طرف ديگر است. بايد منتظر گذشت زمان باشيم و ببينيم کدام‌يک از اين دو روش نتايج بهتر و پايدارتري به دست مي‌دهند. دسته دوم تأثيرات مربوط به جسارت‌بخشيدن به دولت آمريكا براي مواجهه با ايران است. اگر اين مذاکرات ثمربخش باشد، ترامپ اعتمادبه‌نفس بيشتري پيدا خواهد کرد و ممکن است بي‌توجه به مشاوره‌هاي اطرافيانش، خواستار پيگيري مدل رفتار مشابهي با ايران باشد؛ يعني ديپلماسي مخفي براي تشويق ايران به مذاکره؛ اما اگر اين گفت‌وگوها به نتيجه نرسد، حلقه تندروها در اطراف ترامپ و در رأس آنها جان بولتون که از مخالفان مذاکره با کره‌شمالي نیز بود، نقش بيشتري در هدايت رئيس‌جمهور آمريكا در استفاده از زور به‌جاي مذاکره بر عهده خواهند گرفت. براي ايران به دلیل منزوي‌کردن جنگ‌طلبان تندرو و طرفدار اسرائيل در کاخ سفيد هم که شده، بهتر است مذاکره با کره‌شمالي موفقيت‌آميز باشد؛ اما من به اين گفت‌وگوها خوش‌بين نيستم. خوشبختانه ماهيت گفت‌وگوهاي کره‌شمالي و آمريكا به‌گونه‌اي است که مشخص‌شدن نتيجه آن شاید ماه‌ها و حتی سال‌ها طول خواهد کشيد.
‌ ادامه تحريم‌ها و همکاري با شرکاي ديگر براي فشار بر ايران، مي‌تواند راهبرد پيش‌روي واشنگتن باشد؟ کدامشان مي‌تواند تأثير‌گذارتر باشد؟
قبل از هرچيزي آمريكا بايد مشخص کند در رابطه با ايران چه هدفي را دنبال مي‌کند. از آنجايي‌ که دولت ترامپ علاقه و دلبستگي خاصی به سياست‌هاي خاورميانه‌اي و مسائل اين منطقه ندارد، به‌جز تکرار شعارها و آرزوي‌هاي کلي، نه دانشي از جزئيات جاري در مسائل مرتبط با ايران دارد و نه مي‌تواند اهداف يا درخواست‌هاي روشني را تعقيب کند. امروز سياست آمريكاي ترامپ در برابر ايران چيزي جز تکرار آرزوهاي اسرائيل، عربستان سعودي و گروه تروريستي منافقين نيست. حتي اگر آمريكا به‌درستي مي‌دانست چه انتظاري از ايران دارد، همکاري آمريكا با متحدانش براي رسيدن به اين اهداف فرضي، گزينه‌ای عملي و دردسترس نبود. آمريكا امروز اعتماد متحدان اروپايي‌اش را به صداقت و صميمت خود از دست‌ داده و به نظر نمي‌رسد در کوتاه‌مدت قادر به جبران آن باشد. تنها اميد باقي‌مانده براي آمريكاي ترامپ، تشديد تحريم‌هاي يک‌جانبه برای به‌زانوانداختن ايران و پذيرش مذاکره از طرف تهران يا تحريک شورش‌هاي داخلي است. هر دو هدف صرفا يک خيال‌پردازي بوده و ناشي از نبود شناخت درست از پويايي‌هاي جامعه و سياست ايراني و همين‌طور ناآشنايي با ماهيت متفاوت روابط ايران و آمريكا با موارد مشابه ازجمله روابط آمريكا و کره‌شمالي است.
شرق، زينب اسماعيلي: همه شواهد نشان مي‌دهد که ترامپ مي‌خواهد نسخه برنامه‌اي را که با کره‌شمالي پيش برده، با ايران نيز تکرار کند؛ حالا شايد با اندکي تغيير. روز گذشته بعد از چندين بار برهم‌خوردن ملاقات دو رهبر، بالاخره اين ديدار در سنگاپور انجام شد و دونالد ترامپ و کيم جونگ اون، سند توافقي امضا کردند. مذاکره با کيم جونگ اون نيز براي رئيس‌جمهوري آمريكا فرصتي است تا به توافق هسته‌اي با ايران و البته دولت پيشين‌ خود بتازد؛ زیرا موضوع هسته‌اي در هر دو مورد مشترک است. دونالد ترامپ در نشست خبري بعد از توافق با رهبر کره‌شمالي در سنگاپور گفته «من مثل اوباما باج ندادم و با کره توافق کردم».او بار ديگر تأکيد کرده که «توافق هسته‌اي ايران بد بود. من از آن خارج شدم. تحريم‌هاي خود را ادامه مي‌دهيم تا رفتار ايران عوض شود». ترامپ چند روز پيش هم در توييتي مدعي شده که با خروج آمريكا از برجام رفتار ايران در منطقه تغيير کرده است. روز گذشته سخنگوي وزارت امور خارجه ايران در واکنش به اين ادعا گفت که گويا ترامپ اتاقش را عوض کرده يا اينکه با تلسکوپ متفاوتي منطقه را نگاه کرده است. به گزارش عصر ايران، ترامپ به کنايه اوباما را به باج‌دادن به ايران در جريان انعقاد موافقت‌نامه برجام متهم کرد و از زندانيان آزاد‌شده آمريكايي هم‌زمان با اجرائي‌شدن برجام به‌عنوان «گروگان» ياد کرد و اوباما را متهم کرد که بابت آزادي آنها به ايران باج داده است.
اما اين توافق خطرناک مي‌تواند براي جهان و البته ايران نگران‌کننده باشد. توافق کره‌شمالي و آمريكا مي‌تواند آينده برجام و وضعيت تحريم‌ها عليه ايران را نگران‌کننده‌تر از پيش کند و اين را مي‌توان در اظهارنظر اغلب کارشناسان ديد که اين توافق را با نگراني و البته احتياط رصد مي‌کنند. واشنگتن تايمز در این زمينه يک نگراني را مطرح کرده است «در صورت توافق سران کره‌شمالي و آمريكا، ممکن است پيونگ‌يانگ اطلاعاتي را که درباره برنامه هسته‌اي ايران دارد، در اختيار واشنگتن قرار دهد». اگرچه اين گمانه ممکن است با پاسخ منفي ايران مواجه شود؛ اما بالاخره مي‌تواند تا بخشي نگران‌کننده باشد.
محمدباقر نوبخت، سخنگوي دولت، روز گذشته در واکنش به ملاقات رهبر کره‌شمالي و دونالد ترامپ گفت که «نمي‌دانم رهبر کره‌شمالي با چه کسي دارد مذاکره مي‌کند؟ اين شخص نماينده فهيم آمريكا نيست، اميدواريم خود ملت آمريكا فکري براي او بکند که آدم‌هاي کوچکي در جاهاي بزرگي قرار گرفته‌اند». نوبخت گفت: «امروز با کسي روبه‌رو هستيم که در هواپيما با يک تویيت امضاي خود را پس مي‌گيرد». موضع مشابهي روز گذشته از سوی سخنگوي وزارت امور خارجه ايران اتخاذ شد و به کره‌شمالي توصيه کرد که هوشيار باشد. دونالد ترامپ تلاش دارد ايران را به نقطه‌اي برساند که با فشار تحريم‌ها، به توافق مجددي با او تن بدهد و دونالد ترامپ را از زير سنگيني يوغ توافق دولت اوباما با ايران برهاند. به تبعات اين توافق برای برجام در گفت‌وگو با دياکو حسيني، عضو ارشد مرکز بررسي‌هاي استراتژيک رياست‌جمهوري پرداختيم.
تحليل دياکو حسيني، عضو ارشد مرکز بررسي‌هاي استراتژيک رياست‌جمهوري از تبعات توافق آمريكا و کره‌شمالي برای برجام:
ديپلماسي مخفي براي تشويق ايران به مذاکره
‌ ترامپ در جريان توافق با رهبر کره‌شمالي، بار ديگر از توافق با ايران انتقاد کرده. او اوباما را متهم به باج‌دادن به ايران کرده و گفته در توافق با کره‌شمالي، باج نداده. چقدر اين گزاره صحيح و منطبق بر اصول مذاکراتي است؟
در اولين بررسي از نحوه آغاز گفت‌وگوهاي رئيس‌جمهور آمريكا و رهبر کره‌شمالي و مطابق با جزئياتي که تاکنون منتشر شده، به نظر مي‌رسد که نشست سنگاپور بدون دستاورد معيني صرفا به ابراز اراده و تمايل دو کشور براي رسيدن به صلح و تداوم مذاکرات خاتمه يافته باشد. هيچ شکلي از توافق فني که بايد شامل جزئيات زيادي درباره چگونگي برچيدن برگشت‌ناپذير برنامه‌هاي هسته‌اي کره‌شمالي، رژيم راستي‌آزمايي آن و همين‌طور تعهدات امنيتي آمريكا به کره‌شمالي باشد، اعلام‌ نشده و همه اينها نشان مي‌دهد که اين نشست چيزي بيشتر از يک نمايش ديپلماتيک براي حل يکي از پيچيده‌ترين اختلافات بين‌المللي نيست و به‌همين‌دليل نمي‌توانيم اين به‌اصطلاح توافق را با برجام که داراي جزئيات بسيار دقيق و پيچيده‌اي است، مقايسه کنيم. تا همين‌جاي کار، کره‌شمالي توانسته است سايه جنگي را که مي‌توانست براي بقاي اين کشور تعيين‌کننده باشد، کنار بزند و دولت آمريكا را از طريق سرگرم مذاکره‌کردن از تهديد به جنگ و تشديد تحريم‌ها و ساير اقدامات تحريک‌کننده، دور کند. اين ‌يک موفقيت براي کره‌شمالي است؛ اما در طرف ديگر ترامپ حاضر شده که بدون هيچ مابازاي قطعي، با رهبر کره‌شمالي ديدار کند و رزمايش مشترک با کره‌جنوبي را بي‌معنا کند. ادبيات به‌کاررفته از سوي آقاي ترامپ سرشار از تحسين و ستايش رهبر کره‌شمالي است. همه اينها بدون اينکه آمريكا امتيازي از کره‌شمالي بگيرد، اتفاق افتاده است؛ نه‌تنها اين باج‌دادن به کره‌شمالي است؛ بلکه يکي از بدترين اشکال دلجويي هم هست.
‌ ترامپ در جريان خروج از برجام نيز به موضوع توافق با کره‌شمالي به‌عنوان الگو براي ايران پرداخت. بالاخره اين توافق که با همه کج‌دار‌ومريزهايش انجام شده است؛ چقدر مي‌تواند بر برجام و آينده اين توافق تأثير بگذارد؟
تمام هدف دولت ترامپ از رفتن به ‌سوي مذاکره با کره‌شمالي، اثبات اين ادعا در حد يک شو و تبليغات سياسي بود که مذاکره‌کننده بهتري در مقايسه با باراک اوباماست؛ اما واقعيت اين است که او حتي تيم مشورتي قابل‌اعتمادي نیز که درک درستي از جزئيات و تاريخچه برنامه‌هاي هسته‌اي کره‌شمالي داشته باشند، در اطرافش ندارد. بنابراين ميان آنچه در توافق هسته‌اي با ايران و با مشارکت ده‌ها نفر از متخصصان امور مالي و هسته‌اي از کشورهاي مختلف در حداقل دو سال به دست آمد، با اين ديدار صرفا تبليغاتي و سطحي بين ترامپ و کيم جونگ اون نسبتي وجود ندارد؛ البته اينها به اين معنا نيست که نتايج اين گفت‌وگوها تأثيراتي بر مسائل مربوط به توافق هسته‌اي ايران نخواهد داشت. به اعتقاد من، اين تأثيرات دو دسته هستند؛ در درجه اول، نتايج اين ملاقات‌ها و توافق‌ها، آزموني براي سنجش و مقايسه ميان چندجانبه‌گرايي و پيچيدگي در تفکر و عمل درباره اختلاف‌های ديپلماتيک از يک‌ طرف و يک‌جانبه‌گرايي و ساده‌سازي در طرف ديگر است. بايد منتظر گذشت زمان باشيم و ببينيم کدام‌يک از اين دو روش نتايج بهتر و پايدارتري به دست مي‌دهند. دسته دوم تأثيرات مربوط به جسارت‌بخشيدن به دولت آمريكا براي مواجهه با ايران است. اگر اين مذاکرات ثمربخش باشد، ترامپ اعتمادبه‌نفس بيشتري پيدا خواهد کرد و ممکن است بي‌توجه به مشاوره‌هاي اطرافيانش، خواستار پيگيري مدل رفتار مشابهي با ايران باشد؛ يعني ديپلماسي مخفي براي تشويق ايران به مذاکره؛ اما اگر اين گفت‌وگوها به نتيجه نرسد، حلقه تندروها در اطراف ترامپ و در رأس آنها جان بولتون که از مخالفان مذاکره با کره‌شمالي نیز بود، نقش بيشتري در هدايت رئيس‌جمهور آمريكا در استفاده از زور به‌جاي مذاکره بر عهده خواهند گرفت. براي ايران به دلیل منزوي‌کردن جنگ‌طلبان تندرو و طرفدار اسرائيل در کاخ سفيد هم که شده، بهتر است مذاکره با کره‌شمالي موفقيت‌آميز باشد؛ اما من به اين گفت‌وگوها خوش‌بين نيستم. خوشبختانه ماهيت گفت‌وگوهاي کره‌شمالي و آمريكا به‌گونه‌اي است که مشخص‌شدن نتيجه آن شاید ماه‌ها و حتی سال‌ها طول خواهد کشيد.
‌ ادامه تحريم‌ها و همکاري با شرکاي ديگر براي فشار بر ايران، مي‌تواند راهبرد پيش‌روي واشنگتن باشد؟ کدامشان مي‌تواند تأثير‌گذارتر باشد؟
قبل از هرچيزي آمريكا بايد مشخص کند در رابطه با ايران چه هدفي را دنبال مي‌کند. از آنجايي‌ که دولت ترامپ علاقه و دلبستگي خاصی به سياست‌هاي خاورميانه‌اي و مسائل اين منطقه ندارد، به‌جز تکرار شعارها و آرزوي‌هاي کلي، نه دانشي از جزئيات جاري در مسائل مرتبط با ايران دارد و نه مي‌تواند اهداف يا درخواست‌هاي روشني را تعقيب کند. امروز سياست آمريكاي ترامپ در برابر ايران چيزي جز تکرار آرزوهاي اسرائيل، عربستان سعودي و گروه تروريستي منافقين نيست. حتي اگر آمريكا به‌درستي مي‌دانست چه انتظاري از ايران دارد، همکاري آمريكا با متحدانش براي رسيدن به اين اهداف فرضي، گزينه‌ای عملي و دردسترس نبود. آمريكا امروز اعتماد متحدان اروپايي‌اش را به صداقت و صميمت خود از دست‌ داده و به نظر نمي‌رسد در کوتاه‌مدت قادر به جبران آن باشد. تنها اميد باقي‌مانده براي آمريكاي ترامپ، تشديد تحريم‌هاي يک‌جانبه برای به‌زانوانداختن ايران و پذيرش مذاکره از طرف تهران يا تحريک شورش‌هاي داخلي است. هر دو هدف صرفا يک خيال‌پردازي بوده و ناشي از نبود شناخت درست از پويايي‌هاي جامعه و سياست ايراني و همين‌طور ناآشنايي با ماهيت متفاوت روابط ايران و آمريكا با موارد مشابه ازجمله روابط آمريكا و کره‌شمالي است.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها