|

سايه سنگين تيپ شخصيتي ترامپ بر آمريكا

محمدعارف فصيحي‌دولتشاهي . استاد دانشگاه

روان‌شناسان سياسي ميان ويژگي‌هاي شخصيتي يک زمامدار و سبک رهبري‌اش رابطه معناداري برقرار مي‌کنند. يافته‌هاي تجربي نيز نشان داده منش دموکراتيک، سياست‌مدار را به سمت همساني با ديگران، اولويت‌دادن به ارزش‌هاي مشترک، پاسداري از حقوق بشر و مشارکت سياسي سوق داده است؛ اما اقتدارطلبي با تمايلات شديد تبعيض، خودشيفتگي، عدم گذشت در برابر خطاي ديگران، کيفرهاي سخت و خشن و پيش‌داوري نسبت به گروه‌هاي اجتماعي-سياسي همراه بوده است.اين نسبت وثيق را مي‌توان ميان سياست‌هاي دولت دونالد ترامپ، رئيس‌جمهوري ايالات متحده و ويژگي‌هاي شخصيتي او يافت. با روي کارآمدن ترامپ، سياست و حکومت در آمريكا نمايشي جامع از خصلت‌هاي رهبر آن بوده است. اگر در گذشته ويژگي‌هاي روحي و عقايد سياسي جکسونيسم، ويلسونيسم، جفرسونيسم و هملتونيسم سياست را در اين کشور تحت تأثيرخود قرار داده بودند، امروزه مي‌توان از نقش مجموعه باورهاي سياسي تحت عنوان ترامپيسم بر سياست و حکومت در اين کشور سخن به ميان آورد. بنابراين مي‌توان گفت زمامدار آن‌گونه حکومت مي‌کند که مي‌انديشد. مهم‌ترين ويژگي‌هاي شخصيتي ترامپ که سياست و حکومت را در آمريكا تحت تأثير خود قرار داده است، عبارتند از:
خودشيفتگي سياسي
خودشيفتگان سياسي همواره عاشق خصایل سياسي خود بوده و بر عصاي بي‌تمکين انگاشته‌هاي دروني‌شان اتکاي مفرط دارند. هرچند اين الگوي رفتاري براي يک پادشاه در قرن شانزدهم در کشور انگلستان مناسب به نظر مي‌رسيد، اما امروزه از اين خصلت به‌عنوان اختلال شخصيتي و يک صفت ضداجتماعي- سياسي ياد مي‌شود که براي سياست و حکومت آسيب جدي و براي صلح جهاني بسيار ويرانگر است. به همين دليل بسياري از آگاهان سياسي و روان‌پزشکان ازجمله سه نفر از روان‌پزشکان آمريكايي دانشگاه هاروارد، در مورد دچاربودن ترامپ به سندرم سلفي و خودشيفتگي و تأثير آن بر تصميمات خطرناک کاخ سفيد اطلاعيه صادر کردند و آژيرهاي خطر را به صدا درآوردند.مطالعه رفتار سياسي ترامپ نشان مي‌دهد او به‌شدت نيازمند آن است که از سوي ديگران مورد تحسين و تقدير قرار گيرد. او فاقد احساس همدلي نسبت به ديگران است و مرتبا نگرش يا رفتارهاي حاکي از غرور و نخوت از خود نشان مي‌دهد. گرچه او در ظاهر داراي اعتمادبه‌نفس بالا و شجاع به نظر مي‌رسد، ولي واقعيت امر به‌گونه‌اي ديگر است و مي‌توان گفت اين ديوانه‌بازي‌ها نوعی فرافکني دروني است که در ضمير ناخودآگاه او نهادينه ‌شده است.شجاعت ظاهري ترامپ ريشه در احساس ناامني، بدبيني و بي‌اعتمادي او دارد. همين حس ناامني است که باعث مي‌شود رئيس‌جمهوري ايالات ‌متحده هميشه به دنبال جلب ‌توجه باشد؛ به همان‌گونه‌اي که يک کودک به دليل عدم توانايي و احاطه بر محيط و مسائل خود نيازمند توجه والدينش است و با گريه مقاصد خود را به آغوش مي‌کشد.ترامپ در اوان طفوليت بيش‌فعال بوده و شر و شيطنت او، والدينش را کلافه کرده بود. پدر و مادر او براي کنترل بيش‌فعالي پسرشان او را در ايام جواني به آکادمي نظامي مي‌فرستند و ترامپ موفق به دريافت ديپلم آموزش نظامي از اين مدرسه مي‌شود. کشتي‌کج مورد علاقه ترامپ است. در يکي از مسابقات، «وينس مک. ماهون» را به زمين زده و پس از زدنش، دست‌وپاي او را بسته و موهاي سرش را مي‌تراشد. اين زمينه‌ها باعث شده است که او دچار شخصيت هيستريونيک، نارسيستيک و ضداجتماعي شود.
شخصيت هيجاني
ترامپ داراي شخصيت احساسي و هيجاني است. از اين‌رو تصميم‌گيري‌هاي او از نوع تکانه‌اي است. تکانه يعني هيجان‌هاي زودگذرو شديد که تصميم‌گيرنده را به انجام کاري بدون فکر وامي‌دارد. اين نوع تصميم‌گيري يکي از خطرناک‌ترين سبک‌هاي تصميم‌گيري است که ممکن است عواقب و پيامدهاي ناخوشايندي براي سياست داخلي و بين‌المللي داشته باشد. تصميم‌گيري ترامپ مبني بر ترور سردار قاسم سليماني نمونه‌اي از اين نوع تصميم‌گيري‌ها بوده است؛‌ تصميم‌گيري‌ای که بسياري از رجال سياسي آمريكا و جهان او را سبک‌مغز و ابله خطاب کردند.
خصلت برتري‌طلبي
يکي از خصلت‌هاي بارز ترامپ برتري‌طلبي است. اين ميل در ترامپ به خصلت روان‌رنجورانه تبديل ‌شده است. تحت تأثير اين ويژگي، ترامپ خود را ممتاز و برتر از ديگران دانسته و از اين‌رو داراي توقعات عصبي زيادي شده است. انتظارش از ديگران اين است که او را زعيم خود بدانند و دائما از تصميم‌هاي او ستايش به عمل‌ آورده و بر او کرنش کنند! کمترين تأثير اين خصلت در سياست داخلي و خارجي تعارض و کشمکش است. تلاش افراط‌گرايانه کاخ سفيد براي کسب موقعيت‌هاي برتر سياسي و تحقير ملل و جوامع ديگر از تأثيرات ديگر اين خصلت است.
شخصيت نمايشي
ترامپ داراي شخصيت کاملا نمايشي است و در برخورد با ديگران رفتارهاي گمراه‌کننده و تحريک‌آميزي از خود به نمايش مي‌گذارد. ترامپ بسيار ظاهرگرا، داراي رفتار مصنوعي و ساختگي است. او در تلاش است از طريق رفتار و سخنان نمايشي، خود را در کانون توجه ديگران قرار دهد. تأثير اين خصلت بر سياست آمريكا نگران‌کننده است؛ زيرا به نابودي فضيلت‌ها، گسترش پوپوليسم، فريب‌کاري و شارلاتان‌بازي در سياست منجر شده است. دشمني ترامپ با رسانه‌هاي خبري به اين دليل است که اصحاب رسانه، دغل‌کاري‌هاي او را افشا کرده و حناهاي ترامپ در نزد آنان رنگ ‌باخته است.

روان‌شناسان سياسي ميان ويژگي‌هاي شخصيتي يک زمامدار و سبک رهبري‌اش رابطه معناداري برقرار مي‌کنند. يافته‌هاي تجربي نيز نشان داده منش دموکراتيک، سياست‌مدار را به سمت همساني با ديگران، اولويت‌دادن به ارزش‌هاي مشترک، پاسداري از حقوق بشر و مشارکت سياسي سوق داده است؛ اما اقتدارطلبي با تمايلات شديد تبعيض، خودشيفتگي، عدم گذشت در برابر خطاي ديگران، کيفرهاي سخت و خشن و پيش‌داوري نسبت به گروه‌هاي اجتماعي-سياسي همراه بوده است.اين نسبت وثيق را مي‌توان ميان سياست‌هاي دولت دونالد ترامپ، رئيس‌جمهوري ايالات متحده و ويژگي‌هاي شخصيتي او يافت. با روي کارآمدن ترامپ، سياست و حکومت در آمريكا نمايشي جامع از خصلت‌هاي رهبر آن بوده است. اگر در گذشته ويژگي‌هاي روحي و عقايد سياسي جکسونيسم، ويلسونيسم، جفرسونيسم و هملتونيسم سياست را در اين کشور تحت تأثيرخود قرار داده بودند، امروزه مي‌توان از نقش مجموعه باورهاي سياسي تحت عنوان ترامپيسم بر سياست و حکومت در اين کشور سخن به ميان آورد. بنابراين مي‌توان گفت زمامدار آن‌گونه حکومت مي‌کند که مي‌انديشد. مهم‌ترين ويژگي‌هاي شخصيتي ترامپ که سياست و حکومت را در آمريكا تحت تأثير خود قرار داده است، عبارتند از:
خودشيفتگي سياسي
خودشيفتگان سياسي همواره عاشق خصایل سياسي خود بوده و بر عصاي بي‌تمکين انگاشته‌هاي دروني‌شان اتکاي مفرط دارند. هرچند اين الگوي رفتاري براي يک پادشاه در قرن شانزدهم در کشور انگلستان مناسب به نظر مي‌رسيد، اما امروزه از اين خصلت به‌عنوان اختلال شخصيتي و يک صفت ضداجتماعي- سياسي ياد مي‌شود که براي سياست و حکومت آسيب جدي و براي صلح جهاني بسيار ويرانگر است. به همين دليل بسياري از آگاهان سياسي و روان‌پزشکان ازجمله سه نفر از روان‌پزشکان آمريكايي دانشگاه هاروارد، در مورد دچاربودن ترامپ به سندرم سلفي و خودشيفتگي و تأثير آن بر تصميمات خطرناک کاخ سفيد اطلاعيه صادر کردند و آژيرهاي خطر را به صدا درآوردند.مطالعه رفتار سياسي ترامپ نشان مي‌دهد او به‌شدت نيازمند آن است که از سوي ديگران مورد تحسين و تقدير قرار گيرد. او فاقد احساس همدلي نسبت به ديگران است و مرتبا نگرش يا رفتارهاي حاکي از غرور و نخوت از خود نشان مي‌دهد. گرچه او در ظاهر داراي اعتمادبه‌نفس بالا و شجاع به نظر مي‌رسد، ولي واقعيت امر به‌گونه‌اي ديگر است و مي‌توان گفت اين ديوانه‌بازي‌ها نوعی فرافکني دروني است که در ضمير ناخودآگاه او نهادينه ‌شده است.شجاعت ظاهري ترامپ ريشه در احساس ناامني، بدبيني و بي‌اعتمادي او دارد. همين حس ناامني است که باعث مي‌شود رئيس‌جمهوري ايالات ‌متحده هميشه به دنبال جلب ‌توجه باشد؛ به همان‌گونه‌اي که يک کودک به دليل عدم توانايي و احاطه بر محيط و مسائل خود نيازمند توجه والدينش است و با گريه مقاصد خود را به آغوش مي‌کشد.ترامپ در اوان طفوليت بيش‌فعال بوده و شر و شيطنت او، والدينش را کلافه کرده بود. پدر و مادر او براي کنترل بيش‌فعالي پسرشان او را در ايام جواني به آکادمي نظامي مي‌فرستند و ترامپ موفق به دريافت ديپلم آموزش نظامي از اين مدرسه مي‌شود. کشتي‌کج مورد علاقه ترامپ است. در يکي از مسابقات، «وينس مک. ماهون» را به زمين زده و پس از زدنش، دست‌وپاي او را بسته و موهاي سرش را مي‌تراشد. اين زمينه‌ها باعث شده است که او دچار شخصيت هيستريونيک، نارسيستيک و ضداجتماعي شود.
شخصيت هيجاني
ترامپ داراي شخصيت احساسي و هيجاني است. از اين‌رو تصميم‌گيري‌هاي او از نوع تکانه‌اي است. تکانه يعني هيجان‌هاي زودگذرو شديد که تصميم‌گيرنده را به انجام کاري بدون فکر وامي‌دارد. اين نوع تصميم‌گيري يکي از خطرناک‌ترين سبک‌هاي تصميم‌گيري است که ممکن است عواقب و پيامدهاي ناخوشايندي براي سياست داخلي و بين‌المللي داشته باشد. تصميم‌گيري ترامپ مبني بر ترور سردار قاسم سليماني نمونه‌اي از اين نوع تصميم‌گيري‌ها بوده است؛‌ تصميم‌گيري‌ای که بسياري از رجال سياسي آمريكا و جهان او را سبک‌مغز و ابله خطاب کردند.
خصلت برتري‌طلبي
يکي از خصلت‌هاي بارز ترامپ برتري‌طلبي است. اين ميل در ترامپ به خصلت روان‌رنجورانه تبديل ‌شده است. تحت تأثير اين ويژگي، ترامپ خود را ممتاز و برتر از ديگران دانسته و از اين‌رو داراي توقعات عصبي زيادي شده است. انتظارش از ديگران اين است که او را زعيم خود بدانند و دائما از تصميم‌هاي او ستايش به عمل‌ آورده و بر او کرنش کنند! کمترين تأثير اين خصلت در سياست داخلي و خارجي تعارض و کشمکش است. تلاش افراط‌گرايانه کاخ سفيد براي کسب موقعيت‌هاي برتر سياسي و تحقير ملل و جوامع ديگر از تأثيرات ديگر اين خصلت است.
شخصيت نمايشي
ترامپ داراي شخصيت کاملا نمايشي است و در برخورد با ديگران رفتارهاي گمراه‌کننده و تحريک‌آميزي از خود به نمايش مي‌گذارد. ترامپ بسيار ظاهرگرا، داراي رفتار مصنوعي و ساختگي است. او در تلاش است از طريق رفتار و سخنان نمايشي، خود را در کانون توجه ديگران قرار دهد. تأثير اين خصلت بر سياست آمريكا نگران‌کننده است؛ زيرا به نابودي فضيلت‌ها، گسترش پوپوليسم، فريب‌کاري و شارلاتان‌بازي در سياست منجر شده است. دشمني ترامپ با رسانه‌هاي خبري به اين دليل است که اصحاب رسانه، دغل‌کاري‌هاي او را افشا کرده و حناهاي ترامپ در نزد آنان رنگ ‌باخته است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها