بارش شهابسنگي نداريم!
رضا ماهمنظر. منجم و مروج علم
گاه و بیگاه در اخبار و مرور پدیدههای نجومی سال، با واژه «بارش شهابی» برخورد میکنیم؛ پدیدهای جذاب که مانند یک آتشبازی بزرگ کیهانی در آسمان جلوهگری میکند. تابستان امسال نیز شاهد دو بارش شهابی «دلتا-دلوی» و «برساوشی» هستیم که تاریخهای 6 و 21 مرداد در آسمان جلوهگری میکنند؛ اما در میان رسانههای مجازی و بهظاهر علمی، با واژههای نامتعارف و گاه نادرستی مانند «بارش شهابسنگی» یا «بارش سیارکی» روبهرو میشویم که از لحاظ معنا شبیه به یک فاجعه طنزآمیز است تا یک خبر علمی و بسترساز حواشی بیشتر نیز میشود. پیش از معرفی این دو رویداد مهم و جذاب، لازم است بدانیم چرا بارش «شهابسنگی» و کلمات مشابه آن یک اشتباه خندهدار است. استفاده مکرر از واژههای سیارک، دنبالهدار، آذرگوی، شهاب و شهابواره بسیار مرسوم است. ممکن است بعضی در یک خبر، مرتبط به هم و در ادامه دیگری بیان شوند، اما معنای متفاوتی داشته باشند. مانند «شهاب» و «شهابسنگ» که هر دو ممکن است در پدیده بارش شهابی رخ دهند، اما مفهوم جداگانهای دارند. استفاده نابجا از آنها در میان عموم و بهویژه در برخی رسانههای فضای مجازی، موجب سرافکندگی جامعه ترویج علم نجوم در کشور شده است. علاوهبر هشت سیاره منظومه شمسی و اقمارشان، اجرام متنوع دیگری نیز به دور خورشید گردش میکنند. ازجمله مهمترینها «سیارک»ها هستند که با نام علمی «Asteroids» شناخته میشوند. این اجرام سنگی-فلزی میتوانند به کوچکی یک دانه گرده گل یا به بزرگی دهها کیلومتر باشند. بیشترشان در میان مدار مریخ و مشتری (در فاصله حدود 250 تا600 میلیونکیلومتری از خورشید) در گردش هستند؛ اما گاهی تودههایی از ذرات کوچک آنها در نزدیکی مدار زمین نیز یافت میشوند و منجر به بارشهای شهابی زیبایی میشوند. بارش شهابی با منشأ سیارکی بسیار نادر است. ازجمله مهیجترین آنها بارش شهابی رُبعی (کوادرانتی) در نیمه دیماه هر سال است. در اصل شهابباران براثر سقوط غبارهای سرگردان فضا در اتمسفر زمین با 44 برابر سرعت صوت روی میدهد. در هنگام سقوط، اصطکاک شکلگرفته میان ذرات غبار گازهای اتمسفری باعث سوختهشدن آنها و درخشش ردی از نورشان در آسمان میشود. به این پدیده زیبا «شهاب» (Meteor) گفته میشود. برخی بر این باورند که دیدهشدن شهاب و بیان یک آرزو در همان لحظه، موجب برآوردهشدنشان میشود. برخی دیگر آن را نشانهای از مرگ یک انسان تصور میکنند و در اعتقادات باستانی آن را سقوط یک ستاره از بالای آسمان میپنداشتند. حال آنکه سوختن زیبای چند ذره غبار فضایی در اتمسفر زمین، ارتباطی با روزمرگیهای زندگی ما ندارد. در میان این اجرام گاهی ذرات فلزی و سرشار از عناصر خاصی نیز دیده میشوند. مانند آزمایش جذاب رنگ شعله، شهابهای بهوجودآمده از این دانهها، رنگهای قالبی را از خود نشان میدهند. مانند رنگ زرد که از واکنش ذرات آهن با مولکولهای اکسیژندار اتمسفر است. به همین ترتیب سبز و آبی نشانه منیزیم، قرمز نشانه نیتروژن، صورتی نشانه لیتیوم و سفید نشانه سیلیسیوم در ترکیبات شهابهاست. بنابراین بارشهای شهابی به معنای واقعی یک آتشبازی کیهانی هستند و عکاسان زیادی را شیفته خود میکنند؛ اما گاهی در میان این ذرات، اجسامی به بزرگی یک مشت دست نیز یافت میشوند که جذب گرانش زمین میشوند. سوختن اجسام بزرگتر نور بیشتری را در آسمان متصاعد میکند. این شهابهای پرنور نام زیبای دیگری دارند و در اصطلاح «آذرگوی» (Fire Ball یا Bolide) خوانده میشوند. نور خیرهکننده آنها مانند یک منور از فضا، اطراف را روشن میکند و گاهی صدای کوتاهی نیز از آنها به گوش میرسد؛ صدایی شبیه به سوختن باروت که بیش از دو ثانیه به درازا نمیکشد. گاهی ممکن است در اوج بارشهای شهابی، سه یا چهار آذرگوی را در یک شب ببینید. گاهی نیز در طی چند روزی که از بارش شهابی میگذرد، حتی یک آذرگوی دیده نمیشود. بااینحال ظهور ناگهانی این گویهای آتشین در قاب عکاسان نجومی، شهرت بسیاری را برای آنها بههمراه آورده است. شاید اشاره به این موضوع خالی از لطف نباشد که سازمان فضایی ژاپن قصد دارد در مراسم افتتاحیه المپیک 2021، برای اولینبار از یک شهابباران مصنوعی رونمایی کند. ژاپنیها در تقلید شهاببارانهای طبیعی، به کمک موشکهای ماهوارهبر خود، گویهای کوچکی حاوی انواع ذرات ریز فلزی و غیرفلزی را در اتمسفر رها میکنند. به گفته آنها آتشبازی فضایی ژاپنیها با رنگهای متنوع و در گسترهای به شعاع بیش از صد کیلومترمربع، چشمها را خیره خواهد کرد و پس از آن، این فناوری میزبان آسمان شهرهای بسیاری در سراسر دنیا خواهد بود. در این میان «شهابواره» (Meteoroid) واژهای گنگ و نامفهوم است که در موارد متنوعی به کار گرفته شده است؛ اما در تعریف علمی دیدگاه کلی مشترکی وجود دارد؛ هر جسم کوچکی که در مدار پایینی زمین در حال گردش بوده و هنوز در اتمسفر زمین سقوط نکرده است؛ به عبارت دیگر شهابی را که هنوز در فضاست، اما در دام گرانش سیاره زمین آماده سقوط شده باشد، شامل میشود. ابعادشان از حدود یک سنجاق کوچک تجاوز نمیکند. با این تعریف بسیاری از زبالههای فضایی نیز که در شرف سقوط هستند، در این دسته قرار میگیرند. هیچگاه نباید شهاب را با «شهابسنگ» (Meteorite) یکسان دانست. گاهی در رسانههای خبری و بعضا رسمی شاهد استفاده اشتباه و نابجای واژه «بارش شهابسنگی» هستیم. بارش شهابسنگی آخرینبار 65 میلیون سال قبل رخ داده و منجر به انقراض حدود 40 درصد از ساکنان سیاره زمین در آن زمان شده! شهابسنگها در واقع اجرام بسیار بزرگتری هستند؛ با ابعادی در حدود یک ماشین لباسشویی که هنگام ورود به جو زمین، براثر اصطکاک و گرمای شدید، لایه به لایه میسوزند و سرانجام قسمتی از آنها به سطح زمین میرسد و در محل برخورد ایجاد خسارت میکند. آمار سازمان جهانی شهابسنگ، حاکی از آن است که بهطور متوسط در هر کیلومترمربع از سیاره زمین، درمدت 2.5 میلیون سال، احتمال برخورد یک شهابسنگ میرود و هیچ نقطهای از سیاره زمین محتملتر از مناطق دیگر نیست. عموما شهابسنگها منشأ سیارکی دارند و از جایی در میان مدار مریخ و مشتری منشأ گرفتهاند؛ اما گاهی نیز بقایای بهجامانده از اجرام جذابتری هستند که مسیر میلیاردها کیلومتر در منظومه شمسی را طی کردهاند. اجرامی مرموز و روحمانند با نام علمی «دنبالهدار» (comet) که هرازگاهی در آسمان زمین هیاهو به پا میکنند. سال گذشته نیز در ابتدای تیرماه شاهد عبور دنبالهدار «نئووایز» در آسمان نیمکره شمالی بودیم. دنبالهدارها که در برخی رسانهها و گاه در میان مردم بهاشتباه ستاره دنبالهدار خوانده میشوند؛ منشأ ستارهای ندارند و اجزائی دوردست اما باشکوه از منظومه شمسی ما هستند. دنبالهدارها علت اصلی بسیاری از بارشهای شهابی مانند بارش شهابی برساوشی هستند. جنس و ساختار آنها بسیار با سیارکها متفاوت است. در حقیقت آنها کوههای یخی بسیار بزرگی (در ابعاد کوه دماوند و حتی بزرگتر) هستند که در کرانههای دوردست منظومه شمسی و در مدارهای ناپایداری به دور خورشید گردش میکنند. گاهی گرانش سیارات و حتی ستارگان همسایه خورشید، مدار آنها را مختل میکند و در نتیجه آنها به سمت قلب منظومه شمسی سقوط میکنند. این سقوط میتواند شیرجهای به داخل خورشید باشد یا مدار تازهای به شکل بیضی کشیده پیرامون خورشید را رقم بزنند. بسیاری از دنبالهدارها مانند هالی چنین سرگذشت هیجانانگیزی داشتهاند. با هر بار گردش دنبالهدارها در مدار، گذری سریع از کنار خورشید در انتظار آنهاست. با نزدیکشدن به خورشید یخهای موجود در سطحشان از حالت جامد به بخار تبدیل میشود که از لحاظ علمی «تصعید» نام دارد، اما در میان عموم مردم به بخارشدن دنبالهدار شهرت یافته است. این کوههای یخی، دنبالهای در ابعاد چند میلیون کیلومتر در پشتسر خود برجای میگذارند. نکته جالب ناخالصیهای موجود در این ساختار یخی غولپیکر است. ناخالصیهای غبارمانندی از جنس سنگ و خاک که در مدار دنبالهدار برجای خواهند ماند. گاهی مدار زمین از درون بقایای بهجامانده از دنبالهدارها عبور میکند و آتشبازی کیهانی تکرار میشود. در حقیقت بارش شهابی دلتای جنوبی در ابتدای مردادماه از بقایای بهجامانده از دنبالهداری با نام «تاچر» (C/186 G1) به وجود میآید. همچنین بارش شهابی برساوشی که در 21 و 22 مرداد به اوج خود خواهد رسید و ممکن است شما در ساعت 23 شب 21 مرداد، حدود صد شهاب را در یک ساعت مشاهده کنید که از بقایای دنبالهدار «سوئیفت-تاتل» (Swift-Tuttle) شکل گرفته است. بقایای این بارش شهابی بهقدری گسترده و پراکنده است که گاه تا هشتم شهریورماه نیز میتوان سقوط گاه و بیگاه شهابهایی را در آسمان مشاهده کرد؛ اما برای لذتبردن از این پدیده بهتر است که علاوه بر حضور در مناطق تاریک و خالی از آلودگی نوری، به سمت درستی از آسمان نیز نگاه کنیم. منظور از سمت درست «کانون بارش شهابی» است. جایی که مدار دنبالهدار مذکور از آن گذر کرده و اکثر شهابها از نزدیک آن قسمت به اطراف پراکنده میشوند. نام بارشهای شهابی نیز برگرفته از صورت فلکی نزدیک به این قسمت در آسمان است. به بیان ساده از دید ساکنان زمین مدار دنبالهدار «سوئیفت-تاتل» از روبهروی صورت فلکی «برساوش» عبور میکند، پس شهابها از نزدیکی این صورت فلکی به همه طرف پرتاب میشوند؛ بنابراین بهترین قسمت از آسمان برای جستوجوی شهاب و ثبت تصاویر بدیع از آنها، صورت فلکی برساوش است. این صورت فلکی نیمهشب و در سمت شمال شرقی آسمان طلوع میکند؛ اما بارش شهابی نهتنها از ابتدای شب که از حدود یک هفته زودتر در آسمان شب آغاز خواهد شد و شهابهایی با تعداد کم از این قسمت از فضا روانه آسمان زمین میشوند.
گاه و بیگاه در اخبار و مرور پدیدههای نجومی سال، با واژه «بارش شهابی» برخورد میکنیم؛ پدیدهای جذاب که مانند یک آتشبازی بزرگ کیهانی در آسمان جلوهگری میکند. تابستان امسال نیز شاهد دو بارش شهابی «دلتا-دلوی» و «برساوشی» هستیم که تاریخهای 6 و 21 مرداد در آسمان جلوهگری میکنند؛ اما در میان رسانههای مجازی و بهظاهر علمی، با واژههای نامتعارف و گاه نادرستی مانند «بارش شهابسنگی» یا «بارش سیارکی» روبهرو میشویم که از لحاظ معنا شبیه به یک فاجعه طنزآمیز است تا یک خبر علمی و بسترساز حواشی بیشتر نیز میشود. پیش از معرفی این دو رویداد مهم و جذاب، لازم است بدانیم چرا بارش «شهابسنگی» و کلمات مشابه آن یک اشتباه خندهدار است. استفاده مکرر از واژههای سیارک، دنبالهدار، آذرگوی، شهاب و شهابواره بسیار مرسوم است. ممکن است بعضی در یک خبر، مرتبط به هم و در ادامه دیگری بیان شوند، اما معنای متفاوتی داشته باشند. مانند «شهاب» و «شهابسنگ» که هر دو ممکن است در پدیده بارش شهابی رخ دهند، اما مفهوم جداگانهای دارند. استفاده نابجا از آنها در میان عموم و بهویژه در برخی رسانههای فضای مجازی، موجب سرافکندگی جامعه ترویج علم نجوم در کشور شده است. علاوهبر هشت سیاره منظومه شمسی و اقمارشان، اجرام متنوع دیگری نیز به دور خورشید گردش میکنند. ازجمله مهمترینها «سیارک»ها هستند که با نام علمی «Asteroids» شناخته میشوند. این اجرام سنگی-فلزی میتوانند به کوچکی یک دانه گرده گل یا به بزرگی دهها کیلومتر باشند. بیشترشان در میان مدار مریخ و مشتری (در فاصله حدود 250 تا600 میلیونکیلومتری از خورشید) در گردش هستند؛ اما گاهی تودههایی از ذرات کوچک آنها در نزدیکی مدار زمین نیز یافت میشوند و منجر به بارشهای شهابی زیبایی میشوند. بارش شهابی با منشأ سیارکی بسیار نادر است. ازجمله مهیجترین آنها بارش شهابی رُبعی (کوادرانتی) در نیمه دیماه هر سال است. در اصل شهابباران براثر سقوط غبارهای سرگردان فضا در اتمسفر زمین با 44 برابر سرعت صوت روی میدهد. در هنگام سقوط، اصطکاک شکلگرفته میان ذرات غبار گازهای اتمسفری باعث سوختهشدن آنها و درخشش ردی از نورشان در آسمان میشود. به این پدیده زیبا «شهاب» (Meteor) گفته میشود. برخی بر این باورند که دیدهشدن شهاب و بیان یک آرزو در همان لحظه، موجب برآوردهشدنشان میشود. برخی دیگر آن را نشانهای از مرگ یک انسان تصور میکنند و در اعتقادات باستانی آن را سقوط یک ستاره از بالای آسمان میپنداشتند. حال آنکه سوختن زیبای چند ذره غبار فضایی در اتمسفر زمین، ارتباطی با روزمرگیهای زندگی ما ندارد. در میان این اجرام گاهی ذرات فلزی و سرشار از عناصر خاصی نیز دیده میشوند. مانند آزمایش جذاب رنگ شعله، شهابهای بهوجودآمده از این دانهها، رنگهای قالبی را از خود نشان میدهند. مانند رنگ زرد که از واکنش ذرات آهن با مولکولهای اکسیژندار اتمسفر است. به همین ترتیب سبز و آبی نشانه منیزیم، قرمز نشانه نیتروژن، صورتی نشانه لیتیوم و سفید نشانه سیلیسیوم در ترکیبات شهابهاست. بنابراین بارشهای شهابی به معنای واقعی یک آتشبازی کیهانی هستند و عکاسان زیادی را شیفته خود میکنند؛ اما گاهی در میان این ذرات، اجسامی به بزرگی یک مشت دست نیز یافت میشوند که جذب گرانش زمین میشوند. سوختن اجسام بزرگتر نور بیشتری را در آسمان متصاعد میکند. این شهابهای پرنور نام زیبای دیگری دارند و در اصطلاح «آذرگوی» (Fire Ball یا Bolide) خوانده میشوند. نور خیرهکننده آنها مانند یک منور از فضا، اطراف را روشن میکند و گاهی صدای کوتاهی نیز از آنها به گوش میرسد؛ صدایی شبیه به سوختن باروت که بیش از دو ثانیه به درازا نمیکشد. گاهی ممکن است در اوج بارشهای شهابی، سه یا چهار آذرگوی را در یک شب ببینید. گاهی نیز در طی چند روزی که از بارش شهابی میگذرد، حتی یک آذرگوی دیده نمیشود. بااینحال ظهور ناگهانی این گویهای آتشین در قاب عکاسان نجومی، شهرت بسیاری را برای آنها بههمراه آورده است. شاید اشاره به این موضوع خالی از لطف نباشد که سازمان فضایی ژاپن قصد دارد در مراسم افتتاحیه المپیک 2021، برای اولینبار از یک شهابباران مصنوعی رونمایی کند. ژاپنیها در تقلید شهاببارانهای طبیعی، به کمک موشکهای ماهوارهبر خود، گویهای کوچکی حاوی انواع ذرات ریز فلزی و غیرفلزی را در اتمسفر رها میکنند. به گفته آنها آتشبازی فضایی ژاپنیها با رنگهای متنوع و در گسترهای به شعاع بیش از صد کیلومترمربع، چشمها را خیره خواهد کرد و پس از آن، این فناوری میزبان آسمان شهرهای بسیاری در سراسر دنیا خواهد بود. در این میان «شهابواره» (Meteoroid) واژهای گنگ و نامفهوم است که در موارد متنوعی به کار گرفته شده است؛ اما در تعریف علمی دیدگاه کلی مشترکی وجود دارد؛ هر جسم کوچکی که در مدار پایینی زمین در حال گردش بوده و هنوز در اتمسفر زمین سقوط نکرده است؛ به عبارت دیگر شهابی را که هنوز در فضاست، اما در دام گرانش سیاره زمین آماده سقوط شده باشد، شامل میشود. ابعادشان از حدود یک سنجاق کوچک تجاوز نمیکند. با این تعریف بسیاری از زبالههای فضایی نیز که در شرف سقوط هستند، در این دسته قرار میگیرند. هیچگاه نباید شهاب را با «شهابسنگ» (Meteorite) یکسان دانست. گاهی در رسانههای خبری و بعضا رسمی شاهد استفاده اشتباه و نابجای واژه «بارش شهابسنگی» هستیم. بارش شهابسنگی آخرینبار 65 میلیون سال قبل رخ داده و منجر به انقراض حدود 40 درصد از ساکنان سیاره زمین در آن زمان شده! شهابسنگها در واقع اجرام بسیار بزرگتری هستند؛ با ابعادی در حدود یک ماشین لباسشویی که هنگام ورود به جو زمین، براثر اصطکاک و گرمای شدید، لایه به لایه میسوزند و سرانجام قسمتی از آنها به سطح زمین میرسد و در محل برخورد ایجاد خسارت میکند. آمار سازمان جهانی شهابسنگ، حاکی از آن است که بهطور متوسط در هر کیلومترمربع از سیاره زمین، درمدت 2.5 میلیون سال، احتمال برخورد یک شهابسنگ میرود و هیچ نقطهای از سیاره زمین محتملتر از مناطق دیگر نیست. عموما شهابسنگها منشأ سیارکی دارند و از جایی در میان مدار مریخ و مشتری منشأ گرفتهاند؛ اما گاهی نیز بقایای بهجامانده از اجرام جذابتری هستند که مسیر میلیاردها کیلومتر در منظومه شمسی را طی کردهاند. اجرامی مرموز و روحمانند با نام علمی «دنبالهدار» (comet) که هرازگاهی در آسمان زمین هیاهو به پا میکنند. سال گذشته نیز در ابتدای تیرماه شاهد عبور دنبالهدار «نئووایز» در آسمان نیمکره شمالی بودیم. دنبالهدارها که در برخی رسانهها و گاه در میان مردم بهاشتباه ستاره دنبالهدار خوانده میشوند؛ منشأ ستارهای ندارند و اجزائی دوردست اما باشکوه از منظومه شمسی ما هستند. دنبالهدارها علت اصلی بسیاری از بارشهای شهابی مانند بارش شهابی برساوشی هستند. جنس و ساختار آنها بسیار با سیارکها متفاوت است. در حقیقت آنها کوههای یخی بسیار بزرگی (در ابعاد کوه دماوند و حتی بزرگتر) هستند که در کرانههای دوردست منظومه شمسی و در مدارهای ناپایداری به دور خورشید گردش میکنند. گاهی گرانش سیارات و حتی ستارگان همسایه خورشید، مدار آنها را مختل میکند و در نتیجه آنها به سمت قلب منظومه شمسی سقوط میکنند. این سقوط میتواند شیرجهای به داخل خورشید باشد یا مدار تازهای به شکل بیضی کشیده پیرامون خورشید را رقم بزنند. بسیاری از دنبالهدارها مانند هالی چنین سرگذشت هیجانانگیزی داشتهاند. با هر بار گردش دنبالهدارها در مدار، گذری سریع از کنار خورشید در انتظار آنهاست. با نزدیکشدن به خورشید یخهای موجود در سطحشان از حالت جامد به بخار تبدیل میشود که از لحاظ علمی «تصعید» نام دارد، اما در میان عموم مردم به بخارشدن دنبالهدار شهرت یافته است. این کوههای یخی، دنبالهای در ابعاد چند میلیون کیلومتر در پشتسر خود برجای میگذارند. نکته جالب ناخالصیهای موجود در این ساختار یخی غولپیکر است. ناخالصیهای غبارمانندی از جنس سنگ و خاک که در مدار دنبالهدار برجای خواهند ماند. گاهی مدار زمین از درون بقایای بهجامانده از دنبالهدارها عبور میکند و آتشبازی کیهانی تکرار میشود. در حقیقت بارش شهابی دلتای جنوبی در ابتدای مردادماه از بقایای بهجامانده از دنبالهداری با نام «تاچر» (C/186 G1) به وجود میآید. همچنین بارش شهابی برساوشی که در 21 و 22 مرداد به اوج خود خواهد رسید و ممکن است شما در ساعت 23 شب 21 مرداد، حدود صد شهاب را در یک ساعت مشاهده کنید که از بقایای دنبالهدار «سوئیفت-تاتل» (Swift-Tuttle) شکل گرفته است. بقایای این بارش شهابی بهقدری گسترده و پراکنده است که گاه تا هشتم شهریورماه نیز میتوان سقوط گاه و بیگاه شهابهایی را در آسمان مشاهده کرد؛ اما برای لذتبردن از این پدیده بهتر است که علاوه بر حضور در مناطق تاریک و خالی از آلودگی نوری، به سمت درستی از آسمان نیز نگاه کنیم. منظور از سمت درست «کانون بارش شهابی» است. جایی که مدار دنبالهدار مذکور از آن گذر کرده و اکثر شهابها از نزدیک آن قسمت به اطراف پراکنده میشوند. نام بارشهای شهابی نیز برگرفته از صورت فلکی نزدیک به این قسمت در آسمان است. به بیان ساده از دید ساکنان زمین مدار دنبالهدار «سوئیفت-تاتل» از روبهروی صورت فلکی «برساوش» عبور میکند، پس شهابها از نزدیکی این صورت فلکی به همه طرف پرتاب میشوند؛ بنابراین بهترین قسمت از آسمان برای جستوجوی شهاب و ثبت تصاویر بدیع از آنها، صورت فلکی برساوش است. این صورت فلکی نیمهشب و در سمت شمال شرقی آسمان طلوع میکند؛ اما بارش شهابی نهتنها از ابتدای شب که از حدود یک هفته زودتر در آسمان شب آغاز خواهد شد و شهابهایی با تعداد کم از این قسمت از فضا روانه آسمان زمین میشوند.