شكست پیشرفت از فساد
فریدون مجلسی
اندونزی با نزدیک به دومیلیون کیلومتر مربع وسعت خاکی و یکمیلیون کیلومتر مربع آبهای ساحلی و منطقه ویژه اقتصادی، با جمعیت 280 میلیونی و با توجه به اینکه سراسر جزایر و کوه و دشت آن پوشیده از جنگل و سرسبز است، با بهرهمندی از منابع مختلف معدنی، دریایی و کشاورزی بالقوه کشور بسیار ثروتمندی است. اندونزی به منابع انرژی خودش متکی است و عضو اوپک هم بوده است که بهدلیل بالارفتن مصرف داخلی و نقصان صادرات چند بار عضویت خود را تعلیق کرده است.
اما به موجب آمار سال 2020 صندوق بینالمللی پول، این کشور با چهارهزار دلار، از لحاظ درآمد سرانه، در فهرست کشورها در جایگاه 107 قرار دارد، درحالیکه ایران با همه مشکلات و تحمل تحریم طولانی با درآمد سرانه هفتهزارو250 دلار در مقام 78 قرار دارد. برای درک بهتر با مقایسهای منطقهای میتوان به درآمد سرانه ترکیه با هفتهزارو700 دلار در مقام 73 و عراق با چهارهزارو440 دلار در مقام نودوپنجم اشاره کرد. اینها همه کشورهای بزرگ و ثروتمندی هستند که در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکایی و شرق آسیا در جایگاهی درخور خود قرار ندارند.
در این آمار چین با نزدیک به 11هزار دلار در جایگاه 59 و مالزی با 10هزارو200 دلار در جایگاه 60 قرار دارد. در مورد ایران و ترکیه که در منطقه وضعیت مناسبتری دارند، باید گفت که این دو کشور زمینهسازی توسعه صنعتی و اقتصادی خود را از صد سال پیش آغاز کردهاند. مالزی که بههمراه تایلند، فیلیپین و ویتنام از آنها بهعنوان ببرهای آسیا نام میبرند، توانستند در 40سال گذشته خودشان را از شرایط فقر به شرایط مناسبی برسانند که این رشد ادامه دارد. عراق که از ثروت طبیعی بیشتر برخوردار است، از جنگها و نابسامانیهای اجتماعی رنج میبرد و اکنون در حال بازسازی و توسعه است.
ترکیه بهدلیل برخی بلندپروازیهای پرهزینه قدری عقب افتاده است. اما وضعیت اندونزی که گاهی از آن بهعنوان یکی از غولهای اقتصادی آینده نام میبرند و اینکه چگونه با این همه منابع در موقعیت مطلوبی قرار ندارد، خصوصا در مقایسه با مالزی با شباهتهای قومی و منطقهای قابل بررسی است.
اندونزی که سابقا مستعمره هلند بوده است، در زمان استقلال در 1948 فاقد هرگونه زیربنای آکادمیک بود، بهعبارتدیگر نمیتوانست زیربنای صنعتی هم داشته باشد. درحالیکه مالزی از همان دوران استعمار انگلیس دارای زیربنای آکادمیک. قضائی مناسبی بود. باید همهچیز را دوباره آغاز میکرد. «سوکارنو» در این راه تلاش بسیار کرد اما سرانجام در دام کشمکشها و رقابتهای جنگ سرد گرفتار شد و سوهارتو با کودتای نظامی قدرت را به دست گرفت سوهارتو نیز تلاش بسیار در توسعه اقتصادی کشور کرد، اما فساد گسترده مقامات و خانواده او موجب خشم عمومی و شورش و برکناری او شد.
بعد از او نیروهای مردمی با گرایشهای مذهبی در قدرت سهیم شدند. توسعه شهری و اجتماعی اندونزی در شهر بزرگ جاکارتا و چند شهر شناختهشده دیگر بسیار چشمگیر است و به آن ظاهری بسیار مدرن مانند کوالالامپور در مالزی یا مانیل در فیلیپین میبخشد. اما همان شهرها دارای حاشیهنشینهای فقیر و عقبمانده هستند. توسعه نامتقارن در اندونزی عملا یک دوگانگی اجتماعی قابلمقایسه با شرایط پیش از انقلاب ایران پدید آورده است.
جمعیت روستایی و جنگلنشینان اندونزی بسیار عقبماندهتر از روستانشینان و قبایل خاورمیانهای بودهاند. توسعه آموزشوپرورش و توسعه اقتصادی اندونزی همراه با مهاجرت میلیونها روستایی و جنگلنشین در جستوجوی فرصتهای شغلی در شهرهای بزرگ به بحران اجتماعی اندونزی افزوده است. روستاییان با افزایش درک فرهنگی بیشتر به تفاوتهای اجتماعی خود با شهرنشینان واقف میشدند و ثانیا هرچند اندونزی کشوری اسلامی است اما زمان طولانی از پیشینه هندوئیسم و نفوذ بودیسم در آن کشور نمیگذرد و هنوز معابد باستانی در آن کشور دیدنی هستند. بنابراین تا 50 سال پیش آگاهی مذهبی کسانی که به نام مسلمان بودند، چندان زیاد نبود. در 40 سال گذشته تبلیغات عربستان در توسعه مذهب وهابی آنان را از بلاتکلیفی مذهبی جذب اندیشههای افراطی وهابی کرده که روزبهروز در میان تودههای روستایی تعصبات بیشتری با تجلیاتی مانند القاعده و داعش به بار آورده و داوطلبانی هم به کمپهای آنان در عراق و سوریه اعزام کرده بودند.
این تجلیات به کشتارها و سوزاندنهای کلیساها و حتی مسیحیان و هندوها منجر شده است. با وجود سرعت نویدبخش توسعه اقتصادی، دوگانگی اجتماعی نیز به همان سرعت توسعه یافته که با توسل به زور خواهان تحمیل معیارهای افراطی و روستایی خود به مردم شهرهای بزرگ هستند. این تحولات اندونزی را که انتظار میرفت ببر دیگر آسیا با امکاناتی بیشتر از دیگران باشد، با آینده نگرانکننده و مبهمی مواجه کرده است که عملا سرعت توسعه اقتصادی و اجتماعی آن کشور را کند میکند.
در مالزی اکثریت مسلمان در رقابتی با 30 درصد پسنی و 10 درصد هندیتبار قرار دارد که تنوع و تکثر فرهنگی مانع سلطه افکار افراطی شده و سرعت توسعه اقتصادی احتمالا بر دوگانگیهای اجتماعی فائق میشود اما در اندونزی چنان تکثری بهطور معنادار وجود ندارد و دوگانگی اجتماعی اندونزی را به ببر بیمار آسیا بدل کرده است.
اندونزی با نزدیک به دومیلیون کیلومتر مربع وسعت خاکی و یکمیلیون کیلومتر مربع آبهای ساحلی و منطقه ویژه اقتصادی، با جمعیت 280 میلیونی و با توجه به اینکه سراسر جزایر و کوه و دشت آن پوشیده از جنگل و سرسبز است، با بهرهمندی از منابع مختلف معدنی، دریایی و کشاورزی بالقوه کشور بسیار ثروتمندی است. اندونزی به منابع انرژی خودش متکی است و عضو اوپک هم بوده است که بهدلیل بالارفتن مصرف داخلی و نقصان صادرات چند بار عضویت خود را تعلیق کرده است.
اما به موجب آمار سال 2020 صندوق بینالمللی پول، این کشور با چهارهزار دلار، از لحاظ درآمد سرانه، در فهرست کشورها در جایگاه 107 قرار دارد، درحالیکه ایران با همه مشکلات و تحمل تحریم طولانی با درآمد سرانه هفتهزارو250 دلار در مقام 78 قرار دارد. برای درک بهتر با مقایسهای منطقهای میتوان به درآمد سرانه ترکیه با هفتهزارو700 دلار در مقام 73 و عراق با چهارهزارو440 دلار در مقام نودوپنجم اشاره کرد. اینها همه کشورهای بزرگ و ثروتمندی هستند که در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکایی و شرق آسیا در جایگاهی درخور خود قرار ندارند.
در این آمار چین با نزدیک به 11هزار دلار در جایگاه 59 و مالزی با 10هزارو200 دلار در جایگاه 60 قرار دارد. در مورد ایران و ترکیه که در منطقه وضعیت مناسبتری دارند، باید گفت که این دو کشور زمینهسازی توسعه صنعتی و اقتصادی خود را از صد سال پیش آغاز کردهاند. مالزی که بههمراه تایلند، فیلیپین و ویتنام از آنها بهعنوان ببرهای آسیا نام میبرند، توانستند در 40سال گذشته خودشان را از شرایط فقر به شرایط مناسبی برسانند که این رشد ادامه دارد. عراق که از ثروت طبیعی بیشتر برخوردار است، از جنگها و نابسامانیهای اجتماعی رنج میبرد و اکنون در حال بازسازی و توسعه است.
ترکیه بهدلیل برخی بلندپروازیهای پرهزینه قدری عقب افتاده است. اما وضعیت اندونزی که گاهی از آن بهعنوان یکی از غولهای اقتصادی آینده نام میبرند و اینکه چگونه با این همه منابع در موقعیت مطلوبی قرار ندارد، خصوصا در مقایسه با مالزی با شباهتهای قومی و منطقهای قابل بررسی است.
اندونزی که سابقا مستعمره هلند بوده است، در زمان استقلال در 1948 فاقد هرگونه زیربنای آکادمیک بود، بهعبارتدیگر نمیتوانست زیربنای صنعتی هم داشته باشد. درحالیکه مالزی از همان دوران استعمار انگلیس دارای زیربنای آکادمیک. قضائی مناسبی بود. باید همهچیز را دوباره آغاز میکرد. «سوکارنو» در این راه تلاش بسیار کرد اما سرانجام در دام کشمکشها و رقابتهای جنگ سرد گرفتار شد و سوهارتو با کودتای نظامی قدرت را به دست گرفت سوهارتو نیز تلاش بسیار در توسعه اقتصادی کشور کرد، اما فساد گسترده مقامات و خانواده او موجب خشم عمومی و شورش و برکناری او شد.
بعد از او نیروهای مردمی با گرایشهای مذهبی در قدرت سهیم شدند. توسعه شهری و اجتماعی اندونزی در شهر بزرگ جاکارتا و چند شهر شناختهشده دیگر بسیار چشمگیر است و به آن ظاهری بسیار مدرن مانند کوالالامپور در مالزی یا مانیل در فیلیپین میبخشد. اما همان شهرها دارای حاشیهنشینهای فقیر و عقبمانده هستند. توسعه نامتقارن در اندونزی عملا یک دوگانگی اجتماعی قابلمقایسه با شرایط پیش از انقلاب ایران پدید آورده است.
جمعیت روستایی و جنگلنشینان اندونزی بسیار عقبماندهتر از روستانشینان و قبایل خاورمیانهای بودهاند. توسعه آموزشوپرورش و توسعه اقتصادی اندونزی همراه با مهاجرت میلیونها روستایی و جنگلنشین در جستوجوی فرصتهای شغلی در شهرهای بزرگ به بحران اجتماعی اندونزی افزوده است. روستاییان با افزایش درک فرهنگی بیشتر به تفاوتهای اجتماعی خود با شهرنشینان واقف میشدند و ثانیا هرچند اندونزی کشوری اسلامی است اما زمان طولانی از پیشینه هندوئیسم و نفوذ بودیسم در آن کشور نمیگذرد و هنوز معابد باستانی در آن کشور دیدنی هستند. بنابراین تا 50 سال پیش آگاهی مذهبی کسانی که به نام مسلمان بودند، چندان زیاد نبود. در 40 سال گذشته تبلیغات عربستان در توسعه مذهب وهابی آنان را از بلاتکلیفی مذهبی جذب اندیشههای افراطی وهابی کرده که روزبهروز در میان تودههای روستایی تعصبات بیشتری با تجلیاتی مانند القاعده و داعش به بار آورده و داوطلبانی هم به کمپهای آنان در عراق و سوریه اعزام کرده بودند.
این تجلیات به کشتارها و سوزاندنهای کلیساها و حتی مسیحیان و هندوها منجر شده است. با وجود سرعت نویدبخش توسعه اقتصادی، دوگانگی اجتماعی نیز به همان سرعت توسعه یافته که با توسل به زور خواهان تحمیل معیارهای افراطی و روستایی خود به مردم شهرهای بزرگ هستند. این تحولات اندونزی را که انتظار میرفت ببر دیگر آسیا با امکاناتی بیشتر از دیگران باشد، با آینده نگرانکننده و مبهمی مواجه کرده است که عملا سرعت توسعه اقتصادی و اجتماعی آن کشور را کند میکند.
در مالزی اکثریت مسلمان در رقابتی با 30 درصد پسنی و 10 درصد هندیتبار قرار دارد که تنوع و تکثر فرهنگی مانع سلطه افکار افراطی شده و سرعت توسعه اقتصادی احتمالا بر دوگانگیهای اجتماعی فائق میشود اما در اندونزی چنان تکثری بهطور معنادار وجود ندارد و دوگانگی اجتماعی اندونزی را به ببر بیمار آسیا بدل کرده است.