|

چالشي جدي براي هيئت‌مديره فعلي خانه تئاتر

مجيد گياه‌چي

در جهان متمدن امروز، در اهميت و ضرورت شکل‌گيري، تقويت و گسترش نهادها و تشکل‌ها و فعاليت‌هاي صنفي و مدني، به‌ دلايل فراوان که موضوع اين نوشته نيست، کمترين ترديدي وجود ندارد.

يکي از شاخص‌هاي اصلي و مهم تشخيص سلامت، روزآمدي و مردمي‌بودن دولت و حاکميت سياسي، کميت و کيفيت تشکل‌ها و نهادهاي مردمي و صنفي و قدرت آنها در به‌چالش‌کشيدن قدرت مرکزي و تأثيرگذاري بر فرايندهاي تصميم‌‌سازي و تصميم‌گيري‌ است.
حتي در جوامع در‌حال‌توسعه يا جوامعي که مانند ايران سنت در آنها ريشه‌هاي عميقي دارد و يک مخالفت درازمدت و ترديد و بدبيني تاريخي نسبت به نهادهاي مدني و صنفي نزد صاحبان قدرت‌ وجود دارد، با وجود تمام مقاومت‌ها و کارشکني‌ها، به ‌نظر مي‌رسد از پذيرفتن اين نهادها گريزي نيست و به‌تأخير‌انداختن پذيرش و مشروعيت‌دادن به اين نهادها، جز تعميق و افزايش هزينه‌ها و صدمات اجتماعي، در نهايت نتيجه‌اي در‌بر ندارد.
همچنان ‌که مقاومت‌ها در برابر ديگر پديده‌هاي نوظهور و پذيرفته‌شده جهاني، آن‌هم در عصر ارتباطات، با صرف هزينه‌هاي بي‌نتيجه و بدون ‌ثمر فراوان، عاقبتي جز تسليم و پذيرش نداشته و نخواهد داشت و عاقلانه‌تر و کم‌هزينه‌تر است که به‌جاي پذيرش تحميلي و توأم با سختي، نارضايتي و اجباري امور در وضعيت‌هايي نامناسب، روش‌هايي به‌موقع، معقولانه‌تر و مناسب‌تر براي بومي‌کردن اين‌گونه درهم‌آميختگي‌ها، همزيستي‌ها و ادغام‌هاي اجتماعي گريزناپذير، در تناسب با بنيان‌هاي فرهنگي‌مان بيابيم.
بروز بحران‌هاي ملي يا جهاني مانند کرونا، حتي بيش از پيش اهميت و ضرورت وجود و نقش تشکل‌هاي صنفي و مدني را يادآور مي‌شود؛ آنجا که قدرت‌ها بر اثر گستردگي بحران، توان اعمال مديريت مستقيم بر تمام بخش‌هاي متأثر از بحران‌هاي فراگير را ندارند و اين نوع نهادها مي‌توانند ياري‌گر و همراه قدرت در کنترل مناسب‌تر تأثيرات هر بحران‌ باشند.‌ از سوي ديگر، اين نوع بحران‌ها، به ذي‌نفعان هر صنف و جامعه کوچک مدني هم به ‌شکلي مؤکد يادآوري مي‌کنند که براي پيگيري حقوق و توقعات‌شان، هيچ راه و چاره‌اي جز تشکل‌يابي صنفي و مدني براي داشتن صدايي قدرتمندتر که تازه آن هم تنها شايد به گوش و نتيجه‌اي برسد، وجود ندارد.در حوزه تئاتر، تلاش‌هاي متعددي براي تشکل‌يابي هنرمندان تئاتر انجام شده که عموما عقيم و متوقف مانده است و شايد با وجود تمام انتقادهاي بجاي موجود، تنها نهاد شبه‌صنفي اندکي ريشه‌دار و حداقل به ‌شکل نسبي مؤثر، تشکل خانه تئاتر است.بروز بحراني مانند کرونا که تأثيری عميق و شديد بر تئاتر گذاشته و ممکن است به ‌شکلي بسيار خطرناک، بر بقا و چگونگي استمرار، ارائه‌ و عرضه اين هنر اثر بگذارد، اهميتي مضاعف به نحوه و چگونگي فعاليت و عملکرد اين نهاد داده است؛ اما اين اهميت هم‌زمان با موقعيتي شده که اين نهاد با موضوع و چالش تازه‌اي روبه‌روست که موضوع اصلي اين نوشته است.مطابق ماده ۲۱ اساسنامه خانه تئاتر، مدت زمان قانوني فعاليت هر هيئت‌مديره «دو سال» تعيين شده است که در تاريخ ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ به پايان مي‌رسد.بر مبناي آخرين آيين‌نامه مصوب انتخابات خانه تئاتر، لازم است «۳۰ روز پيش از پايان مدت دو سال از برگزاري آخرين انتخابات»، دعوت به انتخابات انجام شود (يعني در تاريخ ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹)؛ در‌حالي‌که اين تاريخ به پايان رسيده و هنوز حتي مقدمات برگزاري انتخابات فراهم نشده و به‌طور‌کلي به‌ نظر نمي‌رسد از سوي هيئت‌مديره فعلي، توجه و دغدغه‌اي دراين‌باره احساس شده و وجود داشته باشد.حتي پيش از انتخابات سال ۱۳۹۷، موضوع آيين‌نامه انتخابات و نحوه برگزاري آن، محل انتقاد و طرح پرسش‌ها و بحث‌هاي فراوان بود؛ تا‌جايي‌که منجر به جمع‌آوري طوماري از سوی هنرمندان تئاتر شد که هم منجر به عقب‌نشيني هيئت‌مديره وقت شد و هم منجر به آنکه تقريبا همه کانديداها و از‌جمله کساني که به هيئت‌مديره مرکزي راه يافتند، وعده تغيير و اصلاح آيين‌نامه انتخابات را بدهند؛ اتفاقي که با گذشت مدت درخور ‌توجه دو سال، کوچک‌ترين سرانجامي نيافت و هيچ خبر تازه‌اي از تغيير در آيين‌نامه اطلاع‌رساني نشد. بنابراين بدون ‌شک گام نخست در برگزاري انتخابات سالم و‌ دور از اعتراض‌هايي که منطقي هم به‌ نظر مي‌رسند، آن است که اين خانه هر اصلاح لازمي به‌منظور شفاف‌سازي و اعتمادسازي لازم را به‌سرعت و فوريت انجام‌ داده و آيين‌نامه مصوب نهايي را در اسرع وقت اطلاع‌رساني کند.اما مشکل بزرگ ديگر براي برگزاري انتخابات، با توجه به شرايط ويژه فعلي، ممنوعيت برگزاري تجمعات است که به‌ نظر نمي‌رسد حداقل تا پايان بهار و حتي شايد تا پايان سال، اين ممنوعيت برطرف نشود.از سوي ديگر، حتي در صورت رفع چنين ممنوعيتي و گذشته از ضرورت توجه به موارد احتياطي، با توجه به کميت کنوني اعضا، پيش‌بيني محل مناسب برگزاري انتخابات به ‌شکل سنتي‌اش که رأي‌گيري حضوري در انتهاي برگزاري يک جلسه بود، بسيار دشوار و حتي ناممکن به‌ نظر مي‌رسد.اطلاع‌رساني‌هاي انجام‌شده از سوی خانه تئاتر حاکي از آن است که به‌تازگي در اين خانه‌ زيرساخت‌هاي برگزاري انتخابات به ‌طريق الکترونيکي ايجاد شده است که با پيش‌بيني مواردي که تضمين‌کننده صحت انتخابات باشد و جلب اعتماد اعضا و کانديداها، به ‌نظر چاره‌اي جز برگزاري انتخابات به‌ صورت الکترونيکي وجود نخواهد داشت.در چنين صورتي، لازم خواهد بود در تنظيم آيين‌نامه اين موضوع مرکز توجه قرار داده شود و متناسب با چنين شکلي از برگزاري انتخابات، تمام موارد احتمالي و لازم پيش‌بيني شود.با توجه به شرايط بحراني پيش‌آمده، علي‌رغم تمام نااميدي‌ها و نارضايتي‌ها از نقشي که خانه تئاتر تاکنون و در طول تمام اين دو دهه (با وجود همه فراز و فرودها و تلاش‌هاي انجام‌شده) ايفا کرده است، به‌ نظر مي‌رسد و اميد مي‌رود نقش اين خانه‌، تنها در سرنوشت اعضاي نسبتا معدود آن يا در گستره‌اي وسيع‌تر تئاتر در تهران، خلاصه و محدود نشود و اين اميد و احتمال به ‌شکلي بالقوه وجود دارد که اين خانه همچنان ‌که در اساسنامه‌اش هم پيش‌بيني شده است، بر سرنوشت کل تئاتر کشور اثرگذار باشد.
با چنين احتمال و چشم‌داشتي است که به موضوع انتخابات خانه تئاتر توجه شده و اميد مي‌رود هيئت‌مديره فعلي اين خانه بتواند وظايف خود را به‌درستي به انجام رسانده و ترتيبات برگزاري انتخاباتي سالم و مناسب را فراهم آورد تا نمايندگاني شايسته و برخوردار از پشتوانه رأي اکثريت هنرمندان تئاتر، بتوانند نه‌تنها اعضا يا هنرمندان تئاتر فعال در تهران، بلکه تمامي جامعه تئاتر ايران را در اين شرايط خطير و بي‌سابقه نمايندگي کرده و حقوق و توقعات آنان را تا حصول نتايج لازم پيگيري کنند.

در جهان متمدن امروز، در اهميت و ضرورت شکل‌گيري، تقويت و گسترش نهادها و تشکل‌ها و فعاليت‌هاي صنفي و مدني، به‌ دلايل فراوان که موضوع اين نوشته نيست، کمترين ترديدي وجود ندارد.

يکي از شاخص‌هاي اصلي و مهم تشخيص سلامت، روزآمدي و مردمي‌بودن دولت و حاکميت سياسي، کميت و کيفيت تشکل‌ها و نهادهاي مردمي و صنفي و قدرت آنها در به‌چالش‌کشيدن قدرت مرکزي و تأثيرگذاري بر فرايندهاي تصميم‌‌سازي و تصميم‌گيري‌ است.
حتي در جوامع در‌حال‌توسعه يا جوامعي که مانند ايران سنت در آنها ريشه‌هاي عميقي دارد و يک مخالفت درازمدت و ترديد و بدبيني تاريخي نسبت به نهادهاي مدني و صنفي نزد صاحبان قدرت‌ وجود دارد، با وجود تمام مقاومت‌ها و کارشکني‌ها، به ‌نظر مي‌رسد از پذيرفتن اين نهادها گريزي نيست و به‌تأخير‌انداختن پذيرش و مشروعيت‌دادن به اين نهادها، جز تعميق و افزايش هزينه‌ها و صدمات اجتماعي، در نهايت نتيجه‌اي در‌بر ندارد.
همچنان ‌که مقاومت‌ها در برابر ديگر پديده‌هاي نوظهور و پذيرفته‌شده جهاني، آن‌هم در عصر ارتباطات، با صرف هزينه‌هاي بي‌نتيجه و بدون ‌ثمر فراوان، عاقبتي جز تسليم و پذيرش نداشته و نخواهد داشت و عاقلانه‌تر و کم‌هزينه‌تر است که به‌جاي پذيرش تحميلي و توأم با سختي، نارضايتي و اجباري امور در وضعيت‌هايي نامناسب، روش‌هايي به‌موقع، معقولانه‌تر و مناسب‌تر براي بومي‌کردن اين‌گونه درهم‌آميختگي‌ها، همزيستي‌ها و ادغام‌هاي اجتماعي گريزناپذير، در تناسب با بنيان‌هاي فرهنگي‌مان بيابيم.
بروز بحران‌هاي ملي يا جهاني مانند کرونا، حتي بيش از پيش اهميت و ضرورت وجود و نقش تشکل‌هاي صنفي و مدني را يادآور مي‌شود؛ آنجا که قدرت‌ها بر اثر گستردگي بحران، توان اعمال مديريت مستقيم بر تمام بخش‌هاي متأثر از بحران‌هاي فراگير را ندارند و اين نوع نهادها مي‌توانند ياري‌گر و همراه قدرت در کنترل مناسب‌تر تأثيرات هر بحران‌ باشند.‌ از سوي ديگر، اين نوع بحران‌ها، به ذي‌نفعان هر صنف و جامعه کوچک مدني هم به ‌شکلي مؤکد يادآوري مي‌کنند که براي پيگيري حقوق و توقعات‌شان، هيچ راه و چاره‌اي جز تشکل‌يابي صنفي و مدني براي داشتن صدايي قدرتمندتر که تازه آن هم تنها شايد به گوش و نتيجه‌اي برسد، وجود ندارد.در حوزه تئاتر، تلاش‌هاي متعددي براي تشکل‌يابي هنرمندان تئاتر انجام شده که عموما عقيم و متوقف مانده است و شايد با وجود تمام انتقادهاي بجاي موجود، تنها نهاد شبه‌صنفي اندکي ريشه‌دار و حداقل به ‌شکل نسبي مؤثر، تشکل خانه تئاتر است.بروز بحراني مانند کرونا که تأثيری عميق و شديد بر تئاتر گذاشته و ممکن است به ‌شکلي بسيار خطرناک، بر بقا و چگونگي استمرار، ارائه‌ و عرضه اين هنر اثر بگذارد، اهميتي مضاعف به نحوه و چگونگي فعاليت و عملکرد اين نهاد داده است؛ اما اين اهميت هم‌زمان با موقعيتي شده که اين نهاد با موضوع و چالش تازه‌اي روبه‌روست که موضوع اصلي اين نوشته است.مطابق ماده ۲۱ اساسنامه خانه تئاتر، مدت زمان قانوني فعاليت هر هيئت‌مديره «دو سال» تعيين شده است که در تاريخ ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ به پايان مي‌رسد.بر مبناي آخرين آيين‌نامه مصوب انتخابات خانه تئاتر، لازم است «۳۰ روز پيش از پايان مدت دو سال از برگزاري آخرين انتخابات»، دعوت به انتخابات انجام شود (يعني در تاريخ ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹)؛ در‌حالي‌که اين تاريخ به پايان رسيده و هنوز حتي مقدمات برگزاري انتخابات فراهم نشده و به‌طور‌کلي به‌ نظر نمي‌رسد از سوي هيئت‌مديره فعلي، توجه و دغدغه‌اي دراين‌باره احساس شده و وجود داشته باشد.حتي پيش از انتخابات سال ۱۳۹۷، موضوع آيين‌نامه انتخابات و نحوه برگزاري آن، محل انتقاد و طرح پرسش‌ها و بحث‌هاي فراوان بود؛ تا‌جايي‌که منجر به جمع‌آوري طوماري از سوی هنرمندان تئاتر شد که هم منجر به عقب‌نشيني هيئت‌مديره وقت شد و هم منجر به آنکه تقريبا همه کانديداها و از‌جمله کساني که به هيئت‌مديره مرکزي راه يافتند، وعده تغيير و اصلاح آيين‌نامه انتخابات را بدهند؛ اتفاقي که با گذشت مدت درخور ‌توجه دو سال، کوچک‌ترين سرانجامي نيافت و هيچ خبر تازه‌اي از تغيير در آيين‌نامه اطلاع‌رساني نشد. بنابراين بدون ‌شک گام نخست در برگزاري انتخابات سالم و‌ دور از اعتراض‌هايي که منطقي هم به‌ نظر مي‌رسند، آن است که اين خانه هر اصلاح لازمي به‌منظور شفاف‌سازي و اعتمادسازي لازم را به‌سرعت و فوريت انجام‌ داده و آيين‌نامه مصوب نهايي را در اسرع وقت اطلاع‌رساني کند.اما مشکل بزرگ ديگر براي برگزاري انتخابات، با توجه به شرايط ويژه فعلي، ممنوعيت برگزاري تجمعات است که به‌ نظر نمي‌رسد حداقل تا پايان بهار و حتي شايد تا پايان سال، اين ممنوعيت برطرف نشود.از سوي ديگر، حتي در صورت رفع چنين ممنوعيتي و گذشته از ضرورت توجه به موارد احتياطي، با توجه به کميت کنوني اعضا، پيش‌بيني محل مناسب برگزاري انتخابات به ‌شکل سنتي‌اش که رأي‌گيري حضوري در انتهاي برگزاري يک جلسه بود، بسيار دشوار و حتي ناممکن به‌ نظر مي‌رسد.اطلاع‌رساني‌هاي انجام‌شده از سوی خانه تئاتر حاکي از آن است که به‌تازگي در اين خانه‌ زيرساخت‌هاي برگزاري انتخابات به ‌طريق الکترونيکي ايجاد شده است که با پيش‌بيني مواردي که تضمين‌کننده صحت انتخابات باشد و جلب اعتماد اعضا و کانديداها، به ‌نظر چاره‌اي جز برگزاري انتخابات به‌ صورت الکترونيکي وجود نخواهد داشت.در چنين صورتي، لازم خواهد بود در تنظيم آيين‌نامه اين موضوع مرکز توجه قرار داده شود و متناسب با چنين شکلي از برگزاري انتخابات، تمام موارد احتمالي و لازم پيش‌بيني شود.با توجه به شرايط بحراني پيش‌آمده، علي‌رغم تمام نااميدي‌ها و نارضايتي‌ها از نقشي که خانه تئاتر تاکنون و در طول تمام اين دو دهه (با وجود همه فراز و فرودها و تلاش‌هاي انجام‌شده) ايفا کرده است، به‌ نظر مي‌رسد و اميد مي‌رود نقش اين خانه‌، تنها در سرنوشت اعضاي نسبتا معدود آن يا در گستره‌اي وسيع‌تر تئاتر در تهران، خلاصه و محدود نشود و اين اميد و احتمال به ‌شکلي بالقوه وجود دارد که اين خانه همچنان ‌که در اساسنامه‌اش هم پيش‌بيني شده است، بر سرنوشت کل تئاتر کشور اثرگذار باشد.
با چنين احتمال و چشم‌داشتي است که به موضوع انتخابات خانه تئاتر توجه شده و اميد مي‌رود هيئت‌مديره فعلي اين خانه بتواند وظايف خود را به‌درستي به انجام رسانده و ترتيبات برگزاري انتخاباتي سالم و مناسب را فراهم آورد تا نمايندگاني شايسته و برخوردار از پشتوانه رأي اکثريت هنرمندان تئاتر، بتوانند نه‌تنها اعضا يا هنرمندان تئاتر فعال در تهران، بلکه تمامي جامعه تئاتر ايران را در اين شرايط خطير و بي‌سابقه نمايندگي کرده و حقوق و توقعات آنان را تا حصول نتايج لازم پيگيري کنند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها