|

تبدیل فرصت‌ها به تهدید!

محمدرضا رسولی

بازار سرمایه پس از چند ماه کاهش، روند صعودی را در پیش گرفته و با تغییر جهت مثبت توانسته بود مقداری از اعتماد از‌دست‌رفته را به بورس برگرداند. بازگشت بورس به مدار صعودی در معاملات روزهای گذشته، روزنه‌های امید را برای تداوم رشد شاخص گشوده بود؛ اما انتشار اخبار سیاسی و برجامی و ترس سهام‌داران از تصمیم‌های دولت باعث شد بازار سرمایه وارد مدار نزول شود. در‌حال‌حاضر شاهد تداوم خروج نقدینگی سرمایه‌گذاران حقیقی از بازار سرمایه هستیم. این در حالی است که جریان نقدینگی، حکم جریان خون در رگ‌‌‌های بازار سرمایه را دارد. در شرایط کنونی، سرمایه‌گذاران حقیقی به این فکر افتاده‌اند که با حداقل زیان وارده از بازار سرمایه خارج شوند و پول خود را وارد یک بازار مطمئن و سودده کنند تا بتوانند ارزش دارایی‌های مالی خود را حفظ کنند. این گروه که سهام خود را در بالاترین قیمت خریده‌اند، در پایین‌ترین قیمت به فروش می‌رسانند و در بدترین شرایط ممکن از بازار سرمایه خارج می‌شوند. پولی هم که از بازار سرمایه خارج شده یا به سپرده بانکی تبدیل می‌شود یا سر از بازارهای غیرمولد مانند ارز، سکه و خودرو در‌می‌آورد یا به خارج از کشور هدایت می‌شود. مرکز آمار ترکیه در گزارش جدید خود از خرید ۹۱۱ واحد مسکونی از سوی ایرانی‌ها در این کشور در ماه آگوست (مرداد) خبر داده است که این آمار، بالاترین رقم ماهانه خرید مسکن از سوی شهروندان ایرانی در ترکیه است. به جرئت می‌توان گفت ما در کشوری پر از فرصت‌های طلایی زندگی می‌کنیم که از فرصت‌های موجود نه‌تنها استفاده نمی‌کنیم؛ بلکه آن را تبدیل به تهدید می‌کنیم.

بازار سرمایه در ایران، بازاری کاملا حمایتی است. حدود 80 درصد از سهام شرکت‌های بورسی در تملک حقوقی‌هاست که به طور عمده وابسته به دولت و نهادها و شرکت‌های دولتی و خصولتی هستند؛ بنابراین ما با یک بورس دولتی مواجه هستیم و موضوع حمایت از بازار سرمایه از سوی دولت، انتظاری غیر‌منطقی نیست. اگر دولت از تمام ظرفیت خود در این خصوص استفاده نکند، بازار‌های رقیب از آن بهره خواهند برد و این اتفاق می‌تواند تبعات سختی برای اقتصاد کشور داشته باشد. مسئولان باید با بازگرداندن اعتماد به بازار از خروج نقدینگی جلوگیری و با هدایت این سرمایه بزرگ و کم‌نظیر به سمت تولید، زمینه شکوفایی و گشایش اقتصادی کشور را فراهم کنند. ضمن اینکه آنها باید به این نکته توجه اساسی داشته باشند که امروزه بیشتر مردم در بورس سهام‌دار هستند و منافع این جامعه 62 میلیونی باید مورد توجه قرار گیرد. در غیر‌این‌صورت آن کسی که آسیب می‌بیند، شاید در کوتاه‌‌مدت سهام‌دار حقیقی باشد؛ اما در بلندمدت این دولتی است که ابزاری را با دست خود خراب و زمین سفت و محکمی را سست کرد که می‌توانست روی آن ساختمان‌های بلند بنا کند.

بازار سرمایه پس از چند ماه کاهش، روند صعودی را در پیش گرفته و با تغییر جهت مثبت توانسته بود مقداری از اعتماد از‌دست‌رفته را به بورس برگرداند. بازگشت بورس به مدار صعودی در معاملات روزهای گذشته، روزنه‌های امید را برای تداوم رشد شاخص گشوده بود؛ اما انتشار اخبار سیاسی و برجامی و ترس سهام‌داران از تصمیم‌های دولت باعث شد بازار سرمایه وارد مدار نزول شود. در‌حال‌حاضر شاهد تداوم خروج نقدینگی سرمایه‌گذاران حقیقی از بازار سرمایه هستیم. این در حالی است که جریان نقدینگی، حکم جریان خون در رگ‌‌‌های بازار سرمایه را دارد. در شرایط کنونی، سرمایه‌گذاران حقیقی به این فکر افتاده‌اند که با حداقل زیان وارده از بازار سرمایه خارج شوند و پول خود را وارد یک بازار مطمئن و سودده کنند تا بتوانند ارزش دارایی‌های مالی خود را حفظ کنند. این گروه که سهام خود را در بالاترین قیمت خریده‌اند، در پایین‌ترین قیمت به فروش می‌رسانند و در بدترین شرایط ممکن از بازار سرمایه خارج می‌شوند. پولی هم که از بازار سرمایه خارج شده یا به سپرده بانکی تبدیل می‌شود یا سر از بازارهای غیرمولد مانند ارز، سکه و خودرو در‌می‌آورد یا به خارج از کشور هدایت می‌شود. مرکز آمار ترکیه در گزارش جدید خود از خرید ۹۱۱ واحد مسکونی از سوی ایرانی‌ها در این کشور در ماه آگوست (مرداد) خبر داده است که این آمار، بالاترین رقم ماهانه خرید مسکن از سوی شهروندان ایرانی در ترکیه است. به جرئت می‌توان گفت ما در کشوری پر از فرصت‌های طلایی زندگی می‌کنیم که از فرصت‌های موجود نه‌تنها استفاده نمی‌کنیم؛ بلکه آن را تبدیل به تهدید می‌کنیم.

بازار سرمایه در ایران، بازاری کاملا حمایتی است. حدود 80 درصد از سهام شرکت‌های بورسی در تملک حقوقی‌هاست که به طور عمده وابسته به دولت و نهادها و شرکت‌های دولتی و خصولتی هستند؛ بنابراین ما با یک بورس دولتی مواجه هستیم و موضوع حمایت از بازار سرمایه از سوی دولت، انتظاری غیر‌منطقی نیست. اگر دولت از تمام ظرفیت خود در این خصوص استفاده نکند، بازار‌های رقیب از آن بهره خواهند برد و این اتفاق می‌تواند تبعات سختی برای اقتصاد کشور داشته باشد. مسئولان باید با بازگرداندن اعتماد به بازار از خروج نقدینگی جلوگیری و با هدایت این سرمایه بزرگ و کم‌نظیر به سمت تولید، زمینه شکوفایی و گشایش اقتصادی کشور را فراهم کنند. ضمن اینکه آنها باید به این نکته توجه اساسی داشته باشند که امروزه بیشتر مردم در بورس سهام‌دار هستند و منافع این جامعه 62 میلیونی باید مورد توجه قرار گیرد. در غیر‌این‌صورت آن کسی که آسیب می‌بیند، شاید در کوتاه‌‌مدت سهام‌دار حقیقی باشد؛ اما در بلندمدت این دولتی است که ابزاری را با دست خود خراب و زمین سفت و محکمی را سست کرد که می‌توانست روی آن ساختمان‌های بلند بنا کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها