|

خط لوله ترانس خزر رؤیا یا واقعیت

ابراهیم رضایی‌راد.کارشناس ارشد علوم سیاسی

خط لوله ترانس خزر (Trans-Caspian Pipeline) خط لوله انتقال گاز طبیعی است که در سال ۱۹۹۶ و با حمایت ایالات متحده آمریکا و پیشنهاد این کشور طرح آن عنوان شد. این خط لوله از میدان ترکمن‌باشی کشور ترکمنستان آغاز شده و از طریق بستر دریای خزر تلاش می‌شود به کشور آذربایجان و پس‌از‌آن به سایر کشورها و در‌نهایت به مقصد آن که کشورهای اروپایی است، صادر شود. طول خط لوله ترانس خزر بالغ بر ۲۰۰ کیلومتر است و باید از عمق ۳۰۰‌ متری دریا عبور کند. این خط لوله توانایی صادرات سالانه ۷۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را دارد و تلاش می‌شود که ظرفیت این خط لوله در سال۲۰۳۰ به ۲۳۰ میلیارد مترمکعب برسد. در واقع خط لوله ترانس خزر از ترکمنستان به ترمینال سنگچال کشور آذربایجان می‌رود و از طریق خط لوله (BTE) توانایی صادرات گاز طبیعی ترکمنستان به اروپا وجود دارد. خط لوله (BTE) با توجه به نام آن از باکو آغاز شده و به تفلیس گرجستان می‌رود و پس از آن به ارزروم ترکیه و از آن طریق به بازارهای اروپایی متصل می‌شود. از طرف دیگر توانایی وجود دارد در صورت انتقال گاز طبیعی ترکمنستان از طریق کشور آذربایجان به روسیه می‌توانیم شاهد صادرات گاز ترکمنستان به کشورهای اروپایی از طریق خط لوله‌های کشور روسیه باشیم و در‌واقع آذربایجان می‌تواند نقشی به‌عنوان پل متصل‌کننده ترکمنستان به روسیه ایفا کند. از طرف دیگر مسیر دیگری نیز برای ترکمنستان ممکن است که بتواند گاز طبیعی خود را به کشورهای اروپایی صادر کند که این مسیر خط لوله (White Stream) نام دارد که در صورت تکمیل افق جدیدی برای کشور ترکمنستان در زمینه صادرات ایجاد می‌کند. طرح خط لوله (White Stream) که در کشور گرجستان و از طریق سوپسا و به‌وسیله زیر بستر دریای سیاه به کانستانا کشور رومانی منتقل می‌شود. سناریوی دیگری نیز برای این خط لوله وجود دارد که انتقال گاز طبیعی از گرجستان به شبه‌جزیره کریمه و انتقال آن از طرف اوکراین به سایر کشورهای اروپایی است. سناریوی دیگری که برای کشور ترکمنستان برای انتقال گاز طبیعی پس از انتقال از خط لوله ترانس خزر وجود دارد، خط لوله ترانس آناتولی است که گاز را به کشور اروپایی صادر می‌کند.

با بررسی برخی عوامل تلاش می‌کنیم به اجرائی‌بودن‌ یا موانع موجود را که باعث به‌تأخیر‌افتادن این خط لوله می‌شود، عنوان کنیم. حمایت کشورهای غربی و به‌خصوص ایالات متحده آمریکا از خط لوله ترانس خزر را می‌توانیم یکی از مهم‌ترین عوامل پیشران این خط لوله بدانیم. دلیل حمایت کشورهای غربی را می‌توانیم این نکته بدانیم که بیش از ۴۰ درصد گاز مصرفی در اروپا را کشور روسیه تأمین می‌کند. به همین سبب ایالات متحده و کشورهای اروپایی تلاش می‌کنند تا از طریق متنوع‌سازی مسیرهای واردات انرژی بتوانند از انحصار روسیه در این زمینه جلوگیری کنند و بتوانند از این طریق به روسیه ضربه بزنند و قدرت این کشور زمینه انرژی و به‌ویژه صادرات گاز را تحت‌الشعاع قرار دهند. اما طبیعی است که در هر طرح خط لوله‌ای یک‌سری موانع و مشکلاتی پیش‌روی اجرائی‌شدن وجود دارد. یکی از مهم‌ترین موانع و مخالفان این خط لوله را می‌توانیم کشور روسیه بدانیم. طبیعی است روسیه گاز کشور ترکمنستان را مانع و عنصری مهم در شکستن انحصار صادرات گاز خود به اروپا بداند و معتقد باشد در صورت اجرائی‌شدن خط لوله ترانس خزر موقعیت ژئوپلیتیک و قدرتمند روسیه در منطقه در زمینه انرژی به‌شدت در خطر بیفتد. ایران نیز یکی از مخالفان سفت‌و‌سخت این طرح است. ایران مخالفت خود را با استدلال در زمینه‌های مختلفی عنوان می‌کند که می‌توان از عوامل اقتصادی -سیاسی-امنیتی و محیط زیست نام برد. در صورت تکمیل خط لوله ترانس خزر نیاز ترکیه به گاز طبیعی ایران به‌شدت تقلیل می‌یابد و این مسئله در شرایطی که ایران توسط تحریم‌های ایالات متحده آمریکا مشتریان اندکی درخصوص فروش نفت و گاز خود دارد، از‌دست‌دادن یک مشتری گاز طبیعی برای ایران را می‌توان بسیار نامطلوب قلمداد کرد. در ‌واقع شاهد این موضوع بودیم که در خط لوله (TAPI) نیز در صورت اتمام پروژه نقش محوری ایران در زمینه انرژی و ژئوپلیتیک ایران به خطر می‌افتد و اثرات امنیتی و اقتصادی گوناگونی را برای کشور به همراه دارد که در آینده‌ای نزدیک می‌توان آنها را مشاهده کرد. یکی دیگر از مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد نظام حقوقی استفاده از دریای خزر است که با گذشت سال‌های طولانی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی کشورها‌ هنوز نتوانسته‌اند به یک نظام حقوقی جامع که مورد قبول همه کشورهای دریای خزر د‌رخصوص استفاده از دریای خزر باشند، دست پیدا کنند. به دلیل آنکه هرگونه استفاده و همچنین تأسیس خطوط لوله در دریای خزر نیاز به موافقت تمامی کشورهای دریای خزر دارد و با مخالفت شدید ایران و روسیه این توافق تا حدود زیادی دور از ذهن و بعید به نظر می‌رسد. از سوی دیگر کشورهای دریای خزر با عنوان‌کردن مشکلات محیط‌زیستی مخالف اجرا‌شدن این طرح هستند.

خط لوله ترانس خزر (Trans-Caspian Pipeline) خط لوله انتقال گاز طبیعی است که در سال ۱۹۹۶ و با حمایت ایالات متحده آمریکا و پیشنهاد این کشور طرح آن عنوان شد. این خط لوله از میدان ترکمن‌باشی کشور ترکمنستان آغاز شده و از طریق بستر دریای خزر تلاش می‌شود به کشور آذربایجان و پس‌از‌آن به سایر کشورها و در‌نهایت به مقصد آن که کشورهای اروپایی است، صادر شود. طول خط لوله ترانس خزر بالغ بر ۲۰۰ کیلومتر است و باید از عمق ۳۰۰‌ متری دریا عبور کند. این خط لوله توانایی صادرات سالانه ۷۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را دارد و تلاش می‌شود که ظرفیت این خط لوله در سال۲۰۳۰ به ۲۳۰ میلیارد مترمکعب برسد. در واقع خط لوله ترانس خزر از ترکمنستان به ترمینال سنگچال کشور آذربایجان می‌رود و از طریق خط لوله (BTE) توانایی صادرات گاز طبیعی ترکمنستان به اروپا وجود دارد. خط لوله (BTE) با توجه به نام آن از باکو آغاز شده و به تفلیس گرجستان می‌رود و پس از آن به ارزروم ترکیه و از آن طریق به بازارهای اروپایی متصل می‌شود. از طرف دیگر توانایی وجود دارد در صورت انتقال گاز طبیعی ترکمنستان از طریق کشور آذربایجان به روسیه می‌توانیم شاهد صادرات گاز ترکمنستان به کشورهای اروپایی از طریق خط لوله‌های کشور روسیه باشیم و در‌واقع آذربایجان می‌تواند نقشی به‌عنوان پل متصل‌کننده ترکمنستان به روسیه ایفا کند. از طرف دیگر مسیر دیگری نیز برای ترکمنستان ممکن است که بتواند گاز طبیعی خود را به کشورهای اروپایی صادر کند که این مسیر خط لوله (White Stream) نام دارد که در صورت تکمیل افق جدیدی برای کشور ترکمنستان در زمینه صادرات ایجاد می‌کند. طرح خط لوله (White Stream) که در کشور گرجستان و از طریق سوپسا و به‌وسیله زیر بستر دریای سیاه به کانستانا کشور رومانی منتقل می‌شود. سناریوی دیگری نیز برای این خط لوله وجود دارد که انتقال گاز طبیعی از گرجستان به شبه‌جزیره کریمه و انتقال آن از طرف اوکراین به سایر کشورهای اروپایی است. سناریوی دیگری که برای کشور ترکمنستان برای انتقال گاز طبیعی پس از انتقال از خط لوله ترانس خزر وجود دارد، خط لوله ترانس آناتولی است که گاز را به کشور اروپایی صادر می‌کند.

با بررسی برخی عوامل تلاش می‌کنیم به اجرائی‌بودن‌ یا موانع موجود را که باعث به‌تأخیر‌افتادن این خط لوله می‌شود، عنوان کنیم. حمایت کشورهای غربی و به‌خصوص ایالات متحده آمریکا از خط لوله ترانس خزر را می‌توانیم یکی از مهم‌ترین عوامل پیشران این خط لوله بدانیم. دلیل حمایت کشورهای غربی را می‌توانیم این نکته بدانیم که بیش از ۴۰ درصد گاز مصرفی در اروپا را کشور روسیه تأمین می‌کند. به همین سبب ایالات متحده و کشورهای اروپایی تلاش می‌کنند تا از طریق متنوع‌سازی مسیرهای واردات انرژی بتوانند از انحصار روسیه در این زمینه جلوگیری کنند و بتوانند از این طریق به روسیه ضربه بزنند و قدرت این کشور زمینه انرژی و به‌ویژه صادرات گاز را تحت‌الشعاع قرار دهند. اما طبیعی است که در هر طرح خط لوله‌ای یک‌سری موانع و مشکلاتی پیش‌روی اجرائی‌شدن وجود دارد. یکی از مهم‌ترین موانع و مخالفان این خط لوله را می‌توانیم کشور روسیه بدانیم. طبیعی است روسیه گاز کشور ترکمنستان را مانع و عنصری مهم در شکستن انحصار صادرات گاز خود به اروپا بداند و معتقد باشد در صورت اجرائی‌شدن خط لوله ترانس خزر موقعیت ژئوپلیتیک و قدرتمند روسیه در منطقه در زمینه انرژی به‌شدت در خطر بیفتد. ایران نیز یکی از مخالفان سفت‌و‌سخت این طرح است. ایران مخالفت خود را با استدلال در زمینه‌های مختلفی عنوان می‌کند که می‌توان از عوامل اقتصادی -سیاسی-امنیتی و محیط زیست نام برد. در صورت تکمیل خط لوله ترانس خزر نیاز ترکیه به گاز طبیعی ایران به‌شدت تقلیل می‌یابد و این مسئله در شرایطی که ایران توسط تحریم‌های ایالات متحده آمریکا مشتریان اندکی درخصوص فروش نفت و گاز خود دارد، از‌دست‌دادن یک مشتری گاز طبیعی برای ایران را می‌توان بسیار نامطلوب قلمداد کرد. در ‌واقع شاهد این موضوع بودیم که در خط لوله (TAPI) نیز در صورت اتمام پروژه نقش محوری ایران در زمینه انرژی و ژئوپلیتیک ایران به خطر می‌افتد و اثرات امنیتی و اقتصادی گوناگونی را برای کشور به همراه دارد که در آینده‌ای نزدیک می‌توان آنها را مشاهده کرد. یکی دیگر از مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد نظام حقوقی استفاده از دریای خزر است که با گذشت سال‌های طولانی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی کشورها‌ هنوز نتوانسته‌اند به یک نظام حقوقی جامع که مورد قبول همه کشورهای دریای خزر د‌رخصوص استفاده از دریای خزر باشند، دست پیدا کنند. به دلیل آنکه هرگونه استفاده و همچنین تأسیس خطوط لوله در دریای خزر نیاز به موافقت تمامی کشورهای دریای خزر دارد و با مخالفت شدید ایران و روسیه این توافق تا حدود زیادی دور از ذهن و بعید به نظر می‌رسد. از سوی دیگر کشورهای دریای خزر با عنوان‌کردن مشکلات محیط‌زیستی مخالف اجرا‌شدن این طرح هستند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها