|

هجوم نظریه توطئه سیاسی بی‌منطق برای نفی علم

نبرد علیه واقعیت

گراهام لاتُن . ترجمه: خسرو کلانتری

[خواننده قطعا با برخی از «نظریه‌های توطئه» آشنایی دارد. نظریه جدید و بسیار خطرناک، نظریه «کیوآنون» است که احتمالا بیش‌از‌پیش آن را خواهیم شنید. بد نیست ایده‌ای درباره این نظریه رو به رشد داشته باشیم].
با گذشت هفته‌ها و ماه‌های کووید‌19، من خود را در نظریه‌ توطئه‌ای هرچه متحیرکننده‌تر و وحشتناک‌‌تر یافته‌ام. من خود یک نظریه‌پرداز توطئه نیستم، مگر اینکه این باور را که در‌حال‌حاضر جهان را عمدتا دیوانگان اداره می‌کنند، تئوری توطئه بدانید. آن‌گاه که اولین بار لغت «کیوآنون» (QAnon) را شنیدم آن را در رده‌ «نظریه زمین مسطح» به‌عنوان اعتقاد حاشیه‌ای، هرچند عصبی‌کننده اما بی‌آزار، قرار دادم؛ اما هرچه بیشتر درباره این تئوری آموختم بیشتر نگران شدم که بتواند هرگونه شانس گذر از همه‌گیری به جهانی سبزتر و منورتر را منتفی ‌کند.
ممکن است از نظر شما هم، طوری که من ابتدا فکر کردم، «کیوآنون» ارزش صرف وقت بر سر آن را نداشته باشد. ممکن است که شما نیز بیندیشید که مقاله‌ای درباره «کیوآنون» جایی در یک مجله علمی عمومی ندارد؛ ولی تحمل داشته باشید.
خلاصه بگویم، کیوآنون یک نظریه‌ دست‌راستی افراطی توطئه است که اعتقاد دارد جهان را کودک‌بازان شیطان‌پرستی اداره می‌کنند که برای رابطه جنسی و نیز یک ترکیب طولانی‌کننده حیات که از غدد فوق‌کلیوی کودکان گرفته می‌شود، اقدام به قاچاق کودکان می‌کنند. این نام خود را از شخصیت مشکوکی به نام «کیو» گرفته است که «اطلاعات داخلی» را در صفحات اعلانات اینترنتی به اشتراک می‌گذارد. با وجود اینکه این‌همه تماما مزخرف است، نام دو رئیس‌جمهور ایالات متحد در گفتمان متوهمین «کیوآنون» آورده می‌شود:
اوباما به‌عنوان یکی از نخبگان کنترل‌کننده و ترامپ به‌عنوان خودِ «کیو» یا رهبر نبرد علیه نخبگان و «دولت مخفی»، تشکیلاتی در سایه‌ که در واقع ایالات متحد را اداره می‌کند.
اینها هیچ‌یک مبنایی در واقعیت ندارد و وجود نظریه‌های توطئه مهمل و متعفن امر تازه‌ای نیست؛ اما «کیوآنون» آن را به سطح جدیدی رسانده است؛ به نظریه توطئه فراگیری تکامل‌ یافته که می‌تواند همه‌ باورهای پریشان را در بر گیرد و توطئه‌های متخاصم را تحت شعار واحد متحد کند. باورهای آن به گفتمان روزانه، از‌جمله رسانه‌های اصلی نشت می‌کند. چند کاندیدای حزب جمهوری‌خواه آشکارا حامی «کیوآنون» هستند و پیروان آن حضوری هرچه نمایان‌تر و پرآواتر در تجمعات انتخابانی ترامپ دارند. اگر ترامپ به‌رغم آرا، ریاست‌جمهوری را برای خود حفظ کند، آرای «کیوآنون» او را دوباره به کاخ سفید رسانده است؛ اما اگر ببازد و دبه درآورد، پیروان «کیوآنون» در بین کسانی خواهند بود که به‌رغم نتیجه او را دوباره به قدرت برسانند.
اشتباه نکنید، رأی‌دهندگان آمریکا حق دارند هر طور که می‌خواهند برای رئیس‌جمهور مورد نظرشان رأی دهند و نتیجه باید قانونی باشد؛ اما اگر ترامپ چهار سال دیگر رئیس‌جمهور آمریکا بماند پیامدهای فاجعه‌باری برای نبردهای مرگ‌وزندگي ما علیه تغییر آب‌و‌هوا، کاهش تنوع زیستی، تخریب محیط زیست و همه‌گیری‌‌های بیشتر فاجعه‌آمیز خواهد داشت. تنها سیاست‌های علم‌‌محور است که می‌تواند ما را از این چاه برهاند.
جای تعجب نیست که «کیوآنون» کاری با علم یا سیاست علم‌‌محور ندارد. در آن جهان‌بینی اینها تنها ابزاری دیگرند در دست نخبگان تا توجه را از آنچه در واقعیت می‌گذرد، منحرف کنند و بهانه‌ای برای اعمال سیاست‌هایی برای تثبیت موقعیتِ وضعِ موجودِ خود. در طول همه‌گیری، «کیوآنون» مشخصا به ضد‌علم‌بودن منجر شده است. به‌تازگی «کیو» اعلام داشته که کووید‌19 یا یک دروغ است یا سلاحی بیولوژیک و تغییر آب‌و‌هوا یک کلاهبرداری است.
این آشکارا حرکتی هوشمندانه از جانب «کیو» بود. بنا بر پژوهشی از سوی گروه‌های هوادار حفظ محیط زیست، «کیو» برخی از منکران سرشناس تغییر آب‌و‌هوا را - که خود در حال گسترش نظرِ انکار کووید‌19 بودند- وسوسه کرده است تا سم «کیوآنون» را بپراکنند. من کاملا انتظار دارم کنشگران ضد واکسن امروز ملحق‌شوندگان بعدی به این قافله‌ باشند. به نظر می‌آید زمانی که خود را از قید یک بخش از واقعیت رها کرده باشی، رها‌کردن از مابقی به سادگی صورت می‌گیرد.
«کیوآنون» صرفا بازار نظریه‌های توطئه را در اختیار نگرفته است؛ بلکه به یک مجتمع توطئه ‌صنعتی نفیِ واقعیت تبدیل شده که مهم‌ترین انتخابات سراسری ایالات متحده را پس از آخرین انتخابات برگزارشده تحت تأثیر قرار می‌دهد.
مبارزه با «کیوآنون» اگر ناممکن نباشد، امری دشوار است. ثابت شده است که بسیاری از مقولات اعتقادی «کیوآنون» به طوری چشمگیر و آشکارا نادرست بوده‌اند؛ مانند این اتهام که زیرزمینِ یک پیتزافروشی در شهر واشنگتن مرکز یک حلقه کودک‌بازان بوده است (چنین نبوده و اصولا این رستوران زیرزمین ندارد)؛ اما این شکست‌ها تنها به تقویت باور معتقدان کمک می‌کند.
با نگاهی مثبت، «کیوآنون» را به‌عنوان موردپژوهی شگفت‌انگیزی از روان‌شناسی و رفتار انسانی در نظر می‌گیرم که نشان می‌دهد ذهن ما تا چه حد می‌تواند از واقعیت منحرف شود، چطور نیروهای اجتماعی می‌توانند مردم را به جهان‌هایی موازی بکشانند و چطور می‌توانیم اعتقاداتی را با وجود شواهد انکار‌ناپذیر علیه آن، حفظ کنیم؛ ولی به واقعیت بازمی‌گردم.
باور کنید من نمی‌خواهم به تبلیغات این مردم اکسیژن بدهم یا به نظریه ضد‌توطئه‌ای دامن بزنم که به‌شدت می‌پندارد که «کیوآنون» از قدرتی بیش از آنچه در واقعیت دارد، برخوردار است؛ ولی فکر می‌کنم وقت آن رسیده که مخاطبان بیشتری نسبت به اینکه این تئوری تا چه حد خطرناکی نفوذمند می‌شود، آگاه شوند. معتقدان «کیوآنون» تنها پیروان غیرعادی «زمین مسطح»، یا شیادانی فعال برای منافع صنعتِ سوخت فسیلی نیستند. آنان در نبرد با واقعیت‌اند، یک نبرد هستی‌شناختی که واقعا نمی‌خواهید در آن بازنده شوید.
*این یادداشت در سپتامبر 2020 و پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نیوساینتیست منتشر شده است.

[خواننده قطعا با برخی از «نظریه‌های توطئه» آشنایی دارد. نظریه جدید و بسیار خطرناک، نظریه «کیوآنون» است که احتمالا بیش‌از‌پیش آن را خواهیم شنید. بد نیست ایده‌ای درباره این نظریه رو به رشد داشته باشیم].
با گذشت هفته‌ها و ماه‌های کووید‌19، من خود را در نظریه‌ توطئه‌ای هرچه متحیرکننده‌تر و وحشتناک‌‌تر یافته‌ام. من خود یک نظریه‌پرداز توطئه نیستم، مگر اینکه این باور را که در‌حال‌حاضر جهان را عمدتا دیوانگان اداره می‌کنند، تئوری توطئه بدانید. آن‌گاه که اولین بار لغت «کیوآنون» (QAnon) را شنیدم آن را در رده‌ «نظریه زمین مسطح» به‌عنوان اعتقاد حاشیه‌ای، هرچند عصبی‌کننده اما بی‌آزار، قرار دادم؛ اما هرچه بیشتر درباره این تئوری آموختم بیشتر نگران شدم که بتواند هرگونه شانس گذر از همه‌گیری به جهانی سبزتر و منورتر را منتفی ‌کند.
ممکن است از نظر شما هم، طوری که من ابتدا فکر کردم، «کیوآنون» ارزش صرف وقت بر سر آن را نداشته باشد. ممکن است که شما نیز بیندیشید که مقاله‌ای درباره «کیوآنون» جایی در یک مجله علمی عمومی ندارد؛ ولی تحمل داشته باشید.
خلاصه بگویم، کیوآنون یک نظریه‌ دست‌راستی افراطی توطئه است که اعتقاد دارد جهان را کودک‌بازان شیطان‌پرستی اداره می‌کنند که برای رابطه جنسی و نیز یک ترکیب طولانی‌کننده حیات که از غدد فوق‌کلیوی کودکان گرفته می‌شود، اقدام به قاچاق کودکان می‌کنند. این نام خود را از شخصیت مشکوکی به نام «کیو» گرفته است که «اطلاعات داخلی» را در صفحات اعلانات اینترنتی به اشتراک می‌گذارد. با وجود اینکه این‌همه تماما مزخرف است، نام دو رئیس‌جمهور ایالات متحد در گفتمان متوهمین «کیوآنون» آورده می‌شود:
اوباما به‌عنوان یکی از نخبگان کنترل‌کننده و ترامپ به‌عنوان خودِ «کیو» یا رهبر نبرد علیه نخبگان و «دولت مخفی»، تشکیلاتی در سایه‌ که در واقع ایالات متحد را اداره می‌کند.
اینها هیچ‌یک مبنایی در واقعیت ندارد و وجود نظریه‌های توطئه مهمل و متعفن امر تازه‌ای نیست؛ اما «کیوآنون» آن را به سطح جدیدی رسانده است؛ به نظریه توطئه فراگیری تکامل‌ یافته که می‌تواند همه‌ باورهای پریشان را در بر گیرد و توطئه‌های متخاصم را تحت شعار واحد متحد کند. باورهای آن به گفتمان روزانه، از‌جمله رسانه‌های اصلی نشت می‌کند. چند کاندیدای حزب جمهوری‌خواه آشکارا حامی «کیوآنون» هستند و پیروان آن حضوری هرچه نمایان‌تر و پرآواتر در تجمعات انتخابانی ترامپ دارند. اگر ترامپ به‌رغم آرا، ریاست‌جمهوری را برای خود حفظ کند، آرای «کیوآنون» او را دوباره به کاخ سفید رسانده است؛ اما اگر ببازد و دبه درآورد، پیروان «کیوآنون» در بین کسانی خواهند بود که به‌رغم نتیجه او را دوباره به قدرت برسانند.
اشتباه نکنید، رأی‌دهندگان آمریکا حق دارند هر طور که می‌خواهند برای رئیس‌جمهور مورد نظرشان رأی دهند و نتیجه باید قانونی باشد؛ اما اگر ترامپ چهار سال دیگر رئیس‌جمهور آمریکا بماند پیامدهای فاجعه‌باری برای نبردهای مرگ‌وزندگي ما علیه تغییر آب‌و‌هوا، کاهش تنوع زیستی، تخریب محیط زیست و همه‌گیری‌‌های بیشتر فاجعه‌آمیز خواهد داشت. تنها سیاست‌های علم‌‌محور است که می‌تواند ما را از این چاه برهاند.
جای تعجب نیست که «کیوآنون» کاری با علم یا سیاست علم‌‌محور ندارد. در آن جهان‌بینی اینها تنها ابزاری دیگرند در دست نخبگان تا توجه را از آنچه در واقعیت می‌گذرد، منحرف کنند و بهانه‌ای برای اعمال سیاست‌هایی برای تثبیت موقعیتِ وضعِ موجودِ خود. در طول همه‌گیری، «کیوآنون» مشخصا به ضد‌علم‌بودن منجر شده است. به‌تازگی «کیو» اعلام داشته که کووید‌19 یا یک دروغ است یا سلاحی بیولوژیک و تغییر آب‌و‌هوا یک کلاهبرداری است.
این آشکارا حرکتی هوشمندانه از جانب «کیو» بود. بنا بر پژوهشی از سوی گروه‌های هوادار حفظ محیط زیست، «کیو» برخی از منکران سرشناس تغییر آب‌و‌هوا را - که خود در حال گسترش نظرِ انکار کووید‌19 بودند- وسوسه کرده است تا سم «کیوآنون» را بپراکنند. من کاملا انتظار دارم کنشگران ضد واکسن امروز ملحق‌شوندگان بعدی به این قافله‌ باشند. به نظر می‌آید زمانی که خود را از قید یک بخش از واقعیت رها کرده باشی، رها‌کردن از مابقی به سادگی صورت می‌گیرد.
«کیوآنون» صرفا بازار نظریه‌های توطئه را در اختیار نگرفته است؛ بلکه به یک مجتمع توطئه ‌صنعتی نفیِ واقعیت تبدیل شده که مهم‌ترین انتخابات سراسری ایالات متحده را پس از آخرین انتخابات برگزارشده تحت تأثیر قرار می‌دهد.
مبارزه با «کیوآنون» اگر ناممکن نباشد، امری دشوار است. ثابت شده است که بسیاری از مقولات اعتقادی «کیوآنون» به طوری چشمگیر و آشکارا نادرست بوده‌اند؛ مانند این اتهام که زیرزمینِ یک پیتزافروشی در شهر واشنگتن مرکز یک حلقه کودک‌بازان بوده است (چنین نبوده و اصولا این رستوران زیرزمین ندارد)؛ اما این شکست‌ها تنها به تقویت باور معتقدان کمک می‌کند.
با نگاهی مثبت، «کیوآنون» را به‌عنوان موردپژوهی شگفت‌انگیزی از روان‌شناسی و رفتار انسانی در نظر می‌گیرم که نشان می‌دهد ذهن ما تا چه حد می‌تواند از واقعیت منحرف شود، چطور نیروهای اجتماعی می‌توانند مردم را به جهان‌هایی موازی بکشانند و چطور می‌توانیم اعتقاداتی را با وجود شواهد انکار‌ناپذیر علیه آن، حفظ کنیم؛ ولی به واقعیت بازمی‌گردم.
باور کنید من نمی‌خواهم به تبلیغات این مردم اکسیژن بدهم یا به نظریه ضد‌توطئه‌ای دامن بزنم که به‌شدت می‌پندارد که «کیوآنون» از قدرتی بیش از آنچه در واقعیت دارد، برخوردار است؛ ولی فکر می‌کنم وقت آن رسیده که مخاطبان بیشتری نسبت به اینکه این تئوری تا چه حد خطرناکی نفوذمند می‌شود، آگاه شوند. معتقدان «کیوآنون» تنها پیروان غیرعادی «زمین مسطح»، یا شیادانی فعال برای منافع صنعتِ سوخت فسیلی نیستند. آنان در نبرد با واقعیت‌اند، یک نبرد هستی‌شناختی که واقعا نمی‌خواهید در آن بازنده شوید.
*این یادداشت در سپتامبر 2020 و پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نیوساینتیست منتشر شده است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها