تناقض در رسانه ملی
محمدرضا رسولي
موضوع کاهش جمعیت در سالهای اخیر به یکی از بحثهای داغ و پرحاشیه رسانهها تبدیل شده است. کاهش رشد جمعیت و موالید میتواند دردسرهای زیادی را برای اقتصاد و شاخصهای اجتماعی کشور به همراه داشته باشد. به اعتقاد کارشناسان افزایش جمعیت کشور تا سال ۱۴۳۰ ادامه پیدا خواهد کرد اما ترکیب نمودار جمعیتی نیز تغییر میکند و سهم جمعیت سالمندان در آن افزایش مییابد و به بیان دیگر جمعیت ایران پیرتر میشود. این مسئله از دو جهت باعث نگرانی است؛ اول کاهش سهم جمعیت جوان و مولد و دوم مسئله افزایش بیماریها و ناتوانیهای سالمندان که خود هزینه و بار مالی زیادی را به جامعه تحمیل میکند.
به اعتقاد کارشناسان تأثیر عوامل فرهنگی در تغییر روند جمعیتی کشور غیر قابل انکار است و در این زمینه صداوسیما بهعنوان یکی از اصلیترین و با نفوذترین رسانههای جمعی نقش بسزایی دارد. اما کارنامه این نقش اول رسانهای نشانگر آن است که در این امر چندان موفق نبوده است. صداوسیما در برنامههای خشک کارشناسی که مخاطبان کمی دارد، تأکید بر تشکیل خانواده و فرزندآوری میکند اما در سایر برنامههای پرمخاطب که دستِ بر قضا به روی ذائقه مخاطب اثرگذارند، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم برخلاف سیاستهای جمعیتی و در نقطه مقابل تشویق به فرزندآوری عمل میکند. خانوادههای کمجمعیت در فیلمها و سریالها و آگهیهای بازرگانی با زندگی لاکچری و خانههای بزرگ و زندگیهای پرزرقوبرق بهعنوان یک الگوی ایدئال خانواده امروزی و از طرفی دیگر خانوادههای پرجمعیت بهطور معمول ناموفق و با مشکلات و معضلات اجتماعی بسیار، بهعنوان نمونهای از خانوادههایی که دچار فقر فرهنگی هستند، به مخاطب نشان داده میشود. ضمن اینکه در برنامههای سرگرمکننده که با حضور سلبریتیها ساخته میشود، اغلب افراد مشهوری که دعوت میشوند، معمولا نسبت به تشکیل خانواده و
امر ازدواج بیاهمیت هستند.
این در حالی است که این افراد به الگویی که ابعاد مختلف زندگی آنها بر روی ضمیر ناخودآگاه عموم جامعه بهویژه نسل جوان تأثیرگذار است، تبدیل شدهاند. اینچنین است که در شرایط کنونی، زوجهای جوان با داشتن بیش از یک فرزند، مورد سرزنش اطرافیان قرار میگیرند و به نوعی اگر حتی علاقهای به فرزندآوری هم داشته باشند، هیچ اقدامی در این زمینه انجام نمیدهند تا مبادا ازسوی آنان مورد انتقاد قرار بگیرند.
بنابراین با توجه به تأثیر غیر قابل انکار رسانه ملی بر فرهنگ جامعه، لازم و ضروری است این رسانه با تغییر رویکرد، از تمام ظرفیت بالقوه خود در جهت اصلاح سبک زندگی و تغییر روند جمعیتی کشور استفاده کند.
موضوع کاهش جمعیت در سالهای اخیر به یکی از بحثهای داغ و پرحاشیه رسانهها تبدیل شده است. کاهش رشد جمعیت و موالید میتواند دردسرهای زیادی را برای اقتصاد و شاخصهای اجتماعی کشور به همراه داشته باشد. به اعتقاد کارشناسان افزایش جمعیت کشور تا سال ۱۴۳۰ ادامه پیدا خواهد کرد اما ترکیب نمودار جمعیتی نیز تغییر میکند و سهم جمعیت سالمندان در آن افزایش مییابد و به بیان دیگر جمعیت ایران پیرتر میشود. این مسئله از دو جهت باعث نگرانی است؛ اول کاهش سهم جمعیت جوان و مولد و دوم مسئله افزایش بیماریها و ناتوانیهای سالمندان که خود هزینه و بار مالی زیادی را به جامعه تحمیل میکند.
به اعتقاد کارشناسان تأثیر عوامل فرهنگی در تغییر روند جمعیتی کشور غیر قابل انکار است و در این زمینه صداوسیما بهعنوان یکی از اصلیترین و با نفوذترین رسانههای جمعی نقش بسزایی دارد. اما کارنامه این نقش اول رسانهای نشانگر آن است که در این امر چندان موفق نبوده است. صداوسیما در برنامههای خشک کارشناسی که مخاطبان کمی دارد، تأکید بر تشکیل خانواده و فرزندآوری میکند اما در سایر برنامههای پرمخاطب که دستِ بر قضا به روی ذائقه مخاطب اثرگذارند، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم برخلاف سیاستهای جمعیتی و در نقطه مقابل تشویق به فرزندآوری عمل میکند. خانوادههای کمجمعیت در فیلمها و سریالها و آگهیهای بازرگانی با زندگی لاکچری و خانههای بزرگ و زندگیهای پرزرقوبرق بهعنوان یک الگوی ایدئال خانواده امروزی و از طرفی دیگر خانوادههای پرجمعیت بهطور معمول ناموفق و با مشکلات و معضلات اجتماعی بسیار، بهعنوان نمونهای از خانوادههایی که دچار فقر فرهنگی هستند، به مخاطب نشان داده میشود. ضمن اینکه در برنامههای سرگرمکننده که با حضور سلبریتیها ساخته میشود، اغلب افراد مشهوری که دعوت میشوند، معمولا نسبت به تشکیل خانواده و
امر ازدواج بیاهمیت هستند.
این در حالی است که این افراد به الگویی که ابعاد مختلف زندگی آنها بر روی ضمیر ناخودآگاه عموم جامعه بهویژه نسل جوان تأثیرگذار است، تبدیل شدهاند. اینچنین است که در شرایط کنونی، زوجهای جوان با داشتن بیش از یک فرزند، مورد سرزنش اطرافیان قرار میگیرند و به نوعی اگر حتی علاقهای به فرزندآوری هم داشته باشند، هیچ اقدامی در این زمینه انجام نمیدهند تا مبادا ازسوی آنان مورد انتقاد قرار بگیرند.
بنابراین با توجه به تأثیر غیر قابل انکار رسانه ملی بر فرهنگ جامعه، لازم و ضروری است این رسانه با تغییر رویکرد، از تمام ظرفیت بالقوه خود در جهت اصلاح سبک زندگی و تغییر روند جمعیتی کشور استفاده کند.