مجموعهداری پایه گسترش اقتدار فرهنگی و اقتصادی
جاوید رمضانی.کارشناس هنری و مرمتگر آثار
مجموعهدار کیست و تاریخ این پدیده اجتماعی در ایران معاصر چه قدمتی دارد؟ این سؤالی است که بهسختی میتوان آن را توضیح داد.
در تعریف جامع و مانع، مجموعهدار کسی است که اشیا و هنرهای نفیس و صنایع ظریفه را گردآوری و بر اساس روندی فنی یا تاریخی و با رویکردی معنایاب تنظیم و مستند میکند.
بهطور مشخص این پدیده در ارتباط با قدرت و فرهنگ نسبتی درخور تأمل به وجود میآورد.
در دوران صفوی و پادشاهی شاهعباس با شکلگیری اقتصاد پررونق، طبقات متوسط توان خرید آثار هنری هنرمندان را داشتند. تولید قطعات خوشنویسی به همراه تزئینات متداول برای این نوشتارها یا نقاشی با سوژه تکشخصیت حاکی گسترش خرید آثار نزد مردم عادی جامعه بود. این خروج هنر از دربار و رابطه بیشتر با مردم خود رونقبخش شاکلههای متفاوتی از ارتباط و اندیشه با محوریت زیبایی و تحسین مردم نسبت به صناعت ظریفه شد.
گفتوگوهای فرهنگی در دوران صفوی و ارتباطات با جهان خارج بهویژه کشورهای اروپایی وفاق عمومی در مورد معنی هنر را دچار تزلزل كرد؛ البته استفاده از هنر در رویکرد ارتباطی دومین پادشاه قاجار اهمیت بسیار یافت. فتحعلیشاه پرتره شخصی خود را به اقصینقاط جهان و دربارهای اروپایی ارسال كرد و پس از وی ناصرالدینشاه، مهمترین فرد از سلسله قاجار بود که به هنر توجه خاصی داشت؛ وی در سفرهای فرنگستان خود بر اساس دیدار از موزهها و مراکز هنری اروپاییان درگیر گفتمان موزهای شد. موزهها پدیدهای ساختاری در تثبیت قدرت جوامع مدرن بودند که از قرن هجدهم با تکیه بر مجموعههای تهیهشده توسط اشراف و متمولین تأسیس شدند. این مجموعهها تنها منحصر به آثار بومی کشور نبودند، بلکه قطعات متفاوتی از دیگر فرهنگها جمعآوری شده بود که آگاهی کشورهای اروپایی از نگرش و فهم دیگر جوامع را گسترش داد. با تجمیع این مجموعه آثار و تشکیل موزهها مراکزی فراهم آمد تا گفتمان ژئوپلیتیکی به نام اوریانتالیسم یا شرقشناسی شکل بگیرد که منبع لایزال نفوذ و منافع مالی را برای غربیان به همراه داشت.
کشورهای شرقی توسعهیافته مانند چین توجه بسیاری به گسترش فرهنگ مجموعهداری و در نتیجه آن تشکیل موزهها دارند.
دادههای رسمی نشان میدهد تعداد کل موزههای چین از چهارهزارو 692 عدد در سال 2016 میلادی به پنجهزارو 788 موزه در سال 2020 میلادی رسیده و از طرف دیگر، آمار بازدیدهای سالانه از این موزها از 700 میلیون بازدید در این بازه زمانی به 1.2 میلیارد بازدید رسیده که این به معنای رشد فرهنگ موزه هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی است.
موزه ملی چین دارای بیش از یک میلیون قطعه باارزش هنری-تاریخی است که در سال گذشته آمار پربازدیدترین موزه پس از موزه لوور پاریس را داشت.
این مهم بدون توجه به مجموعهدارای و تشویق صاحبان ثروت در جهت تجمیع این قطعات امکانپذیر نمیشود.
چین مانند ایران کشوری است باستانی که در گذشته قربانی فضای استعماری شده است و بسیاری از قطعات نفیس هنری و تاریخی چین در موزههای غربی نگهداری میشود و امروز با شکلدادن روند معکوس این قطعات از مجموعههای خارجی به سمت موزههای چین جاری شدهاند.
سیاستگذاری و حمایت از مجموعهداران باعث شده تا بزرگترین خریداران آثار هنری معاصر در این کشور شکل گرفته و معتبرترین گالریهای غربی در 10 سال گذشته در این کشور شعب خود را افتتاح كرده و سعی در جذب این خریداران جدید داشته باشند.
باید توجه داشت که نبردگاه اکنون با دولتهای مهاجم در حیطه اقتصاد و فرهنگ است. تنها یک گالری مطرح غربی در سال 2017 بهطور تقریب رقمی در حدود یک میلیارد دلار فروش آثار هنری داشته است (گالری گگوسیان). توجه به اقتصاد هنر بهعنوان پیشرانه رونق اقتصادی در غرب از سالهای 1999میلادی خود حاکی از تحرک و پدیدارشدن مجموعهداران جدیدی است که با خرید آثار معاصر هنری باعث اعتباربخشی و صعود قیمت هنرمندان بومی همان کشور شده است. برای مثال در سالهای 2007 با حضور حراجخانههای بینالمللی در امارات متحده عربی خیل بسیاری از مجموعهداران عرب تمایل به خرید هنر هنرمندان ایرانی با زیباییشناسی ایرانی و اسلامی داشتند، اما امروز بهصورت مشخص این مجموعهداران در پی خرید آثار کشورهای عربی و فرهنگ بومی خود بوده و هنرمندان ایرانی در حال کمرنگشدن در این بازارها هستند.
مجموعهدار کیست و تاریخ این پدیده اجتماعی در ایران معاصر چه قدمتی دارد؟ این سؤالی است که بهسختی میتوان آن را توضیح داد.
در تعریف جامع و مانع، مجموعهدار کسی است که اشیا و هنرهای نفیس و صنایع ظریفه را گردآوری و بر اساس روندی فنی یا تاریخی و با رویکردی معنایاب تنظیم و مستند میکند.
بهطور مشخص این پدیده در ارتباط با قدرت و فرهنگ نسبتی درخور تأمل به وجود میآورد.
در دوران صفوی و پادشاهی شاهعباس با شکلگیری اقتصاد پررونق، طبقات متوسط توان خرید آثار هنری هنرمندان را داشتند. تولید قطعات خوشنویسی به همراه تزئینات متداول برای این نوشتارها یا نقاشی با سوژه تکشخصیت حاکی گسترش خرید آثار نزد مردم عادی جامعه بود. این خروج هنر از دربار و رابطه بیشتر با مردم خود رونقبخش شاکلههای متفاوتی از ارتباط و اندیشه با محوریت زیبایی و تحسین مردم نسبت به صناعت ظریفه شد.
گفتوگوهای فرهنگی در دوران صفوی و ارتباطات با جهان خارج بهویژه کشورهای اروپایی وفاق عمومی در مورد معنی هنر را دچار تزلزل كرد؛ البته استفاده از هنر در رویکرد ارتباطی دومین پادشاه قاجار اهمیت بسیار یافت. فتحعلیشاه پرتره شخصی خود را به اقصینقاط جهان و دربارهای اروپایی ارسال كرد و پس از وی ناصرالدینشاه، مهمترین فرد از سلسله قاجار بود که به هنر توجه خاصی داشت؛ وی در سفرهای فرنگستان خود بر اساس دیدار از موزهها و مراکز هنری اروپاییان درگیر گفتمان موزهای شد. موزهها پدیدهای ساختاری در تثبیت قدرت جوامع مدرن بودند که از قرن هجدهم با تکیه بر مجموعههای تهیهشده توسط اشراف و متمولین تأسیس شدند. این مجموعهها تنها منحصر به آثار بومی کشور نبودند، بلکه قطعات متفاوتی از دیگر فرهنگها جمعآوری شده بود که آگاهی کشورهای اروپایی از نگرش و فهم دیگر جوامع را گسترش داد. با تجمیع این مجموعه آثار و تشکیل موزهها مراکزی فراهم آمد تا گفتمان ژئوپلیتیکی به نام اوریانتالیسم یا شرقشناسی شکل بگیرد که منبع لایزال نفوذ و منافع مالی را برای غربیان به همراه داشت.
کشورهای شرقی توسعهیافته مانند چین توجه بسیاری به گسترش فرهنگ مجموعهداری و در نتیجه آن تشکیل موزهها دارند.
دادههای رسمی نشان میدهد تعداد کل موزههای چین از چهارهزارو 692 عدد در سال 2016 میلادی به پنجهزارو 788 موزه در سال 2020 میلادی رسیده و از طرف دیگر، آمار بازدیدهای سالانه از این موزها از 700 میلیون بازدید در این بازه زمانی به 1.2 میلیارد بازدید رسیده که این به معنای رشد فرهنگ موزه هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی است.
موزه ملی چین دارای بیش از یک میلیون قطعه باارزش هنری-تاریخی است که در سال گذشته آمار پربازدیدترین موزه پس از موزه لوور پاریس را داشت.
این مهم بدون توجه به مجموعهدارای و تشویق صاحبان ثروت در جهت تجمیع این قطعات امکانپذیر نمیشود.
چین مانند ایران کشوری است باستانی که در گذشته قربانی فضای استعماری شده است و بسیاری از قطعات نفیس هنری و تاریخی چین در موزههای غربی نگهداری میشود و امروز با شکلدادن روند معکوس این قطعات از مجموعههای خارجی به سمت موزههای چین جاری شدهاند.
سیاستگذاری و حمایت از مجموعهداران باعث شده تا بزرگترین خریداران آثار هنری معاصر در این کشور شکل گرفته و معتبرترین گالریهای غربی در 10 سال گذشته در این کشور شعب خود را افتتاح كرده و سعی در جذب این خریداران جدید داشته باشند.
باید توجه داشت که نبردگاه اکنون با دولتهای مهاجم در حیطه اقتصاد و فرهنگ است. تنها یک گالری مطرح غربی در سال 2017 بهطور تقریب رقمی در حدود یک میلیارد دلار فروش آثار هنری داشته است (گالری گگوسیان). توجه به اقتصاد هنر بهعنوان پیشرانه رونق اقتصادی در غرب از سالهای 1999میلادی خود حاکی از تحرک و پدیدارشدن مجموعهداران جدیدی است که با خرید آثار معاصر هنری باعث اعتباربخشی و صعود قیمت هنرمندان بومی همان کشور شده است. برای مثال در سالهای 2007 با حضور حراجخانههای بینالمللی در امارات متحده عربی خیل بسیاری از مجموعهداران عرب تمایل به خرید هنر هنرمندان ایرانی با زیباییشناسی ایرانی و اسلامی داشتند، اما امروز بهصورت مشخص این مجموعهداران در پی خرید آثار کشورهای عربی و فرهنگ بومی خود بوده و هنرمندان ایرانی در حال کمرنگشدن در این بازارها هستند.