|

وعده عمل‌نشده

علی مغازه‌ای

بیش از سه ماه است که یک وعده‌ دولتی بی‌نتیجه مانده است. سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در این‌سو و انجمن‌های صنفی و خانه‌های مختلف هنری که متشکل از هنرمندان موسیقی، سینما، تئاتر، خوشنویسی، تجسمی و بسیاری دیگر در سوی دیگرش. وعده‌ای که در دالان‌های اداری مابین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ادارات و مؤسسات تابعه در یک‌سو و وزارت تعاون و رفاه و سازمان تأمین اجتماعی در دیگر سوی آن باقی مانده است. وعده‌ای معطوف به کاغذبازی و صرف انرژی و منابع مالی و کاری برای تشکیل جلسات گروه‌ها و‌ شاید کارگروه‌های تخصصی در جریان است. بر این رفتن‌وآمدن‌ها باید سازمان‌های دیگری از دولت تا نهادهای فرهنگی، هنری بخش غیردولتی را هم افزود؛ فرایندی که در انتهای راه دو سر دارد؛ نهاد دولت و هنرمند؛ دولتی که مسئول است و باید پاسخ‌گو باشد و هنرمندی که مورد آسیبی اجتماعی- اقتصادی قرار گرفته است. اوایل اسفند ۹۸ چند روز پس از تعطیلی تمام فعالیت‌های هنری و آموزشی موسیقی در سرتاسر کشور بر اثر ورود و گسترش ویروس کرونا، «انجمن صنفی هنرمندان موسیقی ایران» پیشنهادی به دولت ارائه کرد که حداقل تقاضای صنفی هنرمندان موسیقی را در خود داشت؛ پذیرش پرداخت سهم سرانه‌ بیمه‌ هنرمندان توسط دولت. این درخواست توسط چند نهاد دیگر هنری از جمله خانه‌ موسیقی مورد توجه قرار گرفته و در نهایت مدیرعامل خانه‌ موسیقی که هم‌زمان عضو هیئت‌مدیره‌ صندوق اعتباری هنر نیز هست، در روزهای پایانی اسفندماه از تصویب و تأیید پرداخت حق سرانه‌ بیمه‌ هنرمندان عضو صندوق اعتباری هنر خبر داد. تا اواسط نیمه‌ دوم فروردین هیچ‌گونه شواهدی از تأیید این خبر منتشر نشد تا آنکه در روز ۲۵ فروردین، رئیس صندوق اعتباری هنر در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا تقریبا در خلاف صحبت‌های مدیرعامل خانه‌ موسیقی از نبود هرگونه تصمیم یا مصوبه‌ای درخصوص پرداخت سه‌ماه سهم بیمه‌ هنرمندان صحبت کرد. دو روز بعد خانه‌ موسیقی خبری انتشار داد که هنرمندان نسبت به دریافت فیش حق بیمه‌ فروردین ۹۹ از شعب بیمه اقدام کنند، ولی وجه آن را واریز نکنند‌. در این مرحله کار به جایی رسید که خانه‌ تئاتر با صدور اطلاعیه‌ای رسما از اعضای خود خواست که نسبت به واریز سهم بیمه‌ خود به منظور پیشگیری از قطع بیمه‌ خود و خانواده‌ خود اقدام کنند. چند روزی در بلاتکلیفی سپری شد تا آنکه مدیرعامل صندوق اعتباری این‌بار در تاریخ پنجم اردیبهشت در گفت‌وگو با روزنامه‌ «شرق» از قطعی‌شدن این موضوع خبر داد با این توضیح که دفترچه‌های بیمه‌ هنرمندان تا ۳۱ خرداد اعتبار دارد؛ به این معنا که لازم نیست هنرمندان سهم سه‌ماهه‌ نخست را به حساب تأمین اجتماعی واریز کنند. می‌دانیم قراردادهای بیمه‌ای در صورت پرداخت‌نشدن سهم سرانه حتی یک روز بیش از سه ماه به طور خودکار و بدون اغماض باطل می‌شوند. اما مراجعات تمامی هنرمندان به ادارات و شعب بیمه‌ای در سراسر کشور از نبود هرگونه دستور و بخشنامه‌ اجرائی در این زمینه بی‌پاسخ و بی‌حاصل بود. داستان بالا گرفته و موجب افزایش نگرانی شد. پیگیری‌های صنفی بالا‌ گرفت تا بار دیگر مدیرعامل صندوق اعتباری هنر که بسیار هم برای تحقق آن در تلاش و تقلا بود، با جزئیات بیشتر از جلسه‌ هیئت‌مدیره‌ صندوق در حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور جهانگیری، معاون ریاست‌جمهوری و تصویب پرداخت ۳۵ هزار هنرمند به ارزش حدود ۳۵ میلیارد خبر داد. این خبر عصر روز ۲۰ اردیبهشت در سایت وزارت فرهنگ و ارشاد منتشر شد. اما با وجود چنین جلسه‌ مهمی که در سطوح عالی دولتی به مصوبه‌ای مهم انجامید، امروز در زمان نگارش این یادداشت که روز ۲۰ خرداد است، همچنان سازمان بیمه‌ تأمین اجتماعی و ‌شعب بیمه‌ای آن سازمان در سرتاسر کشور نسبت به اجرای آن هیچ اقدامی صورت نداده‌اند.

به‌واقع امروز مقصر کیست؟
آیا امروز هنرمند این کشور حق ندارد به هیچ وعده و هیچ قول‌وقراری اعتماد نکرده و برای همیشه از تمام مدیران و ‌مسئولان دولتی قطع امید و ارتباط کند؟
امروز جامعه‌ هنری ایران درمانده از رسیدن به حداقل حمایتی که بارها در مصاحبه‌ها و ‌اخبار متعدد و مختلف بر اجزای آن تأکید شده، حق ندارد بگوید اگر ما را به حال خود بگذارید، بهتر است؟ نوشداروی پس از مرگ سهراب نه در اساطیر که در زندگی امروز ما به وضوح در خانه‌های ۳۵ هزار هنرمند (طبق آمار صندوق اعتباری هنر) در حال وقوع است. امروز تبعات قطع بیمه‌ یک شهروند ایرانی و تلاش برای برقراری مجدد آن بدون اغراق کم از رفتن به جبهه‌ جنگ نیست. همچنان‌که نگارنده در سال ۸۲ دچار این بلا شد و هنوز تحت پوشش بیمه قرار نگرفته است. لازم نیست به آقایان مدیر یادآوری کنیم که اگر قرار است کاری برای حمایت از شهروندان هنرمند که ماه‌ها درآمدشان به علت پروتکل‌های بهداشتی قطع شده بود صورت بگیرد، باید به‌هنگام باشد و نه پس از خانه‌خرابیِ کلبه‌ امیدی که برایشان ساختید و امروز در حال نابودی است. اگر ضربه‌ آخر بر دیوار بلند بی‌اعتمادی جامعه‌ هنری، به‌خصوص هنرمندان موسیقی فرود آید، ویرانی این دیوار را تاریخ جهان داوری خواهد کرد.

بیش از سه ماه است که یک وعده‌ دولتی بی‌نتیجه مانده است. سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در این‌سو و انجمن‌های صنفی و خانه‌های مختلف هنری که متشکل از هنرمندان موسیقی، سینما، تئاتر، خوشنویسی، تجسمی و بسیاری دیگر در سوی دیگرش. وعده‌ای که در دالان‌های اداری مابین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ادارات و مؤسسات تابعه در یک‌سو و وزارت تعاون و رفاه و سازمان تأمین اجتماعی در دیگر سوی آن باقی مانده است. وعده‌ای معطوف به کاغذبازی و صرف انرژی و منابع مالی و کاری برای تشکیل جلسات گروه‌ها و‌ شاید کارگروه‌های تخصصی در جریان است. بر این رفتن‌وآمدن‌ها باید سازمان‌های دیگری از دولت تا نهادهای فرهنگی، هنری بخش غیردولتی را هم افزود؛ فرایندی که در انتهای راه دو سر دارد؛ نهاد دولت و هنرمند؛ دولتی که مسئول است و باید پاسخ‌گو باشد و هنرمندی که مورد آسیبی اجتماعی- اقتصادی قرار گرفته است. اوایل اسفند ۹۸ چند روز پس از تعطیلی تمام فعالیت‌های هنری و آموزشی موسیقی در سرتاسر کشور بر اثر ورود و گسترش ویروس کرونا، «انجمن صنفی هنرمندان موسیقی ایران» پیشنهادی به دولت ارائه کرد که حداقل تقاضای صنفی هنرمندان موسیقی را در خود داشت؛ پذیرش پرداخت سهم سرانه‌ بیمه‌ هنرمندان توسط دولت. این درخواست توسط چند نهاد دیگر هنری از جمله خانه‌ موسیقی مورد توجه قرار گرفته و در نهایت مدیرعامل خانه‌ موسیقی که هم‌زمان عضو هیئت‌مدیره‌ صندوق اعتباری هنر نیز هست، در روزهای پایانی اسفندماه از تصویب و تأیید پرداخت حق سرانه‌ بیمه‌ هنرمندان عضو صندوق اعتباری هنر خبر داد. تا اواسط نیمه‌ دوم فروردین هیچ‌گونه شواهدی از تأیید این خبر منتشر نشد تا آنکه در روز ۲۵ فروردین، رئیس صندوق اعتباری هنر در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا تقریبا در خلاف صحبت‌های مدیرعامل خانه‌ موسیقی از نبود هرگونه تصمیم یا مصوبه‌ای درخصوص پرداخت سه‌ماه سهم بیمه‌ هنرمندان صحبت کرد. دو روز بعد خانه‌ موسیقی خبری انتشار داد که هنرمندان نسبت به دریافت فیش حق بیمه‌ فروردین ۹۹ از شعب بیمه اقدام کنند، ولی وجه آن را واریز نکنند‌. در این مرحله کار به جایی رسید که خانه‌ تئاتر با صدور اطلاعیه‌ای رسما از اعضای خود خواست که نسبت به واریز سهم بیمه‌ خود به منظور پیشگیری از قطع بیمه‌ خود و خانواده‌ خود اقدام کنند. چند روزی در بلاتکلیفی سپری شد تا آنکه مدیرعامل صندوق اعتباری این‌بار در تاریخ پنجم اردیبهشت در گفت‌وگو با روزنامه‌ «شرق» از قطعی‌شدن این موضوع خبر داد با این توضیح که دفترچه‌های بیمه‌ هنرمندان تا ۳۱ خرداد اعتبار دارد؛ به این معنا که لازم نیست هنرمندان سهم سه‌ماهه‌ نخست را به حساب تأمین اجتماعی واریز کنند. می‌دانیم قراردادهای بیمه‌ای در صورت پرداخت‌نشدن سهم سرانه حتی یک روز بیش از سه ماه به طور خودکار و بدون اغماض باطل می‌شوند. اما مراجعات تمامی هنرمندان به ادارات و شعب بیمه‌ای در سراسر کشور از نبود هرگونه دستور و بخشنامه‌ اجرائی در این زمینه بی‌پاسخ و بی‌حاصل بود. داستان بالا گرفته و موجب افزایش نگرانی شد. پیگیری‌های صنفی بالا‌ گرفت تا بار دیگر مدیرعامل صندوق اعتباری هنر که بسیار هم برای تحقق آن در تلاش و تقلا بود، با جزئیات بیشتر از جلسه‌ هیئت‌مدیره‌ صندوق در حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور جهانگیری، معاون ریاست‌جمهوری و تصویب پرداخت ۳۵ هزار هنرمند به ارزش حدود ۳۵ میلیارد خبر داد. این خبر عصر روز ۲۰ اردیبهشت در سایت وزارت فرهنگ و ارشاد منتشر شد. اما با وجود چنین جلسه‌ مهمی که در سطوح عالی دولتی به مصوبه‌ای مهم انجامید، امروز در زمان نگارش این یادداشت که روز ۲۰ خرداد است، همچنان سازمان بیمه‌ تأمین اجتماعی و ‌شعب بیمه‌ای آن سازمان در سرتاسر کشور نسبت به اجرای آن هیچ اقدامی صورت نداده‌اند.

به‌واقع امروز مقصر کیست؟
آیا امروز هنرمند این کشور حق ندارد به هیچ وعده و هیچ قول‌وقراری اعتماد نکرده و برای همیشه از تمام مدیران و ‌مسئولان دولتی قطع امید و ارتباط کند؟
امروز جامعه‌ هنری ایران درمانده از رسیدن به حداقل حمایتی که بارها در مصاحبه‌ها و ‌اخبار متعدد و مختلف بر اجزای آن تأکید شده، حق ندارد بگوید اگر ما را به حال خود بگذارید، بهتر است؟ نوشداروی پس از مرگ سهراب نه در اساطیر که در زندگی امروز ما به وضوح در خانه‌های ۳۵ هزار هنرمند (طبق آمار صندوق اعتباری هنر) در حال وقوع است. امروز تبعات قطع بیمه‌ یک شهروند ایرانی و تلاش برای برقراری مجدد آن بدون اغراق کم از رفتن به جبهه‌ جنگ نیست. همچنان‌که نگارنده در سال ۸۲ دچار این بلا شد و هنوز تحت پوشش بیمه قرار نگرفته است. لازم نیست به آقایان مدیر یادآوری کنیم که اگر قرار است کاری برای حمایت از شهروندان هنرمند که ماه‌ها درآمدشان به علت پروتکل‌های بهداشتی قطع شده بود صورت بگیرد، باید به‌هنگام باشد و نه پس از خانه‌خرابیِ کلبه‌ امیدی که برایشان ساختید و امروز در حال نابودی است. اگر ضربه‌ آخر بر دیوار بلند بی‌اعتمادی جامعه‌ هنری، به‌خصوص هنرمندان موسیقی فرود آید، ویرانی این دیوار را تاریخ جهان داوری خواهد کرد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها