مأمور، معذور نیست
ابراهیم ایوبی. وکیل دادگستری
این هفته فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن فردی در خیابان با دستبند به ستونی زنجیر شده و مأمور انتظامی در مواجهه با او از اسپری فلفل و شوکر استفاده میکند. خلاصه ماجرا از زبان مقامات استان خراسان رضوی از این قرار است: فردی به نام «مهرداد سپهری» به شهرک حجت، محل زندگی همسر سابق خود مراجعه میکند و بعد از درگیری با اهالی محل، فحاشی و تخریب اموال، با حضور پلیس 110 دستگیر میشود. مأمور پلیس پس از دستگیری از اسپری فلفل و شوکر استفاده كرده که پس از رسیدن به بیمارستان، بازداشتی فوت میکند. پروندهای در دادسرای نظامی خراسان رضوی تشکیل و پزشکی قانونی در حال کالبدشکافی و یافتن علت مرگ است.در مواجهه مأمور پلیس و شهروندان احتمال وقوع دو حادثه میرود: سرپیچی یا «تَمَرّد» شهروندان نسبت به مأموران دولت و دیگری تعدی پلیس نسبت به شهروندان. در بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی فصل مستقلی با عنوان «تَمَرد نسبت به مأموران دولت» وجود دارد که به جزئیات مقاومت شهروندان نسبت به مأموران دولتی میپردازد. براساس ماده 607 قانون مجازات اسلامی هرگونه حمله و مقاومتی که با علم و آگاهی نسبت به مأموران دولت در حین انجام وظیفه آنان به
عمل آید، تمرد محسوب و مجازات آن به این شرح است: تمرد با استفاده از اسلحه، یک تا سه سال حبس، تمرد با تهدید بهکاربردن اسلحه، شش ماه تا دو سال حبس و در سایر موارد سه ماه تا یک سال حبس به دنبال دارد. البته اگر شخص جرم دیگری نیز مرتکب شود، به مجازات هر دو جرم محکوم خواهد شد.طبق فصل دهم بخش تعزیرات با عنوان «تقصیرات مقامات و مأموران دولتی» پلیس در مواجهه با شهروندان حدودی دارد. ماده 587 بیان میکند: «چنانچه مرتکب جرائم مواد قبل، توقیفشده یا محبوسشده یا مخفیشده را تهدید به قتل کرده یا شکنجه و آزار بدنی وارد آورده باشد، علاوه بر قصاص یا پرداخت دیه حسب مورد به یک تا پنج سال حبس و محرومیت از خدمات دولتی محکوم خواهد شد». در ماجرای اخیر، با دستبندزدن خطر رفع شده است؛ پس استفاده از شوکر ضرورتی نداشته و میتوان آن را «آزار بدنی» محسوب کرد. ظاهرا رفتار مأمور واکنشی به دشنام شخص بازداشتشده بوده. انتقام شخصی علاوه بر قانون، مغایر اخلاق است. میتوان به حکایاتی از مثنوی معنوی مولانا اشاره کرد که پس از آب دهان انداختن خصم بر روی علی (ع)، او واکنشی نشان نمیدهد: «در زمان انداخت شمشیر آن علی/ کرد او اندر غزایش کاهلی».
دادستان نظامی خراسان رضوی از تشکیل پرونده در دادسرای نظامی خبر داده است. به نظر میرسد دادسرا و دادگاه نظامی در این زمینه صالح به رسیدگی نباشند و مرجع صالح دادسرا و دادگاه عمومی است. طبق ماده 597 قانون آیین دادرسی کیفری «به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی نیروهای مسلح به جز جرائم در مقام ضابط دادگستری در سازمان قضائی [نیروهای مسلح] رسیدگی میشود». و در تبصره 4 روشن میکند: «جرم در مقام ضابط دادگستری، جرمی است که ضابطان در حین انجام وظایف قانونی خود در ارتباط با جرائم مشهود یا در راستای اجرای دستور مقام قضائی دادگستری مرتکب میشوند». جرم مشهود جرمی است که در مرئی و منظر عموم رخ میدهد. نظر به اینکه در ماجرای شهرک حجت، پلیس در محل حاضر و فرد را حین فحاشی و درگیری در خیابان دستگیر میکند، مورد از مصادیق جرم مشهود بوده و مأمور انتظامی بهعنوان ضابط در صحنه حاضر شده است. همچنین براساس بند (پ) ماده 290 قانون مجازات اسلامی، عملی را که نوعا موجب جنایت نمیشود؛ ولی درباره بزهدیده خاص به علت ضعف یا بیماری موجب مرگ او میشود، مشروط به آگاهی مرتکب، مصداق قتل عمد دانسته است. در نتیجه قتل میتواند عمدی تلقی و
در دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی رسیدگی شود. آنچه تأسفبرانگیز است، تکرار ماجراهای مشابه است؛ از فوت متهم در بازداشتگاه تا تعرض به حیثیت افراد تحت عنوان «اوباشگردانی» و حالا مرگ بر اثر استفاده غیرضروری از اسپری و شوکر. تکتک افراد جامعه صرفنظر از مجرمبودن یا نبودن و جدای از اینکه سوءپیشینه کیفری دارند یا خیر، به دلیل کرامت ذاتی انسانی محترماند و چنین رفتارهایی به هیچ عنوانی پذیرفتنی نیست. توجیهنکردن یا کماهمیت نشانندادن موضوع، در کنار برخورد قاطع فرماندهان ناجا با مأمور خاطی، میتواند خاطرهای خوب از اقتدار پلیس در هفته نیروی انتظامی به جا بگذارد.
این هفته فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن فردی در خیابان با دستبند به ستونی زنجیر شده و مأمور انتظامی در مواجهه با او از اسپری فلفل و شوکر استفاده میکند. خلاصه ماجرا از زبان مقامات استان خراسان رضوی از این قرار است: فردی به نام «مهرداد سپهری» به شهرک حجت، محل زندگی همسر سابق خود مراجعه میکند و بعد از درگیری با اهالی محل، فحاشی و تخریب اموال، با حضور پلیس 110 دستگیر میشود. مأمور پلیس پس از دستگیری از اسپری فلفل و شوکر استفاده كرده که پس از رسیدن به بیمارستان، بازداشتی فوت میکند. پروندهای در دادسرای نظامی خراسان رضوی تشکیل و پزشکی قانونی در حال کالبدشکافی و یافتن علت مرگ است.در مواجهه مأمور پلیس و شهروندان احتمال وقوع دو حادثه میرود: سرپیچی یا «تَمَرّد» شهروندان نسبت به مأموران دولت و دیگری تعدی پلیس نسبت به شهروندان. در بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی فصل مستقلی با عنوان «تَمَرد نسبت به مأموران دولت» وجود دارد که به جزئیات مقاومت شهروندان نسبت به مأموران دولتی میپردازد. براساس ماده 607 قانون مجازات اسلامی هرگونه حمله و مقاومتی که با علم و آگاهی نسبت به مأموران دولت در حین انجام وظیفه آنان به
عمل آید، تمرد محسوب و مجازات آن به این شرح است: تمرد با استفاده از اسلحه، یک تا سه سال حبس، تمرد با تهدید بهکاربردن اسلحه، شش ماه تا دو سال حبس و در سایر موارد سه ماه تا یک سال حبس به دنبال دارد. البته اگر شخص جرم دیگری نیز مرتکب شود، به مجازات هر دو جرم محکوم خواهد شد.طبق فصل دهم بخش تعزیرات با عنوان «تقصیرات مقامات و مأموران دولتی» پلیس در مواجهه با شهروندان حدودی دارد. ماده 587 بیان میکند: «چنانچه مرتکب جرائم مواد قبل، توقیفشده یا محبوسشده یا مخفیشده را تهدید به قتل کرده یا شکنجه و آزار بدنی وارد آورده باشد، علاوه بر قصاص یا پرداخت دیه حسب مورد به یک تا پنج سال حبس و محرومیت از خدمات دولتی محکوم خواهد شد». در ماجرای اخیر، با دستبندزدن خطر رفع شده است؛ پس استفاده از شوکر ضرورتی نداشته و میتوان آن را «آزار بدنی» محسوب کرد. ظاهرا رفتار مأمور واکنشی به دشنام شخص بازداشتشده بوده. انتقام شخصی علاوه بر قانون، مغایر اخلاق است. میتوان به حکایاتی از مثنوی معنوی مولانا اشاره کرد که پس از آب دهان انداختن خصم بر روی علی (ع)، او واکنشی نشان نمیدهد: «در زمان انداخت شمشیر آن علی/ کرد او اندر غزایش کاهلی».
دادستان نظامی خراسان رضوی از تشکیل پرونده در دادسرای نظامی خبر داده است. به نظر میرسد دادسرا و دادگاه نظامی در این زمینه صالح به رسیدگی نباشند و مرجع صالح دادسرا و دادگاه عمومی است. طبق ماده 597 قانون آیین دادرسی کیفری «به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی نیروهای مسلح به جز جرائم در مقام ضابط دادگستری در سازمان قضائی [نیروهای مسلح] رسیدگی میشود». و در تبصره 4 روشن میکند: «جرم در مقام ضابط دادگستری، جرمی است که ضابطان در حین انجام وظایف قانونی خود در ارتباط با جرائم مشهود یا در راستای اجرای دستور مقام قضائی دادگستری مرتکب میشوند». جرم مشهود جرمی است که در مرئی و منظر عموم رخ میدهد. نظر به اینکه در ماجرای شهرک حجت، پلیس در محل حاضر و فرد را حین فحاشی و درگیری در خیابان دستگیر میکند، مورد از مصادیق جرم مشهود بوده و مأمور انتظامی بهعنوان ضابط در صحنه حاضر شده است. همچنین براساس بند (پ) ماده 290 قانون مجازات اسلامی، عملی را که نوعا موجب جنایت نمیشود؛ ولی درباره بزهدیده خاص به علت ضعف یا بیماری موجب مرگ او میشود، مشروط به آگاهی مرتکب، مصداق قتل عمد دانسته است. در نتیجه قتل میتواند عمدی تلقی و
در دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی رسیدگی شود. آنچه تأسفبرانگیز است، تکرار ماجراهای مشابه است؛ از فوت متهم در بازداشتگاه تا تعرض به حیثیت افراد تحت عنوان «اوباشگردانی» و حالا مرگ بر اثر استفاده غیرضروری از اسپری و شوکر. تکتک افراد جامعه صرفنظر از مجرمبودن یا نبودن و جدای از اینکه سوءپیشینه کیفری دارند یا خیر، به دلیل کرامت ذاتی انسانی محترماند و چنین رفتارهایی به هیچ عنوانی پذیرفتنی نیست. توجیهنکردن یا کماهمیت نشانندادن موضوع، در کنار برخورد قاطع فرماندهان ناجا با مأمور خاطی، میتواند خاطرهای خوب از اقتدار پلیس در هفته نیروی انتظامی به جا بگذارد.