تصویری گویا
غلامرضا امامی
در هنگامه جنگ در ژاپن، این کودک، برادر مردهاش را بر پشتش حمل میکرد تا او را به خاک سپارد.
سربازی او را میبیند و از او میخواهد این کودک مرده سنگین را به زمین افکند تا خسته نشود.
کودک پاسخ داد:
- او سنگین نیست... برادر من است!!!
سرباز با این سخن سخت گریست.
از آن هنگام این تصویر به نماد اتحاد و همبستگی در ژاپن تبدیل شده است.
در نبرد و جنگ، جنگ زندگی، فقر و فساد، ستم و بیداد سروده قیصر امینپور را زمزمه کنیم:
به امید پیروزی واقعی
نه در جنگ
که بر جنگ
اگر کودکی در پی نان برای رزق و روزی در زبالهها میگشت، اگر پدری نیازمند و همسایهای آبرومند سفرهاش خالی بود، اگر مادری در پی دارویی نایاب و گرانبها در داروخانهها سرگردان بود، اگر بیگناهی در زندان بود... و اگر... و اگر...
ایتالیاییها ضربالمثلی دارند. میگویند:
یک دست، دست دیگر را میشوید و دو دست صورت را.
کاش شعار ما ایرانیان این بود:
-او سنگین نیست. او برادر من است. او خواهر من است.
اگر ستمدیدهای بر زمین افتاد برمیخیزم، دستش را میگیرم و از زمین بلندش میکنم.
اگر خسته شد یاریاش میدهم. بازویش را میگیرم.
اگر ضعیف شد حمایتش میکنم.
در شادیها و غمها، عزاها و عروسیها، سورها و سوگها در کنارش میایستم.
نه... او سنگین نیست.
در هنگامه جنگ در ژاپن، این کودک، برادر مردهاش را بر پشتش حمل میکرد تا او را به خاک سپارد.
سربازی او را میبیند و از او میخواهد این کودک مرده سنگین را به زمین افکند تا خسته نشود.
کودک پاسخ داد:
- او سنگین نیست... برادر من است!!!
سرباز با این سخن سخت گریست.
از آن هنگام این تصویر به نماد اتحاد و همبستگی در ژاپن تبدیل شده است.
در نبرد و جنگ، جنگ زندگی، فقر و فساد، ستم و بیداد سروده قیصر امینپور را زمزمه کنیم:
به امید پیروزی واقعی
نه در جنگ
که بر جنگ
اگر کودکی در پی نان برای رزق و روزی در زبالهها میگشت، اگر پدری نیازمند و همسایهای آبرومند سفرهاش خالی بود، اگر مادری در پی دارویی نایاب و گرانبها در داروخانهها سرگردان بود، اگر بیگناهی در زندان بود... و اگر... و اگر...
ایتالیاییها ضربالمثلی دارند. میگویند:
یک دست، دست دیگر را میشوید و دو دست صورت را.
کاش شعار ما ایرانیان این بود:
-او سنگین نیست. او برادر من است. او خواهر من است.
اگر ستمدیدهای بر زمین افتاد برمیخیزم، دستش را میگیرم و از زمین بلندش میکنم.
اگر خسته شد یاریاش میدهم. بازویش را میگیرم.
اگر ضعیف شد حمایتش میکنم.
در شادیها و غمها، عزاها و عروسیها، سورها و سوگها در کنارش میایستم.
نه... او سنگین نیست.