|

رنج‌نامه پدری دل‌شکسته و دادخواه

جمشید رحمانیفر

نسیم جان سلام. بابا امروز هم مثل خیلی از روزهایی که دلم می‌گیرد، مرخصی ساعتی گرفتم، زدم زیر میز، پریدم توی ماشین و پرکشیدم به طرف قطعه 70 بهشت زهرا کنار مزارت. گاهی به نقطه‌ای که هواپیمای اوکراین سقوط کرد می‌روم، به جای زمین‌خوردنت خیره می‌شوم و با اشک شاخه گلی و فاتحه‌ای نثارت می‌کنم. الان اینجا خلوت است و فقط من هستم و تو. گاهی صدای برگ‌های زردی که برای آمدن پاییز عجله دارند و هیاهوی مبهم کلاغ‌ها این سکوت را می‌شکند. رنج‌های دوران جنگ و بیماری طولانی و سخت این سال‌ها را شکست داده‌ام اما دوری تو کمرم را شکسته. سرم در برابرت پایین است، چراکه قول داده بودم برای احقاق حق تو، حق خانواده و حق مردم از پا ننشینم. با این همه هنوز از پا ننشسته و از نفس نیفتاده‌ام. بابا اگرچه شرمنده‌ام اما هنوز سر قولم هستم و پا پس نمی‌کشم. بیماری و اندوهم را با خیره‌سری پس می‌زنم و در جست‌وجوی عدالت روزها را سپری می‌کنم. بگذار همین‌جا کنار مزارت نامه‌ای را که برای احقاق حقت نوشته‌ام بلندبلند برایت بخوانم:
***
موضوع این رنج‌نامه، دادخواهی خانواده‌ای سوگوار است که دختر جوانش را در فاجعه سقوط هواپیمای اوکراین از دست داده است.
ماده 286 قانون مجازات اسلامی می‌گوید: «هرکس به ‌طور گسترده مرتکب فعالیت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب و... گردد به‌ گونه‌ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی... در سطح وسیع گردد مفسد فی‌الارض محسوب و به اعدام محکوم می‌گردد». طبق همین ماده تاکنون شاهد دستگیری، محاکمه و محکومیت افراد بسیاری بوده‌ایم. با این همه متأسفانه گویا برخی مسئولان کشور عملا از این قانون مستثنا بوده و هستند و به‌نوعی شاهد سیاست یک بام و دو هوا هستیم. واقعیت تلخ این است که انتشار گزارش‌های خلاف واقع از طرف برخی مسئولان به مردم نمونه‌های بسیار دارد، اما از باب مثال به دو مورد اشاره می‌شود؛ اولی ناآرامی‌های آبان 98 است. در آن ماجرا، انتشار اخبار کذب از سوی برخی مسئولان، اعتراضات خیابانی و صدمات جانی و مالی جبران‌ناپذیری در پی آورد. یعنی تا چند روز پیش از آن غائله، مسئولان منکر هرگونه افزایش بهای بنزین بودند، اما ناگهان اعلام شد که بهای بنزین سه برابر شده است. چنان پنهان‌کاری‌ای و چنان افزایشی، خشم مردم به‌ویژه تهی‌دستان را برانگیخت تا جایی که در چندین شهر، تظاهراتی اعتراضی در خیابان‌ها شکل گرفت. شماری از هم‌وطنان کشته، جمعی مجروح و کسانی دستگیر شدند و خساراتی مالی نیز به بار آمد. این فاجعه بازتاب‌هایی گسترده و منفی در میان مردم و همچنین فضای مجازی در پی آورد. بعد مشخص شد که برنامه افزایش نرخ بنزین از ماه‌ها قبل تصویب شده و آقایان سران قوا کاملا در جریان بوده‌اند، اما به جای توضیح به مردم و اطلاع‌رسانی و ایجاد تمهیدات لازم، این‌گونه نمایش داده‌اند که بهای بنزین افزایش نیافته است. مورد دوم، فاجعه انهدام هواپیمای اوکراینی بود که جمعی از فرزندان این مرز‌و‌بوم و از‌جمله فرزند دلبند ما هم در آن حضور داشت. مسئولان از طریق همه رسانه‌های نوشتاری، تصویری و مجازی تا سه روز پس از سقوط هواپیما، علت فاجعه را نقص فنی و اصرار خلبان بر ادامه پرواز اعلام کردند و حقیقت را پوشاندند. نکته اینجاست که فرمانده هوافضای سپاه پاسداران اعلام کرد ساعتی پس از انهدام و سقوط، از شلیک موشک خودی به هواپیما اطلاع پیدا کرده و مسئولان رده‌بالای کشور را در جریان امر گذاشته است. همچنین وزیر امور خارجه وقت آقای ظریف طی مصاحبه‌ای اعلام کرد روز جمعه، سه روز پس از انهدام هواپیما در جلسه شورای امنیت ملی با حضور دبیر شورا و فرماندهان این‌گونه مطرح کرده است که در سطح جامعه و رسانه‌های خارجی چنین شایعه شده که سقوط هواپیما بر اثر شلیک موشک سپاه بوده است. ظریف به اعضای جلسه می‌گوید اگر این شایعه صحت دارد، بفرمایید تا فکری کنیم. اما حضرات بلافاصله با واکنش تند و خشمگینانه نسبت به ظریف این شایعه را تکذیب می‌کنند. سپس ایشان را موظف می‌کنند که شایعه را از طریق رسانه‌ها تکذیب کند و ظریف هم چنین می‌کند؛ اما در کمال شگفتی روز بعد ستاد کل نیروهای مسلح، طی اطلاعیه‌ای خبر انهدام هواپیما توسط موشک‌های سپاه را تأیید می‌کند. بلافاصله بعد از مخابره این خبر هولناک، اقشاری از مردم برای اعتراض و همدردی به خیابان‌ها می‌آیند ولی به جای دلجویی و اقناع، با آنها برخورد می‌شود که سرنوشت شماری از آنها نیز جز دستگیری، محاکمه و محکومیت نبوده است. متأسفانه از آن پس تا امروز هنوز هیچ‌یک از مسئولان رده‌بالای کشوری، لشکری و قضائی، همچنین هیچ‌یک از مسئولان اصلی امنیتی و قضائی طبق ماده 286 قانون مجازات اسلامی به این علت که با کتمان حقیقت موجب تشویش اذهان عمومی و بی‌اعتباری کشور در سطح ملی و جهانی شدند، مورد پیگرد قانونی قرار نگرفته‌اند. این‌جانب و خانواده‌ام از طرف خود و از زبان خانواده‌های همیشه داغدار، به برخورد تبعیض‌آمیز و همچنین تأخیر و بی‌توجهی به این فاجعه به‌ طور جدی معترضیم و خواهان توضیح شفاف و حقوقی از سوی مسئولان اصلی کشور و اجرای عدالت و مجازات عاملان اصلی این فاجعه‌ایم.
***
نسیم جان، کاش بودی و غلط‌های نامه‌ام را تصحیح می‌کردی. گرچه من برمی‌گشتم و می‌گفتم: بچه‌ای هنوز! نامه من حرف نداره. کجاش ایراد داره؟ و تو با شیطنت جواب می‌دادی: سر تا پاش! و من می‌گفتم برو پدرسوخته دنبال زندگیت! این چه دختری بود که خدا نصیب من کرد؟ و تو شادمانه می‌خندیدی و می‌گفتی: حال می‌کنی که من دخترتم؟ و من سرانجام در برابرت کم می‌آوردم و می‌زدم زیر خنده. بابا جان می‌دانم که اولا اصل عدالت را خداوند بزرگ اجرا خواهد کرد، در ثانی افکار عمومی در این موضوع داوری کرده‌اند. با این همه هنوز پرده سوم از عدالت که مجازات عاملان اصلی است اجرا نشده. امروز باز پیشت آمده‌ام تا عهدم را تکرار کنم که تا اجرای عدالت و مجازات مقصران اصلی این فاجعه، از پای نخواهم نشست و از پای نخواهیم نشست. من و مادر و برادرت هنوز ناباورانه چشم به در دوخته‌ایم تا برگردی. یکی، دو روز دیگر مدرسه‌ها و دانشگاه‌ها در همه جای دنیا بازگشایی می‌شوند. دانشجویان و استادان دانشگاه آلبرتای کانادا جایت را خالی می‌کنند. در کلبه ماتم‌زده ما هم جایت همیشه خالی و یادت همیشه باقی است.
بابای سوگوار و دادخواه تو

نسیم جان سلام. بابا امروز هم مثل خیلی از روزهایی که دلم می‌گیرد، مرخصی ساعتی گرفتم، زدم زیر میز، پریدم توی ماشین و پرکشیدم به طرف قطعه 70 بهشت زهرا کنار مزارت. گاهی به نقطه‌ای که هواپیمای اوکراین سقوط کرد می‌روم، به جای زمین‌خوردنت خیره می‌شوم و با اشک شاخه گلی و فاتحه‌ای نثارت می‌کنم. الان اینجا خلوت است و فقط من هستم و تو. گاهی صدای برگ‌های زردی که برای آمدن پاییز عجله دارند و هیاهوی مبهم کلاغ‌ها این سکوت را می‌شکند. رنج‌های دوران جنگ و بیماری طولانی و سخت این سال‌ها را شکست داده‌ام اما دوری تو کمرم را شکسته. سرم در برابرت پایین است، چراکه قول داده بودم برای احقاق حق تو، حق خانواده و حق مردم از پا ننشینم. با این همه هنوز از پا ننشسته و از نفس نیفتاده‌ام. بابا اگرچه شرمنده‌ام اما هنوز سر قولم هستم و پا پس نمی‌کشم. بیماری و اندوهم را با خیره‌سری پس می‌زنم و در جست‌وجوی عدالت روزها را سپری می‌کنم. بگذار همین‌جا کنار مزارت نامه‌ای را که برای احقاق حقت نوشته‌ام بلندبلند برایت بخوانم:
***
موضوع این رنج‌نامه، دادخواهی خانواده‌ای سوگوار است که دختر جوانش را در فاجعه سقوط هواپیمای اوکراین از دست داده است.
ماده 286 قانون مجازات اسلامی می‌گوید: «هرکس به ‌طور گسترده مرتکب فعالیت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب و... گردد به‌ گونه‌ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی... در سطح وسیع گردد مفسد فی‌الارض محسوب و به اعدام محکوم می‌گردد». طبق همین ماده تاکنون شاهد دستگیری، محاکمه و محکومیت افراد بسیاری بوده‌ایم. با این همه متأسفانه گویا برخی مسئولان کشور عملا از این قانون مستثنا بوده و هستند و به‌نوعی شاهد سیاست یک بام و دو هوا هستیم. واقعیت تلخ این است که انتشار گزارش‌های خلاف واقع از طرف برخی مسئولان به مردم نمونه‌های بسیار دارد، اما از باب مثال به دو مورد اشاره می‌شود؛ اولی ناآرامی‌های آبان 98 است. در آن ماجرا، انتشار اخبار کذب از سوی برخی مسئولان، اعتراضات خیابانی و صدمات جانی و مالی جبران‌ناپذیری در پی آورد. یعنی تا چند روز پیش از آن غائله، مسئولان منکر هرگونه افزایش بهای بنزین بودند، اما ناگهان اعلام شد که بهای بنزین سه برابر شده است. چنان پنهان‌کاری‌ای و چنان افزایشی، خشم مردم به‌ویژه تهی‌دستان را برانگیخت تا جایی که در چندین شهر، تظاهراتی اعتراضی در خیابان‌ها شکل گرفت. شماری از هم‌وطنان کشته، جمعی مجروح و کسانی دستگیر شدند و خساراتی مالی نیز به بار آمد. این فاجعه بازتاب‌هایی گسترده و منفی در میان مردم و همچنین فضای مجازی در پی آورد. بعد مشخص شد که برنامه افزایش نرخ بنزین از ماه‌ها قبل تصویب شده و آقایان سران قوا کاملا در جریان بوده‌اند، اما به جای توضیح به مردم و اطلاع‌رسانی و ایجاد تمهیدات لازم، این‌گونه نمایش داده‌اند که بهای بنزین افزایش نیافته است. مورد دوم، فاجعه انهدام هواپیمای اوکراینی بود که جمعی از فرزندان این مرز‌و‌بوم و از‌جمله فرزند دلبند ما هم در آن حضور داشت. مسئولان از طریق همه رسانه‌های نوشتاری، تصویری و مجازی تا سه روز پس از سقوط هواپیما، علت فاجعه را نقص فنی و اصرار خلبان بر ادامه پرواز اعلام کردند و حقیقت را پوشاندند. نکته اینجاست که فرمانده هوافضای سپاه پاسداران اعلام کرد ساعتی پس از انهدام و سقوط، از شلیک موشک خودی به هواپیما اطلاع پیدا کرده و مسئولان رده‌بالای کشور را در جریان امر گذاشته است. همچنین وزیر امور خارجه وقت آقای ظریف طی مصاحبه‌ای اعلام کرد روز جمعه، سه روز پس از انهدام هواپیما در جلسه شورای امنیت ملی با حضور دبیر شورا و فرماندهان این‌گونه مطرح کرده است که در سطح جامعه و رسانه‌های خارجی چنین شایعه شده که سقوط هواپیما بر اثر شلیک موشک سپاه بوده است. ظریف به اعضای جلسه می‌گوید اگر این شایعه صحت دارد، بفرمایید تا فکری کنیم. اما حضرات بلافاصله با واکنش تند و خشمگینانه نسبت به ظریف این شایعه را تکذیب می‌کنند. سپس ایشان را موظف می‌کنند که شایعه را از طریق رسانه‌ها تکذیب کند و ظریف هم چنین می‌کند؛ اما در کمال شگفتی روز بعد ستاد کل نیروهای مسلح، طی اطلاعیه‌ای خبر انهدام هواپیما توسط موشک‌های سپاه را تأیید می‌کند. بلافاصله بعد از مخابره این خبر هولناک، اقشاری از مردم برای اعتراض و همدردی به خیابان‌ها می‌آیند ولی به جای دلجویی و اقناع، با آنها برخورد می‌شود که سرنوشت شماری از آنها نیز جز دستگیری، محاکمه و محکومیت نبوده است. متأسفانه از آن پس تا امروز هنوز هیچ‌یک از مسئولان رده‌بالای کشوری، لشکری و قضائی، همچنین هیچ‌یک از مسئولان اصلی امنیتی و قضائی طبق ماده 286 قانون مجازات اسلامی به این علت که با کتمان حقیقت موجب تشویش اذهان عمومی و بی‌اعتباری کشور در سطح ملی و جهانی شدند، مورد پیگرد قانونی قرار نگرفته‌اند. این‌جانب و خانواده‌ام از طرف خود و از زبان خانواده‌های همیشه داغدار، به برخورد تبعیض‌آمیز و همچنین تأخیر و بی‌توجهی به این فاجعه به‌ طور جدی معترضیم و خواهان توضیح شفاف و حقوقی از سوی مسئولان اصلی کشور و اجرای عدالت و مجازات عاملان اصلی این فاجعه‌ایم.
***
نسیم جان، کاش بودی و غلط‌های نامه‌ام را تصحیح می‌کردی. گرچه من برمی‌گشتم و می‌گفتم: بچه‌ای هنوز! نامه من حرف نداره. کجاش ایراد داره؟ و تو با شیطنت جواب می‌دادی: سر تا پاش! و من می‌گفتم برو پدرسوخته دنبال زندگیت! این چه دختری بود که خدا نصیب من کرد؟ و تو شادمانه می‌خندیدی و می‌گفتی: حال می‌کنی که من دخترتم؟ و من سرانجام در برابرت کم می‌آوردم و می‌زدم زیر خنده. بابا جان می‌دانم که اولا اصل عدالت را خداوند بزرگ اجرا خواهد کرد، در ثانی افکار عمومی در این موضوع داوری کرده‌اند. با این همه هنوز پرده سوم از عدالت که مجازات عاملان اصلی است اجرا نشده. امروز باز پیشت آمده‌ام تا عهدم را تکرار کنم که تا اجرای عدالت و مجازات مقصران اصلی این فاجعه، از پای نخواهم نشست و از پای نخواهیم نشست. من و مادر و برادرت هنوز ناباورانه چشم به در دوخته‌ایم تا برگردی. یکی، دو روز دیگر مدرسه‌ها و دانشگاه‌ها در همه جای دنیا بازگشایی می‌شوند. دانشجویان و استادان دانشگاه آلبرتای کانادا جایت را خالی می‌کنند. در کلبه ماتم‌زده ما هم جایت همیشه خالی و یادت همیشه باقی است.
بابای سوگوار و دادخواه تو

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها