|

حضرت امير در قاب فرهنگ

محمدجواد لساني . پژوهشگر

افراد حاضر در يک جامعه، بنا بر آيين‌ها و رويدادهاي تقويمي، عادات خاصي به خود مي‌گيرند و به آنها تعلق‌خاطر نشان مي‌دهند. اکنون که مردم خداجوي کشور در ايام و ليالي ماه رمضان قرار گرفته‌اند، به‌صورت يک برنامه ذهني و جمعي به دعا‌ها و عبادات مخصوص اين ماه نزديک مي‌شوند و به مضامين آن عشق مي‌ورزند و به شخصيت‌هاي مطرح اين ايام ارادت بيشتري پيدا مي‌کنند. برخي حتي ساعات اين ماه را از دست نمي‌دهند؛ به عبارتي روشن مؤمنان وقتي به شب‌هاي قدر مي‌رسند که به زبان امروزي، گرانيگاه ماه خدا محسوب مي‌شود، انتظاراتي هم در آن‌سوي قضيه از کارگزاران خود دارند. آنها همچنان ‌که دوست دارند بزرگان دين در فضاي شهر بيشتر تکريم و تعظيم شوند، به همان اندازه مايل‌اند که اين پيشوايان معظم برايشان بيشتر شناخته شوند. آنها را بتوانند در آثار فرهنگي و هنري لمس و مشاهده کنند. اين حقيقت تلخ وجود دارد که به‌جز چند مورد استثنائي چون مجموعه امام علي(ع)، مخاطبان به اثر تأثيرگذاري در صداوسيما برخورد نکرده‌اند. تازه اين آخر ماجرا نيست، بلکه وقتي با نظر تحقيق در اين دو دهه اخير به رشته‌هاي ديگر هنري مي‌نگرند و در آفاق آن سير مي‌کنند، چيز دندان‌گيري در آن دسته کارها پيدا نمي‌کنند که معلوم شود کارهاي درخشاني به منصه‌ظهور رسيده است. اين افسوس در هنرهاي نمايشي بيشتر مشهود مي‌شود؛ فراي تقسيم‌بندي جناح‌هاي سياسي، وقتي که به کارنامه چندساله سينماي کشور توجه مي‌شود يا در سالن‌هاي تئاتر اين مرز و بوم به جست‌وجوي يک اثر قابل توجه در شناخت شخصيت مولاعلي(ع) پرداخته مي‌شود، متأسفانه دست خالي بايد برگشت زيرا در اين زمينه کار چنداني صورت نگرفته است. چه خوب مي‌شد اگر در تبيين خطبه‌هاي نهج‌البلاغه کاري هنري به اجرا مي‌رسيد. پرسشي که ذهن را آزار مي‌دهد اين است که واقعا در اتاق فکر و شوراهاي متنوع نهادهاي متبوعي همچون وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان تبليغات اسلامي چه مي‌گذرد؟ آيا از نظر جذب نيروي انساني هنرمند دچار مشکل هستند، يا بودجه کافي اختصاص داده نشده است؟ يا مؤلفه سومي خودنمايي مي‌کند يعني مديراني که شايسته باشند بر سر کار نيامده‌اند تا با تدوين برنامه‌هاي تخصصي در مسير تحقق اين امر ضروري حرکت کنند؟ هنوز هم پس از سال‌ها نسل امروز کشور در يک سرگرداني چندين ساله‌اي به سر مي‌برند که در قرآن به آن «تيه» گفته مي‌شود که اقوامی دچار آن گرفتاري شدند.

«يتيهون في الارض» نوعي درجازدن و افتادن در يک خلأ فکري و فرهنگي است که اکنون عملا اين فضا مشاهده مي‌شود. اگر مسئولان امر تحقيقي جانانه و علمي درباره دل‌مشغولي جوانان داشته باشند، پي خواهند برد که در نبود برنامه‌هاي مناسب رسانه‌اي و تجسمي، شبکه‌هاي مجازي ميدان‌دار شده‌اند. کاش مي‌پذيرفتند که آن شبکه‌ها با دست‌افزارهاي چندمنظوره، جوانان را به کدام‌سو مي‌برند گويا همان «گردابي چنين حائل» که حافظ شيراز از مهابت آن شعر گفته، در نسل جديد به تحقق رسيده است. گويي براي نسل بي‌تکليف امروز، چنان غزلياتي را ترتيب داده‌اند. حقيقتا براي يک عزم ملي در حوزه فرهنگ و هنر خيلي دير شده است، اما نبايد نااميد شد. اين تشنگي براي ميدان‌دادن به خلق آثار آييني مستقل همچنان باقي است. آنان که مسندنشين هستند از لاک تنگ‌نظري بيرون آيند و از کارشناسان و هنرمندان رهاشده در ميهن کمک بگيرند، تا آنها فلک را سقف بشکافند و طرحي نو دراندازند. سيره پيشوايان ما به‌ويژه امير مؤمنان و مولاي متقيان علي(ع) همچنان نيازمند شناخت و هنرآفريني براي مخاطبان است. عدالت‌گستري شيوه پاکدستي و تقواپيشگي و فرق شکافته آن حضرت در محراب عبادت، مي‌تواند ظرفيتي تاريخي بيافريند تا مسئولان به خود آيند تا با آثار خلق‌شده اين پيشواي الگو از حصارها و مرزها عبور کند و جهاني شود. اين مهم، شدني است چون قابليت آن نزد پيشوايان انسان‌ساز اين سرزمين مهياست. پس درنگ جايز نيست.

افراد حاضر در يک جامعه، بنا بر آيين‌ها و رويدادهاي تقويمي، عادات خاصي به خود مي‌گيرند و به آنها تعلق‌خاطر نشان مي‌دهند. اکنون که مردم خداجوي کشور در ايام و ليالي ماه رمضان قرار گرفته‌اند، به‌صورت يک برنامه ذهني و جمعي به دعا‌ها و عبادات مخصوص اين ماه نزديک مي‌شوند و به مضامين آن عشق مي‌ورزند و به شخصيت‌هاي مطرح اين ايام ارادت بيشتري پيدا مي‌کنند. برخي حتي ساعات اين ماه را از دست نمي‌دهند؛ به عبارتي روشن مؤمنان وقتي به شب‌هاي قدر مي‌رسند که به زبان امروزي، گرانيگاه ماه خدا محسوب مي‌شود، انتظاراتي هم در آن‌سوي قضيه از کارگزاران خود دارند. آنها همچنان ‌که دوست دارند بزرگان دين در فضاي شهر بيشتر تکريم و تعظيم شوند، به همان اندازه مايل‌اند که اين پيشوايان معظم برايشان بيشتر شناخته شوند. آنها را بتوانند در آثار فرهنگي و هنري لمس و مشاهده کنند. اين حقيقت تلخ وجود دارد که به‌جز چند مورد استثنائي چون مجموعه امام علي(ع)، مخاطبان به اثر تأثيرگذاري در صداوسيما برخورد نکرده‌اند. تازه اين آخر ماجرا نيست، بلکه وقتي با نظر تحقيق در اين دو دهه اخير به رشته‌هاي ديگر هنري مي‌نگرند و در آفاق آن سير مي‌کنند، چيز دندان‌گيري در آن دسته کارها پيدا نمي‌کنند که معلوم شود کارهاي درخشاني به منصه‌ظهور رسيده است. اين افسوس در هنرهاي نمايشي بيشتر مشهود مي‌شود؛ فراي تقسيم‌بندي جناح‌هاي سياسي، وقتي که به کارنامه چندساله سينماي کشور توجه مي‌شود يا در سالن‌هاي تئاتر اين مرز و بوم به جست‌وجوي يک اثر قابل توجه در شناخت شخصيت مولاعلي(ع) پرداخته مي‌شود، متأسفانه دست خالي بايد برگشت زيرا در اين زمينه کار چنداني صورت نگرفته است. چه خوب مي‌شد اگر در تبيين خطبه‌هاي نهج‌البلاغه کاري هنري به اجرا مي‌رسيد. پرسشي که ذهن را آزار مي‌دهد اين است که واقعا در اتاق فکر و شوراهاي متنوع نهادهاي متبوعي همچون وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان تبليغات اسلامي چه مي‌گذرد؟ آيا از نظر جذب نيروي انساني هنرمند دچار مشکل هستند، يا بودجه کافي اختصاص داده نشده است؟ يا مؤلفه سومي خودنمايي مي‌کند يعني مديراني که شايسته باشند بر سر کار نيامده‌اند تا با تدوين برنامه‌هاي تخصصي در مسير تحقق اين امر ضروري حرکت کنند؟ هنوز هم پس از سال‌ها نسل امروز کشور در يک سرگرداني چندين ساله‌اي به سر مي‌برند که در قرآن به آن «تيه» گفته مي‌شود که اقوامی دچار آن گرفتاري شدند.

«يتيهون في الارض» نوعي درجازدن و افتادن در يک خلأ فکري و فرهنگي است که اکنون عملا اين فضا مشاهده مي‌شود. اگر مسئولان امر تحقيقي جانانه و علمي درباره دل‌مشغولي جوانان داشته باشند، پي خواهند برد که در نبود برنامه‌هاي مناسب رسانه‌اي و تجسمي، شبکه‌هاي مجازي ميدان‌دار شده‌اند. کاش مي‌پذيرفتند که آن شبکه‌ها با دست‌افزارهاي چندمنظوره، جوانان را به کدام‌سو مي‌برند گويا همان «گردابي چنين حائل» که حافظ شيراز از مهابت آن شعر گفته، در نسل جديد به تحقق رسيده است. گويي براي نسل بي‌تکليف امروز، چنان غزلياتي را ترتيب داده‌اند. حقيقتا براي يک عزم ملي در حوزه فرهنگ و هنر خيلي دير شده است، اما نبايد نااميد شد. اين تشنگي براي ميدان‌دادن به خلق آثار آييني مستقل همچنان باقي است. آنان که مسندنشين هستند از لاک تنگ‌نظري بيرون آيند و از کارشناسان و هنرمندان رهاشده در ميهن کمک بگيرند، تا آنها فلک را سقف بشکافند و طرحي نو دراندازند. سيره پيشوايان ما به‌ويژه امير مؤمنان و مولاي متقيان علي(ع) همچنان نيازمند شناخت و هنرآفريني براي مخاطبان است. عدالت‌گستري شيوه پاکدستي و تقواپيشگي و فرق شکافته آن حضرت در محراب عبادت، مي‌تواند ظرفيتي تاريخي بيافريند تا مسئولان به خود آيند تا با آثار خلق‌شده اين پيشواي الگو از حصارها و مرزها عبور کند و جهاني شود. اين مهم، شدني است چون قابليت آن نزد پيشوايان انسان‌ساز اين سرزمين مهياست. پس درنگ جايز نيست.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها