|

جامه قانون بر پيکر شفافيت

صالح نقره‌كار . حقوق‌دان

1. در کوران تحريم، شرنگ تلخ اخبار سوداگري‌هاي مخفيانه از تير چرخ و سنگ فلاخن بدتر است. بهشت آرام سرشت مفسدان، تاريک‌خانه مرموز ناشفافيت است؛ پشت درهاي بسته نامحرم‌پنداري افکار عمومي، کنج مخفيگاه چهره‌هاي ماسک‌زده رمزآلود، در کنف خاموش‌سازي نورافکن برج‌هاي مراقبت عمومي، وضعيت همان است که بود. اژدهاي فساد، جانگداز و جهان‌سوز، خون مي‌خورد و قداره مي‌کشد؛ چه جنگ تحميلي باشد، چه توسعه تدريجي و چه تحريم تحميلي.
2. طرح سوژه فهرست شرکت‌هاي دريافت‌کننده ارز دولتي، يا بازيگران مخل بازار سکه و طلا، يا افشاي فيش حقوق نجومي‌ها، يا بدهکاران دانه‌درشت بانکي، يا اخبار نهيب بخش اختلاس صندوق‌ها با نام‌هاي گول‌زننده يا داستان مؤسسات مالي و اعتباري کاغذي يا افشاي املاک نجومي‌بگيران، همه از يك جنس است؛ فعال مايشاي اين قصه هرکس از هر دسته و قماش و حزبي که باشد، از جرگه مردم نيست و اين همه، گواه يک بختک خفته بر خير عمومي و زالوي خونخوار منافع ملي است.
3. ته دل مردم را خالي نکنيم؛ راه‌حل چيست؟ «شفافيت» و تمکين به تبعات روشنگر آن. اگر تدبير نشود، وضع همان است که بود. راهکار چيست؟ تغيير، اصلاح، عزم و اراده؛ نه شعار، ژست و سخنراني. ميان‌راه‌هاي فساد بايد بدون روتوش و رودربايستي بسته شود. دريچه نفوذ اينجاست، کجا را مي‌گرديم؟
4. تجربه جهاني، معرف سيستم عملکرد عبور از بحران فساد ضمن طراحي رژيم حقوقي اثربخشی براي تحقق شفافيت است؛ افشاگري موردي با انگيزه سياسي يا مشت نمونه خروار را روکردن، هنر نيست. سخن از شفافيت سيستماتيک و مستقر در رژيم حقوقي هم‌ساز با هنجارهاي ملي و بومي است؛ اکنون خبر تدوين «پيش‌نويس لايحه شفافيت» از سوی دولت، مغتنم اما ديرهنگام است. دست نامرئي حلقه‌هاي ذي‌نفع مخل اين لايحه را بايد قطع کرد و ضمن آسيب‌شناسي وضع حقوقي موجود، بر راه‌حل‌هاي عيني عملي تحقق‌پذير تمرکز داشت. اهميت اين موضوع براي افکار عمومي بايد روشن شود.
5. حکمراني آدابي دارد و مانند يک علم تجربي، بايد از پس آزمون و خطا و رشديافتن‌ها، ارتقاي وضع موجود و نيل به موقعيت مطلوب را رقم زد.
با رسالت در معرض همگان قراردادن همه امور عمومي، ‌بايد به‌جاي اطلاع‌رساني‌هاي موردي، مچ‌گيري‌های گزينشي، مقطعي و توأم با سوگيري حزبي، امکان آگاهي عموم مردم از همه امور را بدون تبعيض، مستمر و صادقانه و بي‌پيرايه فراهم كرد.بايد از کنشگران اجتماعي و کارگزاران حکمراني، از صدر تا ذيل، خواست با اعلان پايان مخفي‌بافي، به صورت سيستماتيک، اطلاعات خود را به‌طور علني منتشر کرده و خود را در معرض و دسترس عموم قرار دهند.
6. نهادينه‌سازي فرهنگ شفافيت و جايگزيني با رويکرد مخفي‌پروري و پيله‌جويي اسرارگرايانه در صدر بايسته‌هاست. برايند فرهنگ اسرارگرايي اين است که آگاهي مردم از چندوچون امور جامعه ضرورت ندارد، مگر در حدي که مقامات صلاح بدانند. اين درست در تقابل با گفتمان انقلاب اسلامي است.
7. اصلاح و توسعه نظام حقوقي با هدف تغيير و تعديل قوانين و نهادهاي اسرارگرايي بر مدار مقلوبه‌سازي رويه جاري «اصل بر محرمانه‌بودن و جنبه استثنائي شفافيت»، يک رويکرد راهبردي است. فرهنگ شفافيت جايگاه «اصل» و «استثنا» را تغيير مي‌دهد. قوانين و نهادهاي حمايتي ناظر بر حوزه عمومي غيردولتي، با اهتمام بر تقويت آزادي بيان، آزادي مطبوعات، آزادي اطلاعات، دولت الکترونيک، حقوق رقابت و مبارزه با فساد، مديريت تعارض منافع، حمايت از افشاگران و منابع خبري، مقوم اين راهبرد توسعه‌ساز هستند. از کنشگر عرصه شفافيت، در پناه قانون بايد حمايت شود نه آنکه او را تنبيه و تهديد کرد.
8. حکمراني مردم‌مدار جز با پذيرش تبعات در جريان امور حکومت و جامعه قراردادن شهروندان، نمي‌تواند نقش اثربخش خود را در راستای تحقق خير عمومي ايفا کند. حمايت از افشاگران فساد، حق دسترسي به اطلاعات، تمهيد برگزاري جلسات باز و عمومي، انتشار و در دسترس عموم قراردادن قوانين، مقررات و... از عناصر مقوم اين رويکرد است.
9. شعار بامسماي «خانه‌هاي آهني را به خانه‌هاي شيشه‌اي تبديل کنيد»، از اين ايده دفاع مي‌کند که امر عمومي متعلق به آحاد شهروندان است و دولت نماينده يک قوه مؤسس برخاسته از اراده عمومي است نه بيشتر. در اين پارادايم، خط‌کشي‌ها مشخص است. رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران و افشاگران، در هاله ابهام و خودسانسوري گرفتار نمي‌شوند. خط قرمزهاي تصنعي نظير مصلحت جمعي، اسرار دولتي و ... با همه اهميتي که در جايگاه خود دارند، مانعي براي شفاف‌شدن مناسبات نيستند؛ بلکه مقوم روند صحيح تحقق‌پذيري شفافيت بدون استثنا هستند.
10. با اين منطق، کنشگران شفافيت با خطر تعقيب کيفري، تحت تعقيب قرار نمي‌گيرند؛ بلکه از افشاگران فساد و منابع خبري آنها دفاع مي‌شود؛ چون مقنن به اين نتيجه رسيده است که در سايه شفافيت، خير عمومي بيشتر تأمين مي‌شود. لايحه جامع شفافيت اين راه را مي‌پويد و از اين رو مايه مباهات است و اميد که زودتر رداي قانون بر پيکر کند.
1. در کوران تحريم، شرنگ تلخ اخبار سوداگري‌هاي مخفيانه از تير چرخ و سنگ فلاخن بدتر است. بهشت آرام سرشت مفسدان، تاريک‌خانه مرموز ناشفافيت است؛ پشت درهاي بسته نامحرم‌پنداري افکار عمومي، کنج مخفيگاه چهره‌هاي ماسک‌زده رمزآلود، در کنف خاموش‌سازي نورافکن برج‌هاي مراقبت عمومي، وضعيت همان است که بود. اژدهاي فساد، جانگداز و جهان‌سوز، خون مي‌خورد و قداره مي‌کشد؛ چه جنگ تحميلي باشد، چه توسعه تدريجي و چه تحريم تحميلي.
2. طرح سوژه فهرست شرکت‌هاي دريافت‌کننده ارز دولتي، يا بازيگران مخل بازار سکه و طلا، يا افشاي فيش حقوق نجومي‌ها، يا بدهکاران دانه‌درشت بانکي، يا اخبار نهيب بخش اختلاس صندوق‌ها با نام‌هاي گول‌زننده يا داستان مؤسسات مالي و اعتباري کاغذي يا افشاي املاک نجومي‌بگيران، همه از يك جنس است؛ فعال مايشاي اين قصه هرکس از هر دسته و قماش و حزبي که باشد، از جرگه مردم نيست و اين همه، گواه يک بختک خفته بر خير عمومي و زالوي خونخوار منافع ملي است.
3. ته دل مردم را خالي نکنيم؛ راه‌حل چيست؟ «شفافيت» و تمکين به تبعات روشنگر آن. اگر تدبير نشود، وضع همان است که بود. راهکار چيست؟ تغيير، اصلاح، عزم و اراده؛ نه شعار، ژست و سخنراني. ميان‌راه‌هاي فساد بايد بدون روتوش و رودربايستي بسته شود. دريچه نفوذ اينجاست، کجا را مي‌گرديم؟
4. تجربه جهاني، معرف سيستم عملکرد عبور از بحران فساد ضمن طراحي رژيم حقوقي اثربخشی براي تحقق شفافيت است؛ افشاگري موردي با انگيزه سياسي يا مشت نمونه خروار را روکردن، هنر نيست. سخن از شفافيت سيستماتيک و مستقر در رژيم حقوقي هم‌ساز با هنجارهاي ملي و بومي است؛ اکنون خبر تدوين «پيش‌نويس لايحه شفافيت» از سوی دولت، مغتنم اما ديرهنگام است. دست نامرئي حلقه‌هاي ذي‌نفع مخل اين لايحه را بايد قطع کرد و ضمن آسيب‌شناسي وضع حقوقي موجود، بر راه‌حل‌هاي عيني عملي تحقق‌پذير تمرکز داشت. اهميت اين موضوع براي افکار عمومي بايد روشن شود.
5. حکمراني آدابي دارد و مانند يک علم تجربي، بايد از پس آزمون و خطا و رشديافتن‌ها، ارتقاي وضع موجود و نيل به موقعيت مطلوب را رقم زد.
با رسالت در معرض همگان قراردادن همه امور عمومي، ‌بايد به‌جاي اطلاع‌رساني‌هاي موردي، مچ‌گيري‌های گزينشي، مقطعي و توأم با سوگيري حزبي، امکان آگاهي عموم مردم از همه امور را بدون تبعيض، مستمر و صادقانه و بي‌پيرايه فراهم كرد.بايد از کنشگران اجتماعي و کارگزاران حکمراني، از صدر تا ذيل، خواست با اعلان پايان مخفي‌بافي، به صورت سيستماتيک، اطلاعات خود را به‌طور علني منتشر کرده و خود را در معرض و دسترس عموم قرار دهند.
6. نهادينه‌سازي فرهنگ شفافيت و جايگزيني با رويکرد مخفي‌پروري و پيله‌جويي اسرارگرايانه در صدر بايسته‌هاست. برايند فرهنگ اسرارگرايي اين است که آگاهي مردم از چندوچون امور جامعه ضرورت ندارد، مگر در حدي که مقامات صلاح بدانند. اين درست در تقابل با گفتمان انقلاب اسلامي است.
7. اصلاح و توسعه نظام حقوقي با هدف تغيير و تعديل قوانين و نهادهاي اسرارگرايي بر مدار مقلوبه‌سازي رويه جاري «اصل بر محرمانه‌بودن و جنبه استثنائي شفافيت»، يک رويکرد راهبردي است. فرهنگ شفافيت جايگاه «اصل» و «استثنا» را تغيير مي‌دهد. قوانين و نهادهاي حمايتي ناظر بر حوزه عمومي غيردولتي، با اهتمام بر تقويت آزادي بيان، آزادي مطبوعات، آزادي اطلاعات، دولت الکترونيک، حقوق رقابت و مبارزه با فساد، مديريت تعارض منافع، حمايت از افشاگران و منابع خبري، مقوم اين راهبرد توسعه‌ساز هستند. از کنشگر عرصه شفافيت، در پناه قانون بايد حمايت شود نه آنکه او را تنبيه و تهديد کرد.
8. حکمراني مردم‌مدار جز با پذيرش تبعات در جريان امور حکومت و جامعه قراردادن شهروندان، نمي‌تواند نقش اثربخش خود را در راستای تحقق خير عمومي ايفا کند. حمايت از افشاگران فساد، حق دسترسي به اطلاعات، تمهيد برگزاري جلسات باز و عمومي، انتشار و در دسترس عموم قراردادن قوانين، مقررات و... از عناصر مقوم اين رويکرد است.
9. شعار بامسماي «خانه‌هاي آهني را به خانه‌هاي شيشه‌اي تبديل کنيد»، از اين ايده دفاع مي‌کند که امر عمومي متعلق به آحاد شهروندان است و دولت نماينده يک قوه مؤسس برخاسته از اراده عمومي است نه بيشتر. در اين پارادايم، خط‌کشي‌ها مشخص است. رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران و افشاگران، در هاله ابهام و خودسانسوري گرفتار نمي‌شوند. خط قرمزهاي تصنعي نظير مصلحت جمعي، اسرار دولتي و ... با همه اهميتي که در جايگاه خود دارند، مانعي براي شفاف‌شدن مناسبات نيستند؛ بلکه مقوم روند صحيح تحقق‌پذيري شفافيت بدون استثنا هستند.
10. با اين منطق، کنشگران شفافيت با خطر تعقيب کيفري، تحت تعقيب قرار نمي‌گيرند؛ بلکه از افشاگران فساد و منابع خبري آنها دفاع مي‌شود؛ چون مقنن به اين نتيجه رسيده است که در سايه شفافيت، خير عمومي بيشتر تأمين مي‌شود. لايحه جامع شفافيت اين راه را مي‌پويد و از اين رو مايه مباهات است و اميد که زودتر رداي قانون بر پيکر کند.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها