|

ضرورت نگاه نوی اقتصادي به هنر

سيدمحمدمجتبي حسيني، معاون هنري: اين روزها، انسان آزموده به آزمون دشوارتري مبتلاست. رنجي که به عتاب طبيعت، متولد شده است و ضحاک‌وار جز به زجر و زحمت انسان، رضا نمي‌دهد. ايلغار ناباوري است که مي‌خروشد و مي‌خراشد و در اين معرکه نابرابر جز دانايي، دوا و درماني نيست. چه بسيار که در کمين کرونا از اسب افتاديم اما دل خوش داشتيم که در سايه و سپر سربازان سلامت، از اصل نخواهيم افتاد. آموزگاراني رئوف که به نجات ديگري، از پا و نفس افتادند اما کوتاه نيامدند از عافيت و صحت مردمان، بال به بال خويش سلامت‌جوي هم‌نوعان شدند و خورشيدوار، بيداري و هوشياري را در تاريکي و ترس مژده دادند و الهام‌بخش شدند. هنرمندان نيز مسئولانه از جمله رهنورداني شدند که سنگ سختي‌ها و صعوبت اين ميدان را به گهر هنر و به بضاعت خويش از پيش پاي خلق برچيدند و به سخاوت، سفره سعي گشودند تا در اوقات دورباش‌ها و ايام اجتناب، ارزش‌افزوده‌اي در جنب مراقبت‌ها و مراعات شهروندان بيافرينند. به روشناي هنر بايدهاي بهداشتي و باورهاي پزشکي ترويج شد و مجاهدان هنر با نقل مکان از صحنه‌ها و استيج‌ها و سينماها و گالري‌ها به قاب شبکه‌ها و رسانه‌هاي برخط، نشاط مردم را در مقام يک فريضه به جاي آوردند. هنرمندان همه اندوخته‌ها‌ي خود را خرج خلوت‌ماندن خيابان‌ها و تاب‌آوري خانه‌نشينان کردند و چه وقت‌ها که سکوت هولناک کوچه‌اي و محله‌اي به نغمه و نوايي با اميدواري به حرف مي‌آمد و شادماني جمعي مردمان در پنجره‌ها مرهمي بر دردهاي دوري مي‌شد. صحنه‌هاي سليمي به خلاقيت خلق شد که دست و دل اهالي هنر، سرگرم دوخت و دوز ماسک و تدارک مايحتاج مراقبت و مراعات مردم شد. رسانه‌هاي مجازي زادگاه توليداتي شد که مقصد رقابت خويش را خدمت و خوش‌احوالي مردم رقم زده بودند. همتي سزاوار که مصداق چراغ خانه خويش را خرج همسايه کردن شد. هنرمندان، هيچ در اين هجوم کم نگذاشتند و در آرزوي التيام آلام، خم به ابرو نياوردند، جماعتي جانباز که خود از زيان‌ديدگان جدي و متضرران مظلوم قرنطينه به ناگزير بودند. از کرناي کرونا، آواي ناپايداري معيشت و ناگواري وضعيت حمايتي هنرمندان برخاست و فقدان شموليت قوانين کار در تعريف مشاغل هنري و گزاره‌هاي غرامت‌بخش تأمين اجتماعي و برخورداري از بيمه بي‌کاري را، مکررا يادآوري کرد. خاصه در اين سال‌ها که رغبت و التفات مردمي به هنر موجب رشد چشمگير و فراواني هنرمندان شده و فعاليت اين جامعه شريف حتما نيازمند وجود قوانين مناسب و مقررات کارآمد و رفتارهاي جمعي سامان‌يافته است؛ از گفت‌وگوهاي برآمده از احترام و خرد تا تعامل و تفاهم با تمام دستگاه‌هايي که در اين عرصه نقش دارند. دستگاه‌هايي که به معاضدت مي‌توانند با تمرکز اداري، تجميع نظارتي و تصدي قاعده‌مند و روش‌هاي تخصصي بر توان هنر و هنرمندان بيفزايند. دو ديگر آنکه در طول چند دهه و رشد شمار هنرمندان الگوهاي اقتصادي نو و به‌روز و متناسب با مقتضيات زمان و مکان شکل نگرفته‌اند و محدوديت راه‌هاي تحصيل درآمد (که در بسياري موارد حداقلي است) در چنين دشواري‌هایی به شدت آسيب‌پذير است و از تاب‌آوري اهل هنر مي‌کاهد. موضوع روشني است که هنر ضرورت است نه تجمل و حاصل آن چندان متنوع و مؤثر که بايد سازمان‌ها و سامان‌ها در مطالعه و تمهيد آن عزمي جزم داشته باشند. و نهايتا آنکه کرونا (يا هر مهاجم ديگري) فرياد فضيلت هنرمنداني است که از دستگاه‌ها و ساختارهاي مختلف که قدر و قيمت هنر و لزوم و ضرورتش را مي‌شناسند با التفات ويژه، خود را در خوش‌احوالي هنر و هنرمندان سهيم کنند. چراکه در شرايط فعلي تمامي اعتبارات سالانه حوزه تخصصي هنر رافع خسارات پايه‌اي نخواهد بود. اينک مجال مغتنمي است که به ستايش مشارکت جوانمردانه هنرمندان و مواجهه خلاق و اثربخش با بلاي بنيادافکن اين بيماري، مسئولان و هنرمندان در کنار يکديگر و با تعاملي سازنده مسائل پيش‌گفته را با روحيه سازندگي و اخلاق‌مداري در دو مسير کوتاه‌مدت و بلندمدت به مقصدي شايسته برسانند.

سيدمحمدمجتبي حسيني، معاون هنري: اين روزها، انسان آزموده به آزمون دشوارتري مبتلاست. رنجي که به عتاب طبيعت، متولد شده است و ضحاک‌وار جز به زجر و زحمت انسان، رضا نمي‌دهد. ايلغار ناباوري است که مي‌خروشد و مي‌خراشد و در اين معرکه نابرابر جز دانايي، دوا و درماني نيست. چه بسيار که در کمين کرونا از اسب افتاديم اما دل خوش داشتيم که در سايه و سپر سربازان سلامت، از اصل نخواهيم افتاد. آموزگاراني رئوف که به نجات ديگري، از پا و نفس افتادند اما کوتاه نيامدند از عافيت و صحت مردمان، بال به بال خويش سلامت‌جوي هم‌نوعان شدند و خورشيدوار، بيداري و هوشياري را در تاريکي و ترس مژده دادند و الهام‌بخش شدند. هنرمندان نيز مسئولانه از جمله رهنورداني شدند که سنگ سختي‌ها و صعوبت اين ميدان را به گهر هنر و به بضاعت خويش از پيش پاي خلق برچيدند و به سخاوت، سفره سعي گشودند تا در اوقات دورباش‌ها و ايام اجتناب، ارزش‌افزوده‌اي در جنب مراقبت‌ها و مراعات شهروندان بيافرينند. به روشناي هنر بايدهاي بهداشتي و باورهاي پزشکي ترويج شد و مجاهدان هنر با نقل مکان از صحنه‌ها و استيج‌ها و سينماها و گالري‌ها به قاب شبکه‌ها و رسانه‌هاي برخط، نشاط مردم را در مقام يک فريضه به جاي آوردند. هنرمندان همه اندوخته‌ها‌ي خود را خرج خلوت‌ماندن خيابان‌ها و تاب‌آوري خانه‌نشينان کردند و چه وقت‌ها که سکوت هولناک کوچه‌اي و محله‌اي به نغمه و نوايي با اميدواري به حرف مي‌آمد و شادماني جمعي مردمان در پنجره‌ها مرهمي بر دردهاي دوري مي‌شد. صحنه‌هاي سليمي به خلاقيت خلق شد که دست و دل اهالي هنر، سرگرم دوخت و دوز ماسک و تدارک مايحتاج مراقبت و مراعات مردم شد. رسانه‌هاي مجازي زادگاه توليداتي شد که مقصد رقابت خويش را خدمت و خوش‌احوالي مردم رقم زده بودند. همتي سزاوار که مصداق چراغ خانه خويش را خرج همسايه کردن شد. هنرمندان، هيچ در اين هجوم کم نگذاشتند و در آرزوي التيام آلام، خم به ابرو نياوردند، جماعتي جانباز که خود از زيان‌ديدگان جدي و متضرران مظلوم قرنطينه به ناگزير بودند. از کرناي کرونا، آواي ناپايداري معيشت و ناگواري وضعيت حمايتي هنرمندان برخاست و فقدان شموليت قوانين کار در تعريف مشاغل هنري و گزاره‌هاي غرامت‌بخش تأمين اجتماعي و برخورداري از بيمه بي‌کاري را، مکررا يادآوري کرد. خاصه در اين سال‌ها که رغبت و التفات مردمي به هنر موجب رشد چشمگير و فراواني هنرمندان شده و فعاليت اين جامعه شريف حتما نيازمند وجود قوانين مناسب و مقررات کارآمد و رفتارهاي جمعي سامان‌يافته است؛ از گفت‌وگوهاي برآمده از احترام و خرد تا تعامل و تفاهم با تمام دستگاه‌هايي که در اين عرصه نقش دارند. دستگاه‌هايي که به معاضدت مي‌توانند با تمرکز اداري، تجميع نظارتي و تصدي قاعده‌مند و روش‌هاي تخصصي بر توان هنر و هنرمندان بيفزايند. دو ديگر آنکه در طول چند دهه و رشد شمار هنرمندان الگوهاي اقتصادي نو و به‌روز و متناسب با مقتضيات زمان و مکان شکل نگرفته‌اند و محدوديت راه‌هاي تحصيل درآمد (که در بسياري موارد حداقلي است) در چنين دشواري‌هایی به شدت آسيب‌پذير است و از تاب‌آوري اهل هنر مي‌کاهد. موضوع روشني است که هنر ضرورت است نه تجمل و حاصل آن چندان متنوع و مؤثر که بايد سازمان‌ها و سامان‌ها در مطالعه و تمهيد آن عزمي جزم داشته باشند. و نهايتا آنکه کرونا (يا هر مهاجم ديگري) فرياد فضيلت هنرمنداني است که از دستگاه‌ها و ساختارهاي مختلف که قدر و قيمت هنر و لزوم و ضرورتش را مي‌شناسند با التفات ويژه، خود را در خوش‌احوالي هنر و هنرمندان سهيم کنند. چراکه در شرايط فعلي تمامي اعتبارات سالانه حوزه تخصصي هنر رافع خسارات پايه‌اي نخواهد بود. اينک مجال مغتنمي است که به ستايش مشارکت جوانمردانه هنرمندان و مواجهه خلاق و اثربخش با بلاي بنيادافکن اين بيماري، مسئولان و هنرمندان در کنار يکديگر و با تعاملي سازنده مسائل پيش‌گفته را با روحيه سازندگي و اخلاق‌مداري در دو مسير کوتاه‌مدت و بلندمدت به مقصدي شايسته برسانند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها