گفتوگو با مشاور رسانهاي فيلم «خروج»
از اكران اينترنتي گريزي نيست
فرانک آرتا
بعد از دانلود غیرقانونی فیلم «خروج» با وجود اینکه اصل اجرای اکران اینترنتی (آنلاین) اتفاق میمونی است که باید پیشتر در ایران هم چنین اتفاقی میافتاد، ضروری به نظر میرسد به آسیبها و چالشهای چنین اکرانی پرداخته شود تا با مرتفعشدن برخی از نقاط ضعف آن فرصت اکران برای تمام فیلمها فراهم شود. چون یکی از بزرگترین چالشهای سینمای ایران در این سالها، کمبود تعداد سالنهای استاندارد، عدم توزیع متوازن سالنهای سینما در شهرهای مختلف، انحصار سالنهای مهم ازسوی گروهی محدود، سیطره «رانت» و «زدوبند» در پخش فیلمهاست که حتی با پیشنهاد اخیر «قرعهکشی فیلمها» برای قرارگرفتن در صف اکران، این معضل مرتفع نخواهد شد! به همین دلیل تهیهکنندگانی که صاحب سالنهای سینما هستند بیشترین بهره را میبرند. ضمن اینکه در این مسیر بیشترین سود نصیب سینماداران شده است؛ به این معنا که سود همیشه معطوف به «تجارت» فیلم بوده تا «تولید». بنابراین اکران فیلمها به شیوه «وی.او.دی» را باید به فال نیک گرفت. ازآنجاکه در ابتدای راه هستیم، قطعا مشکلات بیشتر رخ مینمایانند. به همین دلیل به بهانه اکران فیلم «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، با محمد ذوقی، مشاور رسانهاي فيلم «خروج» گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
چطور شد به فکر اکران اینترنتی فیلم «خروج» افتادید؟
این تصمیم و اقدام ما تابع چند منطق بود. ما با این مسئله مواجه بودیم که از دوم اسفند 1398 بهدلیل شیوع بیماری کرونا سینماها تعطیل شد. پس از گذشت چند هفته شدت شیوع بیماری بيشتر شد و به این فکر افتادیم که در این موقعیت فعلی کشور چه کمکی میتوانیم به هموطنان ارائه دهیم؛ بنابراین در شورای مشورتی سازمان «اوج» به این نتیجه رسیدیم که چقدر خوب است اکران آنلاین فیلم را اجرائی کنیم.
حتما مطلعاید که این اقدام در خارج از کشور مدتهاست که در حال انجامشدن است و با نتایج مثبتی مواجه شده است. تا اینکه ما تقریبا حدودا اواخر اسفند مشغول طراحی دقیق و فراهمکردن الزامات و نهاییکردن زیرساخت اجرائی کار شدیم. همانطور هم که گفتم دلیل کلیدخوردن این فکر احساس ایفای مسئولیت اجتماعی بود. بعد از اراده به عملیشدن ایده، از چند وجه به موضوع نگریستیم تا سازوکار درست صورت بگیرید. وجه اول اینکه این اقدام امکانات سرگرمی بیشتر مردم در قرنطینه خانگی را فراهم میکند. وجه دوم بحث این بود که به نظر ما این اقدام درستی در کشور است که باید زودتر از اینها شروع میشد. همانطور که میدانید در سال 1398، 74 فیلم رنگ پرده سینما را دیدند که تعداد زیادی از صاحبان آنها همیشه به وضعیت اکران معترض بودهاند و تعدادی از فیلمها هم اصلا در طول سال به اکران نمیرسند. آمار فیلمهای رسیده به جشنواره فجر 98 طبق اعلام دبیرخانه، 115 فیلم سینمایی بود. تازه برخیها آثارشان را به جشنواره نداده بودند.
پس معنیاش این است که ظرفیت تولید و فرصت نمایش فیلمها همسان نیست! پس طبق تجربه مثبت در دنیا ما را گریزی نیست که در کشور برای رسیدن به عدالت فرهنگی این فرصت را غنیمت بشماریم و از آن بهینه استفاده کنیم. وجه سوم اینکه از خود پرسیدیم آیا این اقدام منطق دارد یا ندارد! که گفتیم اگر کار درست اجرا و حمایت شود برای سه دسته نفع اقتصادی دارد؛ اول مردم. قشری از مردم چند نفری با تهیه یک بلیت میتوانند در خانه فیلم را باهم ببینند. دوم سینمادارها از این امر منتفع میشوند. چون سینماداران همواره دوست دارند همیشه فیلمهای پرفروش را در سینماها اکران کنند. برای مثال فیلمی که یک میلیارد تومان میفروشد و 300 میلیون آن به فیلمساز میرسد، بر فرض اگر بهجای سالنهای سینما در ویاودیها پخش شود، سینمادار به اکران فیلمهای پرفروش ادامه میدهد و هیچوقت پرده سینمایش خالی نمیشود و تهیهکننده هم نفع میبرند. فرض کنید فیلم خروج حاتمیکیا بر پرده 10 میلیارد میفروخت که فروش نسبتا خوبی است. خب حالا چقدر به تهیهکننده فیلم برمیگردد؟
حدود سه میلیارد و 500 میلیون تومان. حالا در «وی.او.دی» حداقل 70 درصد فروش به تهیهکننده فیلم میرسد؛ یعنی اگر 500 هزار بلیت فیلم «خروج» خریداری شود، حدود چهارونیم میلیارد به تهیهکننده میرسد. این در شرایطی است که با وضعیت اکران در سال 1399، فروش 10 میلیاردی هم بهسختی محقق میشود. به دلیل اینکه کرونا باعث تعطیلی سه، چهارماهه سینما و ازبینرفتن دو فرصت طلایی اکران -اکران نوروز، عید فطر- شده است؛ به تعبیری فیلمی که بدون وضعیت کرونایی هفت هفته روی پرده سینما باشد با وضعیت کرونایی و فشردگی اکران پنج هفته روی پرده خواهد بود. به علاوه اینکه اگر زمان مناسبی -به دلیل قرعهکشی- نصیب شما شود، چندتا اماواگر خواهد داشت.
با این نگاه چالشهای پیشروی شما زیاد است. مثلا همین دانلود غیرقانونی فیلم. تحلیلتان چیست؟
اولا آغاز هر مسیر و هر فرایندی ریسک دارد. چون خلأهای قانونی، حمایتی و اجرائی کامل مشخص نشده است؛ پس به همین دلیل اعتقاد ما این است که آقای حاتمیکیا که یکی از سه کارگردان مطرح کشور پس از انقلاب اسلامی است، حتما مخاطبان و طرفداران حداقلی خود را دارد و کمتر نگران اکران فیلم خود در سینماهای کشور است. با این نوع اکران ایشان فداکاری به خرج داده و ریسک را به جان و به فیلم خریده است. فارغ از اینکه هر کارگردان بزرگی دوست دارد فیلم خود را همراه با مردم روی پرده نقرهای تماشا کند. چالش دوم همین خطر دانلود غیرقانونی فیلم بود. حتما و بیشک هر فیلمی اگر به این شکل اکران میشد، دانلود غیرقانونی اتفاق میافتاد. چهبسا شاخصترین فیلمهای دنیا هم کمتر از 24 ساعت در فضای نت بهطور غیرقانونی موجود هستند. پس برای حلکردن دانلود غیرقانونی از ما و پخشکننده دو کار ساخته بود: اول پیگیری از مراجع ذیصلاح قانونی برای برخورد با این قانونشکنی و دوم فرهنگسازی بین مردم برای تماشای فیلم بهصورت قانونی و اخلاقی. و چالش سوم هجمه منتقدان بیانصاف و دشمنان اندک ولی بعضا پرسروصدای سازمان اوج و ابراهیم حاتمیکیا بود.
الان همهجای دنیا مثل نتفیلیکس اکران فیلمها را مجانی کردهاند. شما چرا نکردید؟
به دلیل اینکه آغاز یک تجربه جدید است. دیگر اینکه واقعا ما به برگشت سرمایه برای ساخت فیلم بعدیمان نیاز داریم. چون همه بودجه اوج را حاکمیت نمیدهد.
خب برخیها میگویند که این بودجه بیتالمال چیست؟
من روند طبیعی اکران فیلم را فارغ از اینکه یک فیلم خصوصی باشد یا دولتی، توضیح دادم. ضمن اینکه چون فیلم مال بیتالمال است پس باید سرمایه آن برگردد. ضمن اینکه اگر این کار بدی بود چهار،پنج فیلم بخش خصوصی مشغول مذاکره و انعقاد قرارداد برای اکران اینترنتی نمیشدند.
بعد از دانلود غیرقانونی فیلم «خروج» با وجود اینکه اصل اجرای اکران اینترنتی (آنلاین) اتفاق میمونی است که باید پیشتر در ایران هم چنین اتفاقی میافتاد، ضروری به نظر میرسد به آسیبها و چالشهای چنین اکرانی پرداخته شود تا با مرتفعشدن برخی از نقاط ضعف آن فرصت اکران برای تمام فیلمها فراهم شود. چون یکی از بزرگترین چالشهای سینمای ایران در این سالها، کمبود تعداد سالنهای استاندارد، عدم توزیع متوازن سالنهای سینما در شهرهای مختلف، انحصار سالنهای مهم ازسوی گروهی محدود، سیطره «رانت» و «زدوبند» در پخش فیلمهاست که حتی با پیشنهاد اخیر «قرعهکشی فیلمها» برای قرارگرفتن در صف اکران، این معضل مرتفع نخواهد شد! به همین دلیل تهیهکنندگانی که صاحب سالنهای سینما هستند بیشترین بهره را میبرند. ضمن اینکه در این مسیر بیشترین سود نصیب سینماداران شده است؛ به این معنا که سود همیشه معطوف به «تجارت» فیلم بوده تا «تولید». بنابراین اکران فیلمها به شیوه «وی.او.دی» را باید به فال نیک گرفت. ازآنجاکه در ابتدای راه هستیم، قطعا مشکلات بیشتر رخ مینمایانند. به همین دلیل به بهانه اکران فیلم «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، با محمد ذوقی، مشاور رسانهاي فيلم «خروج» گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
چطور شد به فکر اکران اینترنتی فیلم «خروج» افتادید؟
این تصمیم و اقدام ما تابع چند منطق بود. ما با این مسئله مواجه بودیم که از دوم اسفند 1398 بهدلیل شیوع بیماری کرونا سینماها تعطیل شد. پس از گذشت چند هفته شدت شیوع بیماری بيشتر شد و به این فکر افتادیم که در این موقعیت فعلی کشور چه کمکی میتوانیم به هموطنان ارائه دهیم؛ بنابراین در شورای مشورتی سازمان «اوج» به این نتیجه رسیدیم که چقدر خوب است اکران آنلاین فیلم را اجرائی کنیم.
حتما مطلعاید که این اقدام در خارج از کشور مدتهاست که در حال انجامشدن است و با نتایج مثبتی مواجه شده است. تا اینکه ما تقریبا حدودا اواخر اسفند مشغول طراحی دقیق و فراهمکردن الزامات و نهاییکردن زیرساخت اجرائی کار شدیم. همانطور هم که گفتم دلیل کلیدخوردن این فکر احساس ایفای مسئولیت اجتماعی بود. بعد از اراده به عملیشدن ایده، از چند وجه به موضوع نگریستیم تا سازوکار درست صورت بگیرید. وجه اول اینکه این اقدام امکانات سرگرمی بیشتر مردم در قرنطینه خانگی را فراهم میکند. وجه دوم بحث این بود که به نظر ما این اقدام درستی در کشور است که باید زودتر از اینها شروع میشد. همانطور که میدانید در سال 1398، 74 فیلم رنگ پرده سینما را دیدند که تعداد زیادی از صاحبان آنها همیشه به وضعیت اکران معترض بودهاند و تعدادی از فیلمها هم اصلا در طول سال به اکران نمیرسند. آمار فیلمهای رسیده به جشنواره فجر 98 طبق اعلام دبیرخانه، 115 فیلم سینمایی بود. تازه برخیها آثارشان را به جشنواره نداده بودند.
پس معنیاش این است که ظرفیت تولید و فرصت نمایش فیلمها همسان نیست! پس طبق تجربه مثبت در دنیا ما را گریزی نیست که در کشور برای رسیدن به عدالت فرهنگی این فرصت را غنیمت بشماریم و از آن بهینه استفاده کنیم. وجه سوم اینکه از خود پرسیدیم آیا این اقدام منطق دارد یا ندارد! که گفتیم اگر کار درست اجرا و حمایت شود برای سه دسته نفع اقتصادی دارد؛ اول مردم. قشری از مردم چند نفری با تهیه یک بلیت میتوانند در خانه فیلم را باهم ببینند. دوم سینمادارها از این امر منتفع میشوند. چون سینماداران همواره دوست دارند همیشه فیلمهای پرفروش را در سینماها اکران کنند. برای مثال فیلمی که یک میلیارد تومان میفروشد و 300 میلیون آن به فیلمساز میرسد، بر فرض اگر بهجای سالنهای سینما در ویاودیها پخش شود، سینمادار به اکران فیلمهای پرفروش ادامه میدهد و هیچوقت پرده سینمایش خالی نمیشود و تهیهکننده هم نفع میبرند. فرض کنید فیلم خروج حاتمیکیا بر پرده 10 میلیارد میفروخت که فروش نسبتا خوبی است. خب حالا چقدر به تهیهکننده فیلم برمیگردد؟
حدود سه میلیارد و 500 میلیون تومان. حالا در «وی.او.دی» حداقل 70 درصد فروش به تهیهکننده فیلم میرسد؛ یعنی اگر 500 هزار بلیت فیلم «خروج» خریداری شود، حدود چهارونیم میلیارد به تهیهکننده میرسد. این در شرایطی است که با وضعیت اکران در سال 1399، فروش 10 میلیاردی هم بهسختی محقق میشود. به دلیل اینکه کرونا باعث تعطیلی سه، چهارماهه سینما و ازبینرفتن دو فرصت طلایی اکران -اکران نوروز، عید فطر- شده است؛ به تعبیری فیلمی که بدون وضعیت کرونایی هفت هفته روی پرده سینما باشد با وضعیت کرونایی و فشردگی اکران پنج هفته روی پرده خواهد بود. به علاوه اینکه اگر زمان مناسبی -به دلیل قرعهکشی- نصیب شما شود، چندتا اماواگر خواهد داشت.
با این نگاه چالشهای پیشروی شما زیاد است. مثلا همین دانلود غیرقانونی فیلم. تحلیلتان چیست؟
اولا آغاز هر مسیر و هر فرایندی ریسک دارد. چون خلأهای قانونی، حمایتی و اجرائی کامل مشخص نشده است؛ پس به همین دلیل اعتقاد ما این است که آقای حاتمیکیا که یکی از سه کارگردان مطرح کشور پس از انقلاب اسلامی است، حتما مخاطبان و طرفداران حداقلی خود را دارد و کمتر نگران اکران فیلم خود در سینماهای کشور است. با این نوع اکران ایشان فداکاری به خرج داده و ریسک را به جان و به فیلم خریده است. فارغ از اینکه هر کارگردان بزرگی دوست دارد فیلم خود را همراه با مردم روی پرده نقرهای تماشا کند. چالش دوم همین خطر دانلود غیرقانونی فیلم بود. حتما و بیشک هر فیلمی اگر به این شکل اکران میشد، دانلود غیرقانونی اتفاق میافتاد. چهبسا شاخصترین فیلمهای دنیا هم کمتر از 24 ساعت در فضای نت بهطور غیرقانونی موجود هستند. پس برای حلکردن دانلود غیرقانونی از ما و پخشکننده دو کار ساخته بود: اول پیگیری از مراجع ذیصلاح قانونی برای برخورد با این قانونشکنی و دوم فرهنگسازی بین مردم برای تماشای فیلم بهصورت قانونی و اخلاقی. و چالش سوم هجمه منتقدان بیانصاف و دشمنان اندک ولی بعضا پرسروصدای سازمان اوج و ابراهیم حاتمیکیا بود.
الان همهجای دنیا مثل نتفیلیکس اکران فیلمها را مجانی کردهاند. شما چرا نکردید؟
به دلیل اینکه آغاز یک تجربه جدید است. دیگر اینکه واقعا ما به برگشت سرمایه برای ساخت فیلم بعدیمان نیاز داریم. چون همه بودجه اوج را حاکمیت نمیدهد.
خب برخیها میگویند که این بودجه بیتالمال چیست؟
من روند طبیعی اکران فیلم را فارغ از اینکه یک فیلم خصوصی باشد یا دولتی، توضیح دادم. ضمن اینکه چون فیلم مال بیتالمال است پس باید سرمایه آن برگردد. ضمن اینکه اگر این کار بدی بود چهار،پنج فیلم بخش خصوصی مشغول مذاکره و انعقاد قرارداد برای اکران اینترنتی نمیشدند.