یادداشتی بر نمایش نقاشیهای فیروزه اخلاقی
ظهور و خفا
جاوید رمضانی
مدتهاست که تمایز بین هنرمند و نقاش برای من مطرح بوده، اگر به دقت بخواهم بگویم، از زمانی که مفهومگراها در پی عقبزدن این رسانه قدیمی یعنی نقاشی بودند، دلیل این رفتار چیزی نبود جز دیالکتیک و گفتوگوی بین مادیت و معنویت هنر.
آنها سعی داشتند مفهوم مهم و اثربخش امر خلاق و دیدهنشده را که در هنر باعث گسترش تمدن میشود، حفظ کنند. آنچنان که میدانید هر آنچه دارای بازار خرید و فروش است، در واقع امر تعریف شده و مورد نیاز است و هنر خلاقه بهسختی و در ابتدا مورد تفقد بازار قرار میگیرد.
نقاشی رسانهای است که بهدلیل داشتن سرنمون کهن همیشه میتواند درگیر بازار و مفاهیم از پیش تعریفشده باشد. در جوامعی که اصالت با سرمایه است، این مسئله همیشه هنر را مورد تهدید قرار میدهد. از این زاویه که بنگرید تفاوت هنرمند و نقاش در قضاوت و بررسی هر اثر هنری بسیار مورد توجه بوده و خواهد بود. در آدینه دو هفته گذشته نمایشی از آثار فیروزه اخلاقی (فرناز اخلاقی) در گالری آرتسنتر به نمایش درآمد. اخلاقی در پنج سال ورود خود به دنیای هنر ایرانی فعالیتهای زیادی انجام داده و بهسرعت خود را مطرح کرده است.
اخلاقی، نقاشی را از کودکی و 10سالگی آغاز کرد و در نوجوانی در محضر استاد سروژ بارسقیان اصول نقاشی کلاسیک را آموخت. او در دانشگاه سوره در رشته معماری تحصیل کرد و سپس برای ادامه تحصیل به یونان و آلمان سفر کرد. او در ابتدا وارد آکادمی هنر یونان شد و در آلمان به آکادمی هنر فرانکفورت رفت و در رشته نقاشی تحصیل کرد. این هنرمند همچنین به چهار زبان فارسی، انگلیسی، یونانی و آلمانی مسلط بوده و نمایشگاههای داخلی و خارجی بسیاری را به ثبت رسانده است. فیروزه اخلاقی هماکنون نماینده یونسکو در ایران و مدیر یونسکو (دفتر یونان در آتن) در خاورمیانه در رشتههای نقاشی، عکاسی، مجسمهسازی و موسیقی است. او در کارنامه خود جایزه تصویرسازی کتاب یونان به زبان یونانی («سفر فریدون») و همچنین تدریس طراحی و نقاشی در کشورهای ایران، آلمان و یونان را به ثبت رسانده است. اخلاقی که همین امسال در انتخابی شایسته در هفتادوپنجمین سالگرد «انجمن هنرمندان آلمان» به عضویت آن درآمده، در نمایش جدید خود کارنامه مطالعات 30ساله خود را در معرض دید مخاطبان قرار داده است.
آنچنان که در ابتدای متن خود مطرح کردم، فن و تکنیک و کارماده مادی هر اثر نقاشی میتواند در اعلادرجه آموزشهای یک هنرمند قرار داشته باشد اما قطعا هنرمند لقبی است که مشکل بتوان به همه نقاشان خطاب کرد و همین نکته ما را بر آن میدارد که ارزشهای هنری را از کارکردهای اقتصادی آثار جدا کرده و بررسی کنیم. این کارنما هنرمندی را نشان میدهد که در آغاز راه جریان بازار قرار دارد. او نقاش خوبی است که میتواند هنرمند بزرگی شود.
در کارنمای فعلی اخلاقی ما شاهد میان ماندن در بین فضایی انتزاعی و واقعگرا هستیم، آنچنان که وی به هنری سرنمونی تعلق دارد. حقیقتی پیدا و پنهان، تمایل شدید وی به رازورزی تا آنجا گسترش داشته که بستری شرقشناسانه برای آثارش فراهم کرده است. همین امر وی را از جریان زیستن در حال جدا کرده و در عالم خیال جریانی شخصی را در روایتهای خود پیگیری میکند که این جریان برای مخاطب در حکم معمایی است و در کنار قدرت تکنیکی جذاب آثارش، دافعهای تولید میکند.
انگارههای بینالنهرینی که آغاز گفتمان شرقشناسانه بوده، همچنین معماری مکانهای کهن و دخمههای زیستن مردمان باستانی، فرمهایی تودرتو پدیدار میکند که با ترکیبات رنگی متعادل لایههای نقاشی را فشرده میکنند. این فشردگی از ارزشهای فضاسازی آثارش میکاهند. او در گریز از جهان پرتلاطم مردانه به فضایی تخیلی و زنانه، سعی در شفافترشدن دارد. نکته قابل تأمل جریان و روند آثار است؛ نمونههای ارائهشده از گذشته تا جدیدترین تابلوها، حاکی از تکاپوی روحی وی و گرایش به لحنی واقعگراتر است.
این روند پیدا و پنهان در ساختار حرفهای نمایشگاه هنرمند تأثیرات بسیاری داشته که جریان حرفهای کارش را تحت تأثیر قرار میدهد. کاستیهای کاتالوگ دیجیتال هنرمند در بیان بیوگرافی و عدم توضیحاتی برای آثار خود حاکی از این پوشیدگیهاست.
اخلاقی از سالهای 2004 نمایش آثارش در خارج از ایران را آغاز کرده و این نمایش اوج قابل توجه در روند تطور زیباییشناسی وی خواهد بود، زیرا در حال دگردیسی به جریانی واقعگراست. نکات قابل ذکر در لحن نقاشانه او در موارد زیر قابل بررسی است:
تولید جهان زنانه بهلحاظ رفتار زیباییشناسانه
تمایل به فرمالیسم روایتگر
استفاده از رنگ بهعنوان عنصر اصلی بصری
بازخوانی تفکر شرقشناسانه
روایتگری درونبنیاد
تکرسانهایبودن و عدم ارائه آثاری در رسانههای هنری دیگر مانند مجسمه.
مدتهاست که تمایز بین هنرمند و نقاش برای من مطرح بوده، اگر به دقت بخواهم بگویم، از زمانی که مفهومگراها در پی عقبزدن این رسانه قدیمی یعنی نقاشی بودند، دلیل این رفتار چیزی نبود جز دیالکتیک و گفتوگوی بین مادیت و معنویت هنر.
آنها سعی داشتند مفهوم مهم و اثربخش امر خلاق و دیدهنشده را که در هنر باعث گسترش تمدن میشود، حفظ کنند. آنچنان که میدانید هر آنچه دارای بازار خرید و فروش است، در واقع امر تعریف شده و مورد نیاز است و هنر خلاقه بهسختی و در ابتدا مورد تفقد بازار قرار میگیرد.
نقاشی رسانهای است که بهدلیل داشتن سرنمون کهن همیشه میتواند درگیر بازار و مفاهیم از پیش تعریفشده باشد. در جوامعی که اصالت با سرمایه است، این مسئله همیشه هنر را مورد تهدید قرار میدهد. از این زاویه که بنگرید تفاوت هنرمند و نقاش در قضاوت و بررسی هر اثر هنری بسیار مورد توجه بوده و خواهد بود. در آدینه دو هفته گذشته نمایشی از آثار فیروزه اخلاقی (فرناز اخلاقی) در گالری آرتسنتر به نمایش درآمد. اخلاقی در پنج سال ورود خود به دنیای هنر ایرانی فعالیتهای زیادی انجام داده و بهسرعت خود را مطرح کرده است.
اخلاقی، نقاشی را از کودکی و 10سالگی آغاز کرد و در نوجوانی در محضر استاد سروژ بارسقیان اصول نقاشی کلاسیک را آموخت. او در دانشگاه سوره در رشته معماری تحصیل کرد و سپس برای ادامه تحصیل به یونان و آلمان سفر کرد. او در ابتدا وارد آکادمی هنر یونان شد و در آلمان به آکادمی هنر فرانکفورت رفت و در رشته نقاشی تحصیل کرد. این هنرمند همچنین به چهار زبان فارسی، انگلیسی، یونانی و آلمانی مسلط بوده و نمایشگاههای داخلی و خارجی بسیاری را به ثبت رسانده است. فیروزه اخلاقی هماکنون نماینده یونسکو در ایران و مدیر یونسکو (دفتر یونان در آتن) در خاورمیانه در رشتههای نقاشی، عکاسی، مجسمهسازی و موسیقی است. او در کارنامه خود جایزه تصویرسازی کتاب یونان به زبان یونانی («سفر فریدون») و همچنین تدریس طراحی و نقاشی در کشورهای ایران، آلمان و یونان را به ثبت رسانده است. اخلاقی که همین امسال در انتخابی شایسته در هفتادوپنجمین سالگرد «انجمن هنرمندان آلمان» به عضویت آن درآمده، در نمایش جدید خود کارنامه مطالعات 30ساله خود را در معرض دید مخاطبان قرار داده است.
آنچنان که در ابتدای متن خود مطرح کردم، فن و تکنیک و کارماده مادی هر اثر نقاشی میتواند در اعلادرجه آموزشهای یک هنرمند قرار داشته باشد اما قطعا هنرمند لقبی است که مشکل بتوان به همه نقاشان خطاب کرد و همین نکته ما را بر آن میدارد که ارزشهای هنری را از کارکردهای اقتصادی آثار جدا کرده و بررسی کنیم. این کارنما هنرمندی را نشان میدهد که در آغاز راه جریان بازار قرار دارد. او نقاش خوبی است که میتواند هنرمند بزرگی شود.
در کارنمای فعلی اخلاقی ما شاهد میان ماندن در بین فضایی انتزاعی و واقعگرا هستیم، آنچنان که وی به هنری سرنمونی تعلق دارد. حقیقتی پیدا و پنهان، تمایل شدید وی به رازورزی تا آنجا گسترش داشته که بستری شرقشناسانه برای آثارش فراهم کرده است. همین امر وی را از جریان زیستن در حال جدا کرده و در عالم خیال جریانی شخصی را در روایتهای خود پیگیری میکند که این جریان برای مخاطب در حکم معمایی است و در کنار قدرت تکنیکی جذاب آثارش، دافعهای تولید میکند.
انگارههای بینالنهرینی که آغاز گفتمان شرقشناسانه بوده، همچنین معماری مکانهای کهن و دخمههای زیستن مردمان باستانی، فرمهایی تودرتو پدیدار میکند که با ترکیبات رنگی متعادل لایههای نقاشی را فشرده میکنند. این فشردگی از ارزشهای فضاسازی آثارش میکاهند. او در گریز از جهان پرتلاطم مردانه به فضایی تخیلی و زنانه، سعی در شفافترشدن دارد. نکته قابل تأمل جریان و روند آثار است؛ نمونههای ارائهشده از گذشته تا جدیدترین تابلوها، حاکی از تکاپوی روحی وی و گرایش به لحنی واقعگراتر است.
این روند پیدا و پنهان در ساختار حرفهای نمایشگاه هنرمند تأثیرات بسیاری داشته که جریان حرفهای کارش را تحت تأثیر قرار میدهد. کاستیهای کاتالوگ دیجیتال هنرمند در بیان بیوگرافی و عدم توضیحاتی برای آثار خود حاکی از این پوشیدگیهاست.
اخلاقی از سالهای 2004 نمایش آثارش در خارج از ایران را آغاز کرده و این نمایش اوج قابل توجه در روند تطور زیباییشناسی وی خواهد بود، زیرا در حال دگردیسی به جریانی واقعگراست. نکات قابل ذکر در لحن نقاشانه او در موارد زیر قابل بررسی است:
تولید جهان زنانه بهلحاظ رفتار زیباییشناسانه
تمایل به فرمالیسم روایتگر
استفاده از رنگ بهعنوان عنصر اصلی بصری
بازخوانی تفکر شرقشناسانه
روایتگری درونبنیاد
تکرسانهایبودن و عدم ارائه آثاری در رسانههای هنری دیگر مانند مجسمه.