«ترامپ»، یک دغدغه طبیبانه
عبدالرضا ناصرمقدسی متخصص مغز و اعصاب
«ترامپ» رفت و رفتنش را باید به آزادیخواهان جهان و به کسانی که به دنبال حاکمیت اراده قانون و دموکراسی هستند، تبریک گفت. معلوم نبود در صورت ادامه ریاستجمهوری «ترامپ» شاهد چه مشکلات بینالمللی دیگری میبودیم. اینکه کسی همچون او که میخواهد از قانون و اراده مردم بالاتر باشد بر سر کار نباشد، بدون شک جهان ما را بهتر خواهد کرد.
اما به غیر از این موضوعات بسیار مهم، «ترامپ» به یک دغدغه طبیبانه نیز بدل شده بود. بعضی از اقداماتی که او در چهار سال ریاستجمهوری خود انجام داد، با سلامتی گونه انسان در منافات بود و نشان داد که اقدامات سیاستمداران تا چه اندازه میتواند حتی در تهدید یا بهبود شرایط بیولوژیک انسانها دخیل باشد. از نمونههای بارز آن میتوان به وضعیت معیشتی و اقتصادی انسانها و شهروندان اشاره کرد. وقتی وضعیت اقتصادی شهروندان خوب باشد زندگی آنها نیز از هر جهت بهتر خواهد بود. این یک مثال ساده و عینی از نقش سیاستمداران در زندگی شهروندان است و وقتی حکومتی این حداقلها را برای مردمش مهیا نکند، عملا باید فاتحه تمام موارد دیگر را خواند. «ترامپ» رفت. البته باید گفت که «ترامپ» سبب بهبود وضعیت اقتصادی جامعه خود شده بود و اینگونه نبود که تمام جامعه آمریکا از او ناراضی باشند. این را میتوان از حجم بالای رأیی که به او دادند، متوجه شد. اما در عین حال کارهایی که کرد میتوانست آنقدر در آینده جهان تأثیرگذار باشد که رفتنش را باید به فال نیک گرفت.
یک نکته دیگر را هم باید ذکر کنم. درست است که «ترامپ» با تحریمهای شدید خود در بدترشدن وضعیت معیشتی مردم ما نقش داشت، اما آنچه ما را به این شرایط انداخت نه اقدامات «ترامپ» بلکه بیکفایتی و بیتدبیری مسئولان ما بود؛ مسئولانی که توجهی به حداقل نیازهای شهروندانشان ندارند. پس آنچه بهعنوان دغدغههای طبیبانه ناشی از رفتار ترامپی ذکر خواهد شد، تأثیرات اقدامات او در سطح جهانی است. کشور ما نیازمند تدبیرهایی است که به گمانم چندان به رفتن یا ماندن «ترامپ» ارتباطی ندارد. یکی از مهمترین اقدامات ضدبشری «ترامپ» خروج او از معاهده اقلیمی پاریس بود. بحران محیط زیست بیشک اگر مهمترین چالش تهدیدکننده حیات در سالهای بعد نباشد، یکی از مهمترین آنهاست. بشر بهشدت دست به تخریب محیط زیستن خود زده است. درختها را نابود کرده، گیاهان را از بین برده، سبب انقراض گونههای جانوری شده و با مصرف بیرویه سوختهای فسیلی و تولید روزافزون آلایندهها، آب و خاک و هوا را سمی و آلوده کرده و بهدنبال آن سبب تغییرات شدید اقلیمی مانند ازبینرفتن لایه ازن، افزایش دمای زمین و تسریع در آبشدن یخهای قطبی شده است. حاصل همه اینها البته بیماریهای
جدیدی است که دارد گونه انسان را تهدید میکند. کووید19 که کماکان درگیر آن هستیم، نمونهای مشخص از تأثیر دخالت انسان در محیط زیست است؛ دخالتی که بعینه جان خودش را دارد میگیرد. همه باید دست به دست هم بدهند تا هرچه زودتر از تبدیلشدن این بحران به یک فاجعه جلوگیری کنند. وقتی میبینیم که رئیسجمهور قدرتمندترین کشور جهان از چنین معاهدهای خارج میشود، عملا تمام امیدها ناامید میشود.
مقوله بعدی نحوه برخورد «ترامپ» با بحران کرونا بود. به غیر از حرفهای عجیب و غریب و ضدعلمی، «ترامپ» در یکی از خطرناکترین تصمیمها حمایت خود از سازمان بهداشت جهانی را قطع کرد. شاید این سازمان آنطور که باید درست عمل نکرده باشد، اما اکنون و در این بحران عمیق انسانی زمان تسویهحساب با یک سازمان بهداشتی نبود. میتوان بعد از اینکه از بحران عبور کردیم به همه این مشکلات پرداخته شود، اما اکنون فقط باید همه کمک کرده و دست به دست هم بدهیم تا بحرانی که جهانمان را اینگونه فلج کرده، مرتفع کنیم. این تصمیم «ترامپ» یک تصمیم ضدبشریِ ناشی از نگرش ضعیف رهبر یک کشور قوی بود. جای خوشبختی است که «جو بایدن» در اولین روز تصدی ریاستجمهوری این تصمیمات «ترامپ» را لغو کرد. دوره ریاستجمهوری «ترامپ» شاید درس بزرگی برای سایر سیاستمداران نیز محسوب شود؛ آنها نباید خود را فراتر از قانون و اراده مردم ببینند و باید همیشه در جهت حفظ منافع مردم کوشا باشند. مهمترین و پایهایترین نیازهای مردم هر کشور، ایجاد شرایطی است که زندگی بیولوژیکشان به خطر نیفتد. تعریف منافع مردم نیز از همینجا آغاز میشود.
«ترامپ» رفت و رفتنش را باید به آزادیخواهان جهان و به کسانی که به دنبال حاکمیت اراده قانون و دموکراسی هستند، تبریک گفت. معلوم نبود در صورت ادامه ریاستجمهوری «ترامپ» شاهد چه مشکلات بینالمللی دیگری میبودیم. اینکه کسی همچون او که میخواهد از قانون و اراده مردم بالاتر باشد بر سر کار نباشد، بدون شک جهان ما را بهتر خواهد کرد.
اما به غیر از این موضوعات بسیار مهم، «ترامپ» به یک دغدغه طبیبانه نیز بدل شده بود. بعضی از اقداماتی که او در چهار سال ریاستجمهوری خود انجام داد، با سلامتی گونه انسان در منافات بود و نشان داد که اقدامات سیاستمداران تا چه اندازه میتواند حتی در تهدید یا بهبود شرایط بیولوژیک انسانها دخیل باشد. از نمونههای بارز آن میتوان به وضعیت معیشتی و اقتصادی انسانها و شهروندان اشاره کرد. وقتی وضعیت اقتصادی شهروندان خوب باشد زندگی آنها نیز از هر جهت بهتر خواهد بود. این یک مثال ساده و عینی از نقش سیاستمداران در زندگی شهروندان است و وقتی حکومتی این حداقلها را برای مردمش مهیا نکند، عملا باید فاتحه تمام موارد دیگر را خواند. «ترامپ» رفت. البته باید گفت که «ترامپ» سبب بهبود وضعیت اقتصادی جامعه خود شده بود و اینگونه نبود که تمام جامعه آمریکا از او ناراضی باشند. این را میتوان از حجم بالای رأیی که به او دادند، متوجه شد. اما در عین حال کارهایی که کرد میتوانست آنقدر در آینده جهان تأثیرگذار باشد که رفتنش را باید به فال نیک گرفت.
یک نکته دیگر را هم باید ذکر کنم. درست است که «ترامپ» با تحریمهای شدید خود در بدترشدن وضعیت معیشتی مردم ما نقش داشت، اما آنچه ما را به این شرایط انداخت نه اقدامات «ترامپ» بلکه بیکفایتی و بیتدبیری مسئولان ما بود؛ مسئولانی که توجهی به حداقل نیازهای شهروندانشان ندارند. پس آنچه بهعنوان دغدغههای طبیبانه ناشی از رفتار ترامپی ذکر خواهد شد، تأثیرات اقدامات او در سطح جهانی است. کشور ما نیازمند تدبیرهایی است که به گمانم چندان به رفتن یا ماندن «ترامپ» ارتباطی ندارد. یکی از مهمترین اقدامات ضدبشری «ترامپ» خروج او از معاهده اقلیمی پاریس بود. بحران محیط زیست بیشک اگر مهمترین چالش تهدیدکننده حیات در سالهای بعد نباشد، یکی از مهمترین آنهاست. بشر بهشدت دست به تخریب محیط زیستن خود زده است. درختها را نابود کرده، گیاهان را از بین برده، سبب انقراض گونههای جانوری شده و با مصرف بیرویه سوختهای فسیلی و تولید روزافزون آلایندهها، آب و خاک و هوا را سمی و آلوده کرده و بهدنبال آن سبب تغییرات شدید اقلیمی مانند ازبینرفتن لایه ازن، افزایش دمای زمین و تسریع در آبشدن یخهای قطبی شده است. حاصل همه اینها البته بیماریهای
جدیدی است که دارد گونه انسان را تهدید میکند. کووید19 که کماکان درگیر آن هستیم، نمونهای مشخص از تأثیر دخالت انسان در محیط زیست است؛ دخالتی که بعینه جان خودش را دارد میگیرد. همه باید دست به دست هم بدهند تا هرچه زودتر از تبدیلشدن این بحران به یک فاجعه جلوگیری کنند. وقتی میبینیم که رئیسجمهور قدرتمندترین کشور جهان از چنین معاهدهای خارج میشود، عملا تمام امیدها ناامید میشود.
مقوله بعدی نحوه برخورد «ترامپ» با بحران کرونا بود. به غیر از حرفهای عجیب و غریب و ضدعلمی، «ترامپ» در یکی از خطرناکترین تصمیمها حمایت خود از سازمان بهداشت جهانی را قطع کرد. شاید این سازمان آنطور که باید درست عمل نکرده باشد، اما اکنون و در این بحران عمیق انسانی زمان تسویهحساب با یک سازمان بهداشتی نبود. میتوان بعد از اینکه از بحران عبور کردیم به همه این مشکلات پرداخته شود، اما اکنون فقط باید همه کمک کرده و دست به دست هم بدهیم تا بحرانی که جهانمان را اینگونه فلج کرده، مرتفع کنیم. این تصمیم «ترامپ» یک تصمیم ضدبشریِ ناشی از نگرش ضعیف رهبر یک کشور قوی بود. جای خوشبختی است که «جو بایدن» در اولین روز تصدی ریاستجمهوری این تصمیمات «ترامپ» را لغو کرد. دوره ریاستجمهوری «ترامپ» شاید درس بزرگی برای سایر سیاستمداران نیز محسوب شود؛ آنها نباید خود را فراتر از قانون و اراده مردم ببینند و باید همیشه در جهت حفظ منافع مردم کوشا باشند. مهمترین و پایهایترین نیازهای مردم هر کشور، ایجاد شرایطی است که زندگی بیولوژیکشان به خطر نیفتد. تعریف منافع مردم نیز از همینجا آغاز میشود.